اخته کردن
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کلیدواژه: اخته کردن، بردگان.
پرسش: در
وسائل الشیعه روایتی دارد که شخصی به پیامبر اسلام (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) عرض کرد که: قصد دارم خودم را اخته کنم، پیامبر فرمود: این کار را نکن؛ چراکه اخته امت من با
روزه گرفتن است و در
روایت دیگر داریم که شخصی میگوید: به پیامبر گفتیم: آیا خودمان را اخته نکنیم؟ پیامبر ما را باز داشتند، حال سؤال این است که منظور از اخته کردن در این
روایات چیست؟ و آیا این کار مرسوم بود؟
پاسخ: متأسفانه در برخی موارد این
عمل صورت میگرفت. خلفا و حاکمانی که به ناحق بر مسند
قدرت تکیه زده بودند، این عمل را در مورد
بردگان انجام میدادند. بازرگانان که بیشترشان یهودی بودند، به اخته کردن بردگان مشغول شدند و بهای گزافی برای اینگونه خواجگان تعیین کردند. آنها کارگاهها و دستگاههای متعددی برای اخته کردن تاسیس کردند. مشهورترین آن مؤسسه «وردون» در ایالت «لورن»
فرانسه بود، تجار یهودی با
کمال بیرحمی کودکان را به آن کشتارگاه برده اخته میکردند و بسیاری از آنان زیر
عمل جراحی میمردند و آن عده معدودی که زنده میماندند، به
اسپانیا بُرده میشدند و در آنجا به بهای گزافی به فروش میرسیدند و گاه این خواجگان را مانند اسب و ظروف و جواهرات
هدیه میدادند. هر یک از پادشاهان فرنگ که به دوستی با خلفای اسلامی علاقهمند بودند، برای آنها خواجه میفرستادند.
یکی از فروعات دینی،
روزه گرفتن است که ثمرات جسمی و روحی فراوانی در بر دارد و یکی از آن ثمرات که
خداوند در
قرآن هم به آن اشاره کرده و فرموده است: «
لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ»
این است که زمینهساز
تقوا و
پرهیزکاری میشود، کسی که صفت تقوا در او به وجود آید، هرگز دنبال
گناه و آلودگیهای دیگر نمیرود و میتواند در جامعه الگوی دیگران باشد.
حدیث اول را مرحوم
شیخ طوسی چنین نقل نموده: علی بن الحسن بن فضال عن العباس بن عامر عن علی ابن ابی حمزه عن اسحاق بن غالب عن عبدالله بن جابر عن عثمان بن مظعون قال: قلت لرسول الله (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) یا رسول الله اردت ان اسالک عن اشیاء فقال: و ما هی یا عثمان؟...قال: قلت انی اردت ان اختصی؟ قال: لا تفعل یا عثمان فان اختصاء امتی الصیام؛
علی بن
حسن بن فضال با واسطه از
عثمان بن مظعون نقل میکند که به پیامبر اسلام (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) عرض کردم: ای رسول خدا! میخواهم درباره چیزهایی از شما سؤال کنم، پیامبر فرمود: ای عثمان! آنها چه چیز هستند؟ عرض کردم: میخواهم حالت رهبانی
اختیار کنم، پیامبر فرمود: ای عثمان! این کار را نکن؛ بهراستی که
رهبانیت امت من، نشستن در
مساجد و بعد از
نماز و منتظر نماز بعدی بودن است. عثمان گفت: ای
رسول خدا! میخواهم خودم را اخته کنم، پیامبر فرمود: ای عثمان! این کار را نکن؛ بهراستی که اخته شدن امت من، روزه گرفتن است.
در
سند این حدیث سه نفرند به نامهای
علی بن ابیحمزه و
عبدالله بن جابر و عثمان بن مظعون که در
کتب رجال یا اسم آنها برده نشده یا توثیقشان نکردند؛ بنابراین این حدیث از
اعتبار میافتد.
اما حدیث دوم، در منابع معتبر حدیثی
شیعه نیامده است و مرحوم
مجلسی در کتاب
بحارالانوار چنین آورده است:
«و روی مسلم فی صحیحه و ابن الاثیر فی جامع الاصول عن قیس قال: سمعت عبدالله یقول: کنا نغزو مع رسول الله (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) لیس لنا نساء، فقلنا: الا نستخصی؟ فنهانا عن ذلک ثم رخص لنا ان نستمتع؛
قیس گوید: شنیدم که عبدالله میگفت: همراه رسول خدا در
جنگ بودیم و
زنان همراه ما نبودند، به پیامبر خدا گفتیم: آیا خودمان را اخته نکنیم؟ (
کنایه از اینکه ما میخواهیم خودمان را اخته کنیم) پس پیامبر ما را از این
عمل نهی کرد؛ سپس به ما اجازه داد تا
صیغه بگیریم (
متعه کنیم).
این حدیث هم که مرحوم مجلسی از منابع
اهل سنت نقل کردهاند، فاقد اعتبار است.
اما اینکه پرسیده شد آیا این کار در آن زمان مرسوم بوده یا نه؟ پاسخش این است که متأسفانه در برخی موارد این عمل صورت میگرفت.
خلفا و حاکمانی که به ناحق بر مسند قدرت تکیه زده بودند، این عمل را در مورد
بردگان انجام میدادند.
جرجی زیدان مسیحی در کتاب «
تاریخ تمدن» این مسئله را بیان کرده و خلاصهاش چنین است که: نگهداری غلامان و کنیزکان در کاخها و حرمسراهای خلفا مشکلات و مخارج سنگینی را به بار میآورد که از نظر خلفا و رجال آن روز پوشیده نبود و آنان بیپروا بدون توجه به عواقب شوم و نکبتبار آن، برای رفع اینگونه مشکلات فرمان میدادند و اقدام جدی به عمل میآمد.
یکی از مشکلات وضع روابط غلامان با
زنان و کنیزکان حرمسرا بود که عاقبت به روابط سوء بین آنها میانجامید. خلفا و
رجال از این حقیقت غافل نبودند؛ از این رو چاره شومیاندیشیدند و آناندیشه خواجهسازی بود که به وقوع پیوست، او ادامه میدهد که: خلفا و رجال پسران را به جهات بسیاری اخته میکردند؛ از آن جمله این بود که غلامهای پسر بتوانند آزادانه در حرمسرا بمانند و رابط میان زنان و
مردان باشند.
اولین خلیفه
مسلمان که خواجه در حرمسرای خود نگاه داشت،
یزید بن معاویه بود و خواجهای به نام «فتح» خدمتگزار مخصوص او در حرمسرا بود؛ پس از یزید، سایر خلفا و بزرگان نیز خواجهها را به حرمسرا آوردند؛ در صورتی که مقررات اسلامی عمل اخته کردن را
حرام میشمرد.
جرجی زیدان در
کتاب خود فصلی را درباره دستگاهها و کارگاههای اختهگری و عملهای وحشیانه بردهفروشان اختصاص داده که سخت تاثرانگیز است، او مینویسد: بازرگانان که بیشترشان یهودی بودند، به اخته کردن بردگان مشغول شدند و بهای گزافی برای اینگونه خواجگان تعیین کردند. آنها کارگاهها و دستگاههای متعددی برای اخته کردن تأسیس کردند. مشهورترین آن مؤسسه «وردون» در ایالت «لورن» فرانسه بود، تجار یهودی با
کمال بیرحمی کودکان را به آن کشتارگاه برده اخته میکردند و بسیاری از آنان زیر
عمل جراحی میمردند و آن عده معدودی که زنده میماندند، به اسپانیا بُرده میشدند و در آنجا به بهای گزافی به فروش میرسیدند و گاه این خواجگان را مانند اسب و ظروف و جواهرات هدیه میدادند. هر یک از پادشاهان فرنگ که به
دوستی با
خلفای اسلامی علاقهمند بودند، برای آنها خواجه میفرستادند؛ چنانکه پادشاه «بوشلونه» (بارسلون) و پادشاه «طرکونه» در موقع تجدید
صلح با «المستنصر بالله» خلیفه اندلسی، تعداد ۲۰ خواجه صقلبی و بیست قنطار پوست سمور و اشیای دیگر
هدیه فرستاد.
شمار خواجگان در دربار خلفا به قدری زیاد شد که دسته مخصوصی مانند دسته ممالیک و عبید تشکیل یافت و هرگاه که خلیفه برای
بیعت و امثال آن جشن میگرفت، دستههای ممالیک و خواجگان را به عنوان
تجمل نمایش میدادند. «
المقتدر»
خلیفه عباسی ۱۱ هزار خواجه رومی داشت.
متأسفانه در دوره تمدن چشمگیر اسلامی که جهانیان را سخت شیفته جنبههای معنوی و مادی خود کرده بود، یک بار دیگر دیوسیرتان عیاش با اتکا بر
قدرت و
ثروت بیتالمال مسلمانان، این جنایت و ناپاکی قرون گذشته را تجدید کرده و لکه ننگی بر دامن
بشریت و نقطه تاریکی در
تاریخ تمدن اسلامی بر جای نهادند.
سایت اندیشه قم، برگرفته از مقاله «اخته کردن»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۶/۰۴/۰۴.