علت حرمت همجنس گرایی
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کلیدواژه: هم جنس گرایی، علت حرمت
هم جنس گرایی .
پرسش: چرا
هم جنس بازی در
اسلام حرام است در حالی که طرفین راضی هستند؟
پاسخ: هر کاری که برای بندگان مصلحت داشته باشد و مفید باشد خداوند به آن امر میکند و
واجب میشود و هر کاری که مفسده و ضرر داشته باشد، از آن نهی میکند و حرام است و
خداوند جعل
احکام به خواهشها و دوست داشتنها یا دوست نداشتنهای بندگان کاری ندارد.
در رابطه با جواب سؤال شما به عنوان مقدمه باید گفت که
احکامی مانند
واجب و حرام که
خداوند متعال جعل کرده است همه بر اساس
مصلحت و مفسده بندگان است، یعنی هر کاری که برای بندگان مصلحت داشته باشد و مفید باشد خداوند به آن امر میکند و واجب میشود و هر کاری که مفسده و ضرر داشته باشد، از آن نهی میکند و حرام است و خداوند جعل احکام به خواهشها و دوست داشتنها یا دوست نداشتنهای بندگان کاری ندارد، درست مانند پزشکی که داروی تلخی را برای بیمار تجویز کرده است، بیمار میگوید من راضی نیستم، من خوشم نمیآید، اما پزشک میگوید واجب است بخوری، چون برایت مصلحت دارد، اگر نخوری مفسده و ضرر دارد، دکتر به خواهشها و تمنیات بیمار نگاه نمیکند، بلکه به سلامت بیمار میاندیشد. حال در مورد حرمت همجنس بازی هم خداوند به رضایت طرفین کاری ندارد، چون این کار خارج از نظام طبیعی و روال عادی است و موجب ضررهای زیادی میشود، خداوند آن را حرام کرده است.
خداوند متعال مخلوقات را بر اساس
حکمت آفریده است و بر اساس حکمت است که نظام عالم برقرار است و هر چیزی در این دنیا اگر روی روال طبیعی خود نباشد نتیجه درستی نمیدهد و موجب ضرر و خسران خواهد بود. در مورد
انسان و قوای وجودی او هم اینگونه است. خداوند
قوای جنسی را برای هدفی که همان
بقای نسل انسان است، آفریده است و باید در مسیر طبیعی خود باشد تا به هدف مطلوب برسد و اگر برخلاف مسیر عادی خود باشد حرام است چون موجب ضرر است.
خود ارضایی و همجنس خواهی چون برخلاف طبیعت است و موجب ضررهای جبرانناپذیر جسمی و روانی و اجتماعی میشود، لذا حرام است.
در رابطه با جواب سؤال شما مناسب میدانم نکاتی را برای تنویر ذهن شریفتان و تبیین ابعاد سؤال بیان کنم:
گی لقب افراد همجنسگرا میباشد و این واژه از زبان عامّه وارد کاربردی علمی شده است.
همجنس بازی یک
انحراف جنسی است که در تمام اقوام و ملل مورد مذمّت واقع شده است و در
دین سعادت آفرین
اسلام به عنوان یک
گناه کبیره محسوب میشود و در تعبیر روائی و
فقهی لواط گفته میشود.
در رابطه با علّت به وجود آمدن این اختلال نظر قطعی وجود ندارد و بعضی از
روانشناسان و پزشکان مسائلی را مطرح کردهاند و از جمله اینکه فروید معتقد است این اختلال به خاطر وقفه رشد روانی و فقدان نقش
پدری مؤثر در کودکی بوده است و بعضی از پزشکان علت جسمانی آن را ترشح ناکافی آندروژن میدانند که باعث بروز صفات زنانه در مردان میشود.
خداوند متعال به اقتضای عدالت و حکمت خود هیچ انسانی را ناقص و معیوب خلق نفرموده است، مگر در مواردی نادر و بسیار کم و آن هم به خاطر مصالح و حکمتهایی که وجود داشته و تمام نقائصی یا امراضی که در وجود انسان ایجاد میشود یا به خاطر کوتاهی خود انسان است و یا به خاطر کوتاهی
والدین و یا مسائل دیگر بوده است.
و خداوند متعال اداره جهان را از مجرای اسباب طبیعی، پیش میبرد، مثلاً اگر پدری در موقع همبستری با
همسر خود مست باشد یا
اعتیاد داشته باشد، این بیماری پدر در کودک اثر میگذارد. این تأثیر طبیعی مستی و اعتیاد است و ربطی به خداوند ندارد و
انسان موجودی مختار و صاحب خرد و
اندیشه است و خداوند متعال به او قدرت
تفکّر و اندیشه داده است و قدرت
اختیار عنایت فرموده است و انسان میتواند با اختیار خود راه سعادت یا
شقاوت را انتخاب کند. خداوند متعال علاوه بر اینکه قدرت اندیشه و اختیار به انسان داده است، راه سعادت و خوشبختی را هم معیّن کرده و از طریق انزال کتب آسمانی و مبعوث کردن
پیامبران ، راه را از بیراهه جدا کرده و طریق هدایت را ترسیم نموده است. و این انسان است که میتواند با غلبه دادن
عقل بر تمایلات
شیطانی ، خود را نجات دهد.
خداوند متعال در وجود انسان چند قوه و نیرو خلق کرده است. اول
قوه شهوت و
غضب است که او را به سوی تباهی و نابودی و
هوسرانی دعوت میکند و دوم قوه عقل و خرد است که انسان را به سوی فلاح و نیکی دعوت میکند و اگر قوای شهوانی به حاکمیّت عقل و
اندیشه در آید مهار میشود و این کشمکش باعث ترقی و
کمال و رشد انسان میگردد، زیرا هر چقدر انسان در تعارض و امتحانها قرار گیرد ورزیده و کارکشته میگردد، و به بالندگی وکمال میرسد به شرطی که قوای نفسانی و شهوانی را با عقل خود مهار کند. و اگر شهوات بر عقل انسان غلبه کند او را نابود ساخته و گرفتار
معصیت و تباهی و زشتکرداری میگرداند و باید گفت وجود قوای چندگانه در نهاد انسان باعث تکامل اوست نه سقوط او.
و البته انسان باید مواظب باشد تا زمینه
گناه و زمینه غلبه
شهوت را هم پدید نیاورد.
در بسیاری از افراد این مشکل از طریق دارو و درمان قابل حل است، لذا لازم است قبل از هر اقدامی به یک پزشک متخصص غدد مراجعه فرمایید، و واقعاً مطمئن شوید که حالت گِیْ دارید یا فشارهای جنسی متأثر از محیط است که شما را به این سو کشانده است.
برای درمان این اختلال میتوان به نکات زیر توجه نمود:
۱. پناه بردن به معنویّات و مسائل عبادی.
۲. از بین بردن زمینه گناه و انحراف و قرار گرفتن در محیطهای سالم.
۳.
مشاوره با روانشناسان متعهد و با
ایمان .
۴.
تقویت اراده و
خود باوری .
۵.
ازدواج با دختران و تشکیل زندگی زناشویی مشترک.
۶. پرهیز و اجتناب از تصور صحنههای جنسی انحرافی و پرهیز از نگاه به پسران زیبا و عدم
معاشرت با منحرفین جنسی.
۷. تصمیم جدّی و مردانه بر ترک این کار و طلب استعانت از
خداوند متعال.
أَ لَمْ أَعْهَدْ إِلَیْکُمْ یا بَنِی آدَمَ أَنْ لا تَعْبُدُوا الشَّیْطانَ إِنَّهُ لَکُمْ عَدُوٌّ مُبِینٌ وَ أَنِ اعْبُدُونِی هذا صِراطٌ مُسْتَقِیمٌ؛
آیا پیمان نگرفتم از شما که
شیطان را اطاعت نکنید؟ زیرا او
دشمن آشکار و بزرگ شماست. از من اطاعت کنید و مرا بندگی کنید که این راه سعادت و راه مستقیم است.
اندیشه قم.