• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

حامد و شاکر

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



کلیدواژه: حامد، شاکر.
پرسش: معنای حامد و شاکر و معنای ستایش‌گر بودن خدا بر نفس خود و وجه تمایز اطلاق این صفات بر انسان و خدا در چیست؟
پاسخ: درباره معنای واژگان حمد، مدح، شکر، شاکر و فرق بین حمد و شکر، پاسخ‌های ۱۸۰۸۶ و ۱۸۰۲۴ را مطالعه کنید.



شکر بر سه‌گونه است:۱. شکر به قلب که همان تصور نعمت است. ۲. شکر به زبان که همان ستایش و ثناگویی بر نعمت‌دهنده است. ۳. شکر به اعضا و جوارح که همان هم‌سو شدن با نعمت به مقدار توان و قدرت است؛ یعنی شکر نعمت دست توانا، گرفتن دست ناتوان است. شکر نعمت زبان خواندن قرآن و ذکر خدا و... است.

۱.۱ - سخنی از امام صادق

امام صادق ـ علیه‌السلام ـ می‌فرماید:« شُکْرُ النِّعْمَةِ اجْتِنَابُ الْمَحَارِمِ وَ تَمَامُ الشُّکْرِ قَوْلُ الرَّجُلِ- الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِینَ »؛

۱.۲ - شکر نعمت

شکر نمودن از نعمت الهی عبارت است از اجتناب کردن از محرمات و از آنچه خداوند متعال نهی فرموده است، و تمامیت شکرگزاری با اظهار کلمه ـ الحمد للّه ربّ العالمین ـ است.


همان‌گونه که در تعریف حمد بیان شده است، حمد ستایش کردن بر صفت یا کار نیک اختیاری است، و خدای تعالی تنها وجود و موجودی است که هم تمام اسما و صفاتش نیک است، هم تمام افعال و کارهایش نیک است، و هم تمام این کارها و نیکی‌ها از روی اختیار بوده و کسی او را اجبار نکرده است. بنابراین به‌خاطر کمال و جمالش، شایسته‌ ستایش و به‌جهت احسان‌ها و نعمت‌هایش، لایق شکرگزاری است.
[۸] قرائتی، محسن، تفسیر نور، ج ۱، ص ۲۲، مرکز فرهنگی درسهایی از قرآن، تهران، ۱۳۸۳ ش.



از سوی دیگر، چون تمام نیکی‌های عالم که حمد و ستایش حمدکنندگان به آن تعلق می‌گیرد، مخلوق خداست و او ایجادش کرده و از آن اوست. پس تمام حمدها نیز به او برمی‌گردد و تنها اوست که مستحق تمام حمد است؛ چون هر حمد و ستایش که از سوی ما بر خداوند می‌شود، به اندازه وسعت و طاقت ماست و هرگز لایق آن ذات بی‌انتها نیست و بنده عاجز است از اینکه بتواند حمد خدا را به‌گونه‌ای که شایسته مقام خدایی او است بجا آورد؛ هرچند مقرب‌ترین تمام ممکنات و مخلوقات او باشد، پس احدی غیر از ذات اقدس خودش نمی‌تواند حق حمد او را چنان‌که لایق ذات حق تعالی باشد بجا آورد.

۳.۱ - سخنی از امام سجاد

آن‌گونه که امام سجاد ـ علیه‌السلام ـ می‌فرماید:« اللَّهُمَّ یَا مَنْ لَا یَصِفُهُ نَعْتُ الْوَاصِفِین »؛
[۱۱] علی بن الحسین علیه‌السلام، امام چهارم، الصحیفة السجادیة، ص ۱۳۹، دفتر نشر الهادی، قم، چاپ اول، ۱۳۷۶ ش.
بار خدایا ای کسی که اندیشه‌های وصف‌کنندگان‌ از عهده وصفش بر نیایند.

۳.۲ - لفظ حمید به معنای شاکر

بنابراین، فقط خداوند متعال، حامد و ستایش‌گر حقیقی ذات خویش است و این همان معنای ستایش‌گری بر نفس خود است؛
[۱۲] جیلانی، رفیع الدین محمد بن محمد مؤمن، الذریعة إلی حافظ الشریعة(شرح أصول الکافی)، محقق، مصحح، درایتی، محمدحسین، ج ۱، ص ۴۴،‌ دار الحدیث، قم، چاپ اول، ۱۳۸۷ ش.
[۱۳] میر جهانی، سیدحسن، تفسیر ام الکتاب، ص ۱۵۰ – ۱۵۲، انتشارات صدر، تهران، بی‌تا.
‌ لذا برخی لفظ « حمید » در آیه « وَ اعْلَمُواْ أَنَّ اللَّهَ غَنیِ‌ٌّ حَمِیدٌ »، را به معنای شاکر گرفته‌اند و معتقدند: خداوند با آنکه بی‌نیاز است از صدقات شما و خود شما، صدقات و انفاقات شما را می‌پذیرد و شما را بر دادن صدقات، ستایش می‌کند.
[۱۵] ابن عاشور، محمد بن طاهر، التحریر و التنویر، ج ۲، ص ۵۲۸، بی‌نا، بی‌جا، بی‌تا.
[۱۶] حسینی شاه عبدالعظیمی، حسین بن احمد، تفسیر اثنا عشری، ج ۱، ص ۴۸۸، میقات، تهران، چاپ اول، ۱۳۶۳ ش.



معنای شکر از سوی خداوند این است که «خداوند بندگانش را در برابر انجام عبادات و کارهای نیک، از روی لطف نعمت داده و احسان و نیکی می‌کند».
[۱۸] اردکانی، محمدعلی، اسرار توحید (ترجمه توحید صدوق)، ص ۲۶۳، علمیه اسلامیه، تهران، چاپ اول، بی‌تا.
[۱۹] قرشی، سید‌علی‌اکبر، قاموس قرآن، ج ۴، ص ۶۲ ـ ۶۳، دار الکتب الإسلامیة، تهران، ۱۳۷۱ ش.


۴.۱ - سخن خداوند متعال

چنان‌که حق تعالی می‌فرماید:« وَ مَنْ تَطَوَّعَ خَیْراً فَإِنَّ اللَّهَ شاکِرٌ عَلِیمٌ »؛ کسی که فرمان خدا را در انجام کارهای نیک اطاعت کند، خداوند (در برابر عمل او) شکرگزار، و (از افعال وی) آگاه است.


شکر بندگان برای خدا، یادآوری نعمت‌های او و ثناگویی در مقابل آنهاست؛
[۲۱] قرشی، سید‌علی‌اکبر، قاموس قرآن، ج ۴، ص ۶۲ ـ ۶۳، دار الکتب الإسلامیة، تهران، ۱۳۷۱ ش.
چنان‌که پروردگار بزرگ فرموده:« فَکلُوُاْ مِمَّا رَزَقَکُمُ اللَّهُ حَلَالًا طَیِّبًا وَ اشْکُرُواْ نِعْمَتَ اللَّهِ إِن کُنتُمْ إِیَّاهُ تَعْبُدُون »؛ پس، از آنچه خدا روزیتان کرده است، حلال و پاکیزه بخورید و شکر نعمت خدا را بجا آورید اگر او را می‌پرستید!


۱. راغب اصفهانی، حسین بن محمد، المفردات فی غریب القرآن، تحقیق، داودی، صفوان عدنان، ص ۴۶۱، دارالعلم‌، الدار الشامیة، دمشق، بیروت، چاپ اول، ۱۴۱۲ ق.    
۲. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، محقق، غفاری، علی اکبر، آخوندی، محمد، ج ۲، ص ۹۵، دار الکتب الإسلامیة، تهران‌، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ ق.    
۳. طه (۲۰)، آیه ۸؛ «اللَّهُ لا إِلهَ إِلَّا هُوَ لَهُ الْأَسْماءُ الْحُسْنی»؛ خداست که معبودی جز او نیست، و او را است اسماء حسنی.    
۴. نساء (۴)، آیه ۷۹؛ «(آری) آنچه از نیکی‌ها به تو می‌رسد، از طرف خداست و آنچه از بدی به تو می‌رسد، از سوی خود تو است».    
۵. سجده (۳۲)، آیه ۷؛ «او همان کسی است که هر چه را آفرید نیکو آفرید».    
۶. زمر (۳۹)، آیه ۴؛ «او خداوند یکتای پیروز است».    
۷. طه (۲۰)، آیه ۱۱۱؛ « و (در آن روز) همه چهره‌ها در برابر خداوند حی قیوم، خاضع می‌شود».    
۸. قرائتی، محسن، تفسیر نور، ج ۱، ص ۲۲، مرکز فرهنگی درسهایی از قرآن، تهران، ۱۳۸۳ ش.
۹. آل‌عمران (۳)، آیه ۱۰۹؛ «آنچه در آسمانها و آنچه در زمین است، مال اوست و همه کارها، به سوی او باز می‌گردد».    
۱۰. طباطبایی، سیدمحمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج ۱، ص ۱۹ ۲۰، دفتر انتشارات اسلامی، قم، ۱۴۱۷ ق.    
۱۱. علی بن الحسین علیه‌السلام، امام چهارم، الصحیفة السجادیة، ص ۱۳۹، دفتر نشر الهادی، قم، چاپ اول، ۱۳۷۶ ش.
۱۲. جیلانی، رفیع الدین محمد بن محمد مؤمن، الذریعة إلی حافظ الشریعة(شرح أصول الکافی)، محقق، مصحح، درایتی، محمدحسین، ج ۱، ص ۴۴،‌ دار الحدیث، قم، چاپ اول، ۱۳۸۷ ش.
۱۳. میر جهانی، سیدحسن، تفسیر ام الکتاب، ص ۱۵۰ – ۱۵۲، انتشارات صدر، تهران، بی‌تا.
۱۴. بقره (۲)، آیه ۲۶۷؛ «و بدانید:خدا بی‌نیاز است و ستوده و هم ستاینده‌ آنکه ز سرمایه‌ خوب خود بخشد».    
۱۵. ابن عاشور، محمد بن طاهر، التحریر و التنویر، ج ۲، ص ۵۲۸، بی‌نا، بی‌جا، بی‌تا.
۱۶. حسینی شاه عبدالعظیمی، حسین بن احمد، تفسیر اثنا عشری، ج ۱، ص ۴۸۸، میقات، تهران، چاپ اول، ۱۳۶۳ ش.
۱۷. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، مقدمه، بلاغی‌، محمدجواد، ج ۱، ص ۴۴۰ ۴۴۱، ناصر خسرو، تهران، چاپ سوم، ۱۳۷۲ ش.    
۱۸. اردکانی، محمدعلی، اسرار توحید (ترجمه توحید صدوق)، ص ۲۶۳، علمیه اسلامیه، تهران، چاپ اول، بی‌تا.
۱۹. قرشی، سید‌علی‌اکبر، قاموس قرآن، ج ۴، ص ۶۲ ـ ۶۳، دار الکتب الإسلامیة، تهران، ۱۳۷۱ ش.
۲۰. بقره (۲)، آیه ۱۵۸.    
۲۱. قرشی، سید‌علی‌اکبر، قاموس قرآن، ج ۴، ص ۶۲ ـ ۶۳، دار الکتب الإسلامیة، تهران، ۱۳۷۱ ش.
۲۲. نحل (۱۶)، آیه ۱۱۴.    



پایگاه اسلام کوئیست.    


رده‌های این صفحه : اخلاق اسلامی | شکر | فضائل اخلاقی




جعبه ابزار