حکمت دعا
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کلیدواژه: دعا.
پرسش: اصل هدف از
دعا چیست؟
پاسخ: ادعیه خود بهگونهای
تفسیر قرآن کریم اند و شرح معارف آسمانیاند و یادآور تربیتهای قرآنی و تکرار و تأکید و تشریح آموزههای وحیانی. دعا یک فرصت برتر و بدلناپذیر است که خدای تعالی به بندگانش عطا کرده تا آنان با سود جستن از آن به حضور یگانه هستیبخش خود بار یابند و از حضرتش برای پیمودن طریق کمال و
سعادت و سربلندی روح مدد خواهند. دعا کردن همیشه بدین معنا نیست که از خدا چیزی بخواهیم. گاه دعا یعنی از خدا خود او را خواستن و این والاترین و با شکوهترین مرتبه دعاست که بیش از هر جا و در عالیترین شکل خود، در نیایشهای رسیده از معصومان ـ علیهمالسلام ـ یافت میشود.
برای روشن شدن هدف و
فلسفه دعا توجه به نکات زیر ضروری به نظر میرسد.
دعا توجه
انسان به سرچشمه وجود و پروردگار هستی است. در میان همه عبادتها عبادتی نیست که چون دعا این رابطه فرخنده را به شایستگی تحقق بخشد و آن را مداوم و جاودانه گرداند. دعا یک فرصت برتر و بدلناپذیر است که خدای تعالی به بندگانش عطا کرده تا آنان با سود جستن از آن به حضور یگانه هستیبخش خود بار یابند و از حضرتش برای پیمودن طریق کمال و سعادت و سربلندی
روح مدد خواهند. دعا چارهساز دردها و گرفتاریهای روانی و جسمانی است.
شناخت انسان از نیازهای بیحد و مرز خود و بینیازی مطلق پروردگارش و اینکه او مبدأ هر خوبی و کمالی است، با روی آوردن وی به دعا رابطه مستقیم دارد. در این میان هر چه نیازهای او بزرگتر و دردهایش جانکاهتر باشد، نیایش و
تضرع کردنش به درگاه خداوند شدت و گرمای بیشتر خواهد یافت. سِر تأکید و توجه ویژهای که در
سنت و
سیره پیامبران و پیشوایان الاهی بر دعا و پرداختن به آن شده است و نیز راز اشتیاق بسیار آن بزرگان به دعا در این واقعیت نهفته است.
پیامبر گرامی
اسلام ـ صلیاللهعلیهوآله ـ هم خود اهل دعا و
راز و نیاز بود و هم دیگران را به
حاجت خواستن از پروردگار یکتا سفارش میفرمود و ترک آن را جایز نمیدانست.
امام صادق ـ علیهالسلام ـ درباره
امام علی ـ علیهالسلام ـ فرموده است: "امیرمؤمنان ـ علیهالسلام ـ "دعاه" (بسیار دعاکننده) بود.
دیگر پیشوایان ما نیز به دعا عنایت ویژه داشتند و از خود دعاهای گرانبها و پرمحتوایی به یادگار گذاردهاند. این بخش از میراث آن پاکان در مجموعههایی با عنوان "صحیفه" گردآوری و تدوین شده است؛ بهعنوان نمونه میتوان به «صحیفه سجادیه» «صحیفه صادقیه»، «صحیفه کاظمیه» و «صحیفه رضویه» اشاره کرد.
با دقت در این صحیفهها و دیگر متون معتبر دعا درمییابیم که بالاترین مرتبه نیازخواهی نزد امامان
معصوم علیهالسلام، ابراز عشق پرشور و بیمنتها به معبود یگانه و ستایش پروردگار و یادکرد شکوه و بزرگی او است؛ یعنی انسان به چنان
رشد معنوی و بالندگی روحی دست پیدا کند و تا آنجا به خدای متعال نزدیک شود که
عشق تابناک و حیاتبخش الاهی بر همه وجودش پرتو افکند و هر اندیشه و خاطری جز
اندیشه معشوق ازل و ابد را از دلش بزداید و چنان شود که انسان راهیافته به حریم دوست، جز دوست نخواهد و جز او را طلب نکند.
پس دعا کردن همیشه بدین معنا نیست که از خدا چیزی بخواهیم. گاه دعا یعنی از خدا خود او را خواستن و این والاترین و باشکوهترین مرتبه دعاست که بیش از هر جا و در عالیترین شکل خود، در نیایشی رسیده از معصومان ـ علیهمالسلام ـ یافت میشود؛ ازاینروست که
پیامبر ـ صلیاللهعلیهوآله ـ هنگام دعا خواستار عشق شورمند الاهی است و اینکه این عشقِ برترین، لذتبخشترین عشقها گردد: "اللهم انی اسالک حبک و حب من یحبک و العمل الذی یبلغنی حبک. اللهم اجعل حبک احب الی من نفسی و اهلی و من الماء البارد"؛
خدایا، من از تو عشق تو را خواهانم و عشق به دوستدارانت را و اینکه در پی کار میروم که مرا به عشق تو پیوند دهد. خدایا، آن کن که دوستی تو پیش من از خودم و خانوادهام و
آب خوشگوار محبوبتر باشد.
دعا در
اندیشه اسلامی، افزون بر اینکه وسیله ابراز عشق به خداست، روشی مهم و تأثیرگذار برای تعلیم و
تربیت و تعالی بخشیدن به
روح آدمی در ساحتهای فردی و اجتماعی است.
مجموعه تعالیم دینی و آموزههای تربیتی و دانشهای الاهی که در متون دعایی مطرح گردیده، در جهت پرداختن به دو اصل مهم «تربیت» و «تعلیم» و آموختن
دانش و بینش براساس باورهای اسلامی است.
بیتردید، دعا کردن و دست نیاز بهسوی خداوند بینیاز برآوردن، تنها ویژه تعالیم اسلامی نیست؛ بلکه در همه
ادیان و
مذاهب دعاها و کلماتی برای
مناجات با پروردگار وجود دارد. با این همه آنچه دعاهای اسلامی را از دعاهای دیگر متمایز میسازد، مایهور بودن محتوا و اثربخشی بسیار دعا در همه ابعاد زندگی انسان است. به دیگر سخن، «دعا در اسلام ـ جز دعاهای قرآنی که عین
وحی است ـ بیان دیگری از آموزههای فردساز و جامعهپرداز وحی است؛ یعنی همان درسهای قرآنی است که خداوند مهربان برای تربیت انسان، بهوسیله آیات آسمانی فرستاده است. ادعیه خود بهگونهای تفسیر قرآن کریماند و شرح معارف آسمانیاند و یادآور تربیتهای قرآنی و تکرار و تأکید و تشریح آموزههای وحیانی».
راستی چه فرقی میتوان نهاد میان
قرآن کریم و متن دعایی
صحیفه سجادیه، که هر دو از جهت محتوا و تنوع مضمون و نیز هدف تعلیمی و تربیتی هم داستاناند و به یک نقطه چشم دوختهاند، جز اینکه یکی «قرآن نازل» و
معجزه ماندگار پروردگار است و دیگری نمونه کامل «قرآن صاعد» و املای
امام زینالعابدین علیهالسلام؟
حال، با توجه به جایگاه بلند دعا در اندیشه اسلامی و نقش بزرگ آن در سازندگی فردی و اجتماعی و پیوند ناگسستنیاش با وحی الاهی، جای این گلهگزاری و سخن دردمندانه است که بگوییم برخورد جامعه اسلامی (عامه مردم، عالمان و روشنفکران) با این میراث گرانسنگ تزکیه و تعلیم، برخوردی اصولی و مبتنی بر
شناخت تمام عیار حقیقت دعا نبوده است و در میان متون
مقدس دینی، بیش از همه این
چهره فروغگستر متون دعایی است که زیر خروارها غبار غربت و بیاعتنایی پوشیده مانده است.
سبب چه میتواند باشد جز ناآگاهی مردمان و نادانی مدعیان فضل و آگاهی در طول
تاریخ نسبت به نقش سازنده
دعا که خود باعث گردیده بسیاری از ما یا با دعا احساس بیگانگی کرده، آن را از صحنه زندگی خود حذف کنیم و یا بیتوجه به فلسفه عمیق نیایش، با آن برخوردی از سر کسب و سودجویی داشته باشیم؛ خود را با خواندن دعا سرگرم میکنیم، بیآنکه معنای آن را بفهمیم و پیامهای ژرف و گوناگونش را دریابیم؛ تنها برای خواستن نیازهای حقیر و کم ارج یا برای بردن
ثواب و گاه جهت رفع بیکاری و توجیه کاستیها و سستی ورزیدنها؛ و این بدترین و سطحیترین گونه برخورد با ادعیه است که بیشک در آنها هدفی بس والاتر و حیاتیتر مورد توجه بوده است؛ یعنی جهت دادن به
حیات دنیایی
انسان در همه عرصهها و تربیت او براساس فضیلتها و راه نمودن وی به
بهشت خشنودی خدا.
پایانبخش سخن، بخشی از دعای
امام سجاد ـ علیهالسلام ـ در پنجاه و دومین نیایش در «صحیفه سجادیه » است که هم راز و نیاز وی با پروردگار هستیهاست و هم به ما میآموزد که راه و شیوه دعاگزاری کدام است و هنگام
نیایش، از خدا چه چیزها باید خواست:
«معبود من، از تو میخواهم که به
حق خود که بر همه آفریدگانت لازم گرداندهی و به نام بزرگ خود که به پیامبرت فرمودهای با آن به
تسبیح تو پردازد و به بزرگی ذات بزرگوارت که نه کهنگی میپذیرد و نه دگرگون میشود و نه تغییر حالت میدهد و نه از میان میرود، بر
محمد و خاندانش درود فرستی و مرا با
عبادت خود از هر چیز بینیاز کنی و با
ترس از خود،
محبت دنیا را از دلم بزدایی و به
رحمت خود مرا با دستی پر از
کرامت بازگردانی؛ زیرا من تنها بهسوی تو میگریزم و تنها از تو میترسم و تنها از تو فریادرس میخواهم و تنها به تو امیدوارم و تنها تو را میخوانم و تنها به درگاه تو پناه میآورم و اعتمادم تنها به توست و تنها از تو یاری میجویم و تنها به تو
ایمان دارم و تنها بر تو
توکل میکنم و اتکای من تنها به جود و بخشش توست».
پایگاه اسلام کوئست.