• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

تحریف در کتب کهن

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



کلیدواژه: تحریف قرآن، کتاب‌های کهن شعی، تحریف الفاظ قرآن.

پرسش: مراد از عنوان «تحریف» در برخی کتاب‌های کهن شیعی چیست؟

پاسخ: کلمه «تحریف» در عنوان برخی کتاب‌های کهن شیعی، موجب شده تا عده‌ای آن کتاب‌ها را در موضوع تحریف قرآن، به معنای افزایش یا کاهش در متن الفاظ قرآن، به حساب آورند و سپس آن‌ها را در زمره کتاب‌هایی که برای اثبات تحریف نوشته شده، قلمداد کرده و صاحبان آن‌ها را در فهرست تحریف‌گرایان قرار دهند؛ اما نمی‌توان با عنوان این کتاب‌ها، درباره محتوای آنها حکم کرد؛ بلکه باید با دیدن مضامین احادیثی که در آنها آمده، به مراد واقعی مؤلف پی برد.



کلمه «تحریف» در عنوان برخی کتاب‌های کهن شیعی، موجب شده تا عده‌ای آن کتاب‌ها را در موضوع تحریف قرآن، به معنای افزایش یا کاهش در متن الفاظ قرآن، به حساب آورند و سپس آن‌ها را در زمره کتاب‌هایی که برای اثبات تحریف نوشته شده، قلمداد کرده و صاحبان آن‌ها را در فهرست تحریف‌گرایان قرار دهند.

۱.۱ - دیدگاه محدث نوری

محدث نوری در این زمینه چنین نگاشته است:
ظاهر شرح حال راویان حدیث نشان می‌دهد که در میان آنان گرایش به تحریف قرآن رواج داشته است؛ مانند راویانی همچون احمد بن محمد بن خالد برقی (م.۲۷۶ ق.) که شیخ طوسی و نجاشی در زمره کتاب‌های او کتاب التحریف را نام برده‌اند و نیز پدرش، یعنی محمد بن خالد برقی که بنا به قول نجاشی کتاب تنزیل و تغییر را نگاشته ... و علی بن حسن بن فضّال با کتاب تنزیل من القرآن و تحریف، محمد بن حسن صیرفی با کتاب التحریف و التبدیل، احمد بن محمد بن سیار با کتاب القرائات، شیخ حسن بن سلیمان حلی با کتاب التنزیل و التحریف، و بالاخره محمد بن عباس بن علی بن مروان ماهیار با کتاب قرائة امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) و کتاب قراءة اهل البیت (علیهم‌السلام).
[۱] محدث نوری، میرزا حسین، الفیض القدسی فی ترجمة العلامة المجلسی، ص۲۹-۳۰.


۱.۲ - قول به تحریف میان قدما

محدث نوری در ادامه از شهرت قول به تحریف در بین قدما و انحصار افراد معین به تحریف‌ناپذیری قرآن در میان آنان خبر می‌دهد.
[۲] میرزا حسین نوری، الفیض القدسی فی ترجمة العلامة المجلسی، ص۳۰.

در واقع، محدث نوری با طرح این مسئله، راه را برای دیگران هموار کرده است؛ کسانی که دنبال بهانه‌اند و بدون تأمل و تعمق در اطراف مسئله، بی‌مهابا به شیعه افترا می‌بندند و تمام قدمای شیعه را به گرایش به تحریف متهم می‌کنند
[۳] احسان، الهی ظهیر، الشیعة و تحریف القرآن، ص۵۰.
و سخن کسانی را که با صراحت بر تحریف‌ناپذیری قرآن حکم کرده‌اند؛ مانند شیخ صدوق، سید مرتضی، شیخ طوسی و شیخ طبرسی (رحمهم الله)) بر تقیه حمل کرده،
[۴] محمد مال الله، الشیعه و تحریف القرآن، ص۶۷.
حتی شیعه را به تحدی فرا می‌خوانند، بر این‌که در بین قدما کسی جز این چهار نفر را نشان دهد که بر سلامت قرآن از تحریف گواهی داده باشد؛
[۵] احسان، الهی ظهیر، الشیعة و تحریف القرآن، ص۷۱ و ۱۰۹.
حال آن‌که از قدمای شیعه که با صراحت بر سلامت قرآن از تحریف حکم کرده‌اند.


اما آن‌چه که در این‌جا باید بدان بپردازیم، پاسخ به این پرسش اساسی است که آیا مراد از عنوان «تحریف» بر این کتاب‌ها، تحریف در الفاظ قرآن است؟

در پاسخ به این پرسش باید گفت: از آن‌جا که اساساً مکتوبات قدما روایی و موضوع اصلی کتاب‌هایشان، نگارش یا تنظیم و تنسیق احادیث به صورت باب‌بندی بوده است، مراد آنان از عنوان تحریف بر نگاشته‌هایشان، همان معنای اصطلاحی تحریف در متن احادیث است که ظهور در تحریف در معنا و حمل آیات برخلاف مراد خداوند است؛ بنابراین به طور قطع می‌توان ادعا کرد که ظاهر اکثر احادیث در این کتاب‌ها، تحریف در الفاظ قرآن نیست؛
بلکه قدر متیقن اصناف گوناگون آن‌ها، تحریف به معنای اعم است که شامل اختلاف قرائت‌ها، حذف و تحریف در وحی تفسیری (که به نظر می‌رسد این مورد بیش‌تر مدنظر آنان بوده)، اختلاف در تألیف آیات، حمل آیاتی که بنا بر شأن نزول‌ها و [[|تبیین]] پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلم) درباره ولایت اهل بیت (علیهم‌السلام) بوده، ولی دیگران برخلاف آن حمل کرده‌اند و... می‌باشد.

۲.۱ - شواهد

شاهد بر این مطلب، کتاب‌هایی در این زمینه است که اکنون در دسترس ماست؛ مانند کتاب القراءات (یا التنزیل والتحریف) از احمد بن محمد سیاری (که شاید گسترده‌ترین کتاب در این باره باشد). هر کس با دیده انصاف به مضامین احادیث این کتاب بنگرد، خواهد دید که اکثر احادیث این کتاب از موضع نزاع (تحریف در الفاظ قرآن) بیرون است. در واقع می‌توان ادعا نمود که هر چند اکثر این کتاب‌ها مفقودند، لیکن چون مضامین احادیث آن‌ها در لابه‌لای کتاب‌ها و نقل قول‌های دیگران آمده، می‌توان حدس زد که محتوای آن‌ها زیاد نیست.

۲.۲ - اختلاف در نام‌های کتاب‌ها

همان‌گونه که ملاحظه شد، مراد از این احادیث، با توجه به قراین درونی و بیرونی، تحریف در الفاظ آیات قرآنی نیست. علاوه بر این نمی‌توان به ضرس قاطع نام این کتاب‌ها را به همین نامی که اکنون می‌شناسیم دانست؛ چون شرح حال نویسان، از کتاب‌های این افراد با نام‌های گوناگون یاد کرده‌اند؛ به طور نمونه:
شیخ طوسی از کتاب احمد بن محمد بن خالد برقی، با نام کتاب المعانی والتحریف یاد می‌کند.
ابن ندیم در الفهرست با عنوان کتاب المعانی الاحادیث والتحریف
[۱۲] الندیم، محمد بن اسحاق، الفهرست، ص۲۷۷.
از آن نام برده است.
ابن شهرآشوب از کتاب علی بن احمد کوفی (م.۳۵۲ ق.) با عنوان الرد علی اهل التبدیل والتحریف فیما وقع من اهل التالیف یاد کرده.
نجاشی در ضمن این‌که وی را غالی می‌داند، کتاب وی را با عنوان التبدیل والتحریف آورده است.

این اختلاف‌ها نشان می‌دهد که نمی‌توان با عنوان این کتاب‌ها، درباره محتوای آنها حکم کرد؛ بلکه باید با دیدن مضامین احادیثی که در آنها آمده، به مراد واقعی مؤلف پی برد.


۱. محدث نوری، میرزا حسین، الفیض القدسی فی ترجمة العلامة المجلسی، ص۲۹-۳۰.
۲. میرزا حسین نوری، الفیض القدسی فی ترجمة العلامة المجلسی، ص۳۰.
۳. احسان، الهی ظهیر، الشیعة و تحریف القرآن، ص۵۰.
۴. محمد مال الله، الشیعه و تحریف القرآن، ص۶۷.
۵. احسان، الهی ظهیر، الشیعة و تحریف القرآن، ص۷۱ و ۱۰۹.
۶. مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۱۰، ص۱۶، ح ۸.    
۷. مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۱۷، ص۲۱۹، ح ۲۱.    
۸. مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۱۷، ص۳۰۴، ح ۱۴.    
۹. مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۲۴، ص۲۹۷، ح ۵.    
۱۰. مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۷۸، ص۳۵۹، ح ۲.    
۱۱. شیخ طوسی، محمد بن حسن، الفهرست، ص۶۳، رقم ترجمه ۶۵.    
۱۲. الندیم، محمد بن اسحاق، الفهرست، ص۲۷۷.
۱۳. سروی، مازندرانی، ابن شهرآشوب، معالم العلماء، ص۹۹، رقم ترجمه ۴۳۶.    
۱۴. نجاشی، احمد بن علی، رجال النجاشی، ص۲۶۶.    
۱۵. نجاشی، احمد بن علی، رجال النجاشی، ص۲۶۵.    



سایت ‌اندیشه قم، برگرفته از مقاله «تحریف در کتاب‌های کهن شیعی»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۵/۱۱/۰۵.    



رده‌های این صفحه : تحریف | قرآن شناسی




جعبه ابزار