• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

معامله

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



کلیدواژه: استثنای منقطع، استثنای متصل، معامله، نوشتن.
پرسش: در آیه ۲۸۲ بقره (۲)     می‌فرماید:« یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا إِذا تَدایَنْتُمْ بِدَیْنٍ إِلی‌ أَجَلٍ مُسَمًّی... » تا آن‌جا که « إِلاّ أَنْ تَکونَ تِجارَةً حاضِرَةً تُدیرُونَها بَیْنَکمْ فَلَیْسَ عَلَیْکمْ جُناحٌ أَلاّ تَکتُبُوها وَ أَشْهِدُوا إِذا تَبایَعْتُمْ ». آیا این استثنا منقطع است یا متصل؟ اگر آن را متصل بگیریم، آیا منافاتی با وصف «حاضرة» نخواهد داشت؟ زیرا اگر «تجارة حاضرة» باشد، دیگر خارج از عناوین «تداین» و «دین» و «الی اجل مسمی» خواهد بود.
پاسخ: درباره استثنای « إلا أَنْ تَکونَ تِجارَةً حاضِرَةً » در آیه شریفه مزبور دو وجه بیان شده است:





۱.۱ - أ. استثنای متصل

به این بیان که صدر آیه، بیانگر یکی از آداب تجارت و معامله مدت دار (مؤجّل) است که لازم است به عنوان مدرک نوشته ای در بین باشد و صورت معامله با رعایت عدالت نوشته شود. در ادامه آیه، به واسطه « إِلَّا أَنْ تَکُونَ تِجارَةً حاضِرَةً »، نوشتن در یک نوع از معامله استثنا شده است؛ به این معنا که اگر معامله و داد و ستد به‌صورت نقدی باشد و هیچ نوع پنهان کاری در یکی از دو طرف نباشد، در این صورت لزومی ندارد که این معامله نوشته شود؛ چون در داد و ستد نقدی شک و تردیدی از آینده وجود ندارد.
[۱] فاضل مقداد، جمال‌الدین مقداد بن عبدالله، کنز العرفان فی فقه القرآن، ج ۲، ص ۵۵، مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی، بی‌جا، ۱۴۱۹ ق.
[۳] عبدالله بن عمر، أنوار التنزیل و أسرار التأویل، ج ۱، ص ۱۶۴، دار احیاء التراث العربی، بیروت، ۱۴۱۸ ق.


۱.۲ - ب. استثنای منقطع

به این معنا که بعد از بیان کتابت می‌فرماید: اگر تجارتی که انجام می‌گیرد، نقد و حاضر باشد و ثمن و مثمن دست به دست می‌شود، نیازی به نوشتن نیست و آن حکمِ کتابت، مربوط به تجارت مدت‌دار و نسیه است.
[۴] فخرالدین رازی، ابوعبدالله محمد بن عمر، مفاتیح الغیب، ج ۷، ص ۹۸، دار احیاء التراث العربی، بیروت، ۱۴۲۰ ق.



به‌هر‌حال چه « إلا أَنْ تَکونَ تِجارَةً حاضِرَةً » را استثنای متصل بدانیم و چه منقطع، از جهت حکم (بی‌نیازی از نوشتن) در معاملاتی که به‌صورت نقدی باشد، فرقی نمی‌کند و اگر استثنا متصل هم باشد، اشکالی ندارد؛ زیرا به‌صورت کلی معامله به عین و یا دین یک نوعی از تجارت و مبایعه هستند و از این جهت مستثنا داخل در مستثنا‌منه است، ولی وصف «حاضرة» آمده تا معامله و تجارت مدت‌دار را خارج کند،
[۵] اردبیلی، احمد بن محمد، زبدة البیان فی احکام القرآن، محقق و مصحح:بهبودی، محمدباقر، ص ۴۴۷ و ۴۴۸، المکتبة الجعفریة لإحیاء الآثار الجعفریة، ‌تهران، چاپ اول، بی‌تا.
و این وصف موجب نمی‌شود تا به‌صورت کلی مستثنا از مستثنا‌منه خارج شود تا بگوییم استثنا منقطع است؛ زیرا وصف، دخالتی در این امر ندارد.


۱. فاضل مقداد، جمال‌الدین مقداد بن عبدالله، کنز العرفان فی فقه القرآن، ج ۲، ص ۵۵، مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی، بی‌جا، ۱۴۱۹ ق.
۲. طوسی، محمد بن حسن، التبیان فی تفسیر القرآن، ج ۲، ص ۳۷۸، دار احیاء التراث العربی، بی‌تا، بیروت.    
۳. عبدالله بن عمر، أنوار التنزیل و أسرار التأویل، ج ۱، ص ۱۶۴، دار احیاء التراث العربی، بیروت، ۱۴۱۸ ق.
۴. فخرالدین رازی، ابوعبدالله محمد بن عمر، مفاتیح الغیب، ج ۷، ص ۹۸، دار احیاء التراث العربی، بیروت، ۱۴۲۰ ق.
۵. اردبیلی، احمد بن محمد، زبدة البیان فی احکام القرآن، محقق و مصحح:بهبودی، محمدباقر، ص ۴۴۷ و ۴۴۸، المکتبة الجعفریة لإحیاء الآثار الجعفریة، ‌تهران، چاپ اول، بی‌تا.



پایگاه اسلام کوئیست.    


رده‌های این صفحه : شیوه ادبی قرآن | قرآن شناسی




جعبه ابزار