• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

خَلْقاً آخَرَ

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



کلیدواژه: نفس ناطقه ، روح الهی.
پرسش: خلقا آخر در قرآن چه خلقی است؟ و می‌توان گفت که منظور نفس ناطقه است؟
پاسخ:



در آیه مورد پرسش:« ثُمَّ خَلَقْنَا النُّطْفَةَ عَلَقَةً فَخَلَقْنَا الْعَلَقَةَ مُضْغَةً فَخَلَقْنَا الْمُضْغَةَ عِظاماً فَکَسَوْنَا الْعِظامَ لَحْماً ثُمَّ أَنْشَأْناهُ خَلْقاً آخَرَ فَتَبارَکَ اللَّهُ أَحْسَنُ الْخالِقینَ »، خداوند هفت مرحله از مراحل خلقت انسان را بیان می‌کند که انسان تا به مرحلۀ انسانیت برسد، باید این هفت مرتبه را طی کند.



مفسران
[۲] رشیدالدین میبدی، احمد بن ابی‌سعد، کشف الأسرار و عدة الأبرار، تحقیق:حکمت، علی اصغر، ج ۶، ص ۴۲۰، انتشارات امیر کبیر، تهران، چاپ پنجم، ۱۳۷۱ ش.
[۴] حسینی همدانی، سید‌محمد‌حسین، انوار درخشان، ج ۱۱، ص ۲۴۶، کتاب‌فروشی لطفی، تهران، چاپ اول، ۱۴۰۴ ق.
در ذیل این آیه به روایتی از امام باقر ـ علیه‌السلام ـ استناد کرده‌اند که منظور از «خلق آخر» همان دمیدن روح است که فلاسفه از آن تعبیر به نفس ناطقه می‌کنند:« قوله تعالی:ثُمَّ أَنْشَأْناهُ خَلْقاً آخَرَ فهو نفخ الروح فیه‌ »؛ یعنی روح در آن دمیده شد.


علامه طباطبایی ، در تفسیر آیۀ مزبور، دربارۀ آفرینش روح ا نسان می‌نویسد:در جملۀ « ثم أنشأناه خلقا آخر » سیاق را از خلقت قرار نداده؛ بلکه به انشاء تعبیر کرده است تا دلالت کند بر اینکه آنچه در آخر به وجود آوردیم، حقیقت دیگری است غیر آنچه در مراحل قبلی بود. از سیاق آیات ، روشن است که صدر آیات، آفرینش تدریجی مادی انسان را وصف می‌کند و در ذیل، که به پیدایش روح یا شعور و اراده اشاره دارد، آفرینش دیگری را بیان می‌داد که با نوع آفرینش قبلی مغایر است. این اختلاف تعبیر خود شاهد است بر اینکه خلق آخر از سنخ دیگری است که نمی‌تواند مادی باشد.


البته از دیدگاه عرفانی، خلقاً آخر به نفس ناطقۀ انسانی تفسیر شده است؛ یعنی آن چیزی که انسانیت انسان
[۸] ر.ک:نمایۀ «انسان و انسانیت در عرفان»، سؤال ۱۱۵۷۳.
به آن است
[۹] ابن عربی، محی‌الدین، الفتوحات المکیة، ج ۱، ص ۱۲۴، دار صادر، بیروت، بی‌تا.
[۱۰] ابن عربی، محی‌الدین، الفتوحات المکیة، ج ۱، ص ۳۳۱، دار صادر، بیروت، بی‌تا.
و نفس ناطقه انسانی، عبارت از حقیقت واحدی است که مظهر و آیینه وجود حق و محل تجلی اسم جامع الاهی است.
[۱۱] خوارزمی، تاج‌الدین حسین بن حسن، شرح فصوص الحکم، ج ۲، ص ۶۰۲، انتشارات مولی، تهران، چاپ دوم، ۱۳۶۸ش.



این تفسیر منافات با این ندارد که بگوییم منظور همان روح است؛ زیرا نفس ناطقۀ انسانی، همان روح الاهی است که در وی دمیده شد و انسان به همین حقیقت، قوه ادراکی او قوی‌تر از دیگر موجودات است.


۱. مؤمنون (۲۳)، آیه ۱۴؛ «سپس نطفه را به‌صورت علقه خون بسته و علقه را به‌صورت مضغه چیزی شبیه گوشت جویده شده و مضغه را به‌صورت استخوان‌هایی درآوردیم و بر استخوان‌ها گوشت پوشاندیم؛ سپس آن را آفرینش تازه‌ای دادیم. پس بزرگ است خدایی که بهترین آفرینندگان است»!    
۲. رشیدالدین میبدی، احمد بن ابی‌سعد، کشف الأسرار و عدة الأبرار، تحقیق:حکمت، علی اصغر، ج ۶، ص ۴۲۰، انتشارات امیر کبیر، تهران، چاپ پنجم، ۱۳۷۱ ش.
۳. شیخ طوسی، التبیان فی تفسیر القرآن، با مقدمه شیخ آقابزرگ تهرانی، تحقیق:عاملی،احمد قصیر، ج ۷، ص ۳۵۴، دار احیاء التراث العربی، بیروت، بی‌تا.    
۴. حسینی همدانی، سید‌محمد‌حسین، انوار درخشان، ج ۱۱، ص ۲۴۶، کتاب‌فروشی لطفی، تهران، چاپ اول، ۱۴۰۴ ق.
۵. قمی، علی بن ابراهیم، تفسیر القمی، محقق و مصحح:موسوی جزائری، طیب، ج ۲، ص ۹۱، ‌دار الکتاب، قم، چاپ سوم، ۱۴۰۴ ق.    
۶. مجلسی، محمدباقر، بحار الأنوار، ج ۵۷، ص ۳۶۹، دار إحیاء التراث العربی، بیروت، چاپ دوم، ۱۴۰۳ ق.    
۷. طباطبایی، سیدمحمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج ۱۵، ص ۲۱، دفتر انتشارات اسلامی، قم، چاپ پنجم، ۱۴۱۷ ق.    
۸. ر.ک:نمایۀ «انسان و انسانیت در عرفان»، سؤال ۱۱۵۷۳.
۹. ابن عربی، محی‌الدین، الفتوحات المکیة، ج ۱، ص ۱۲۴، دار صادر، بیروت، بی‌تا.
۱۰. ابن عربی، محی‌الدین، الفتوحات المکیة، ج ۱، ص ۳۳۱، دار صادر، بیروت، بی‌تا.
۱۱. خوارزمی، تاج‌الدین حسین بن حسن، شرح فصوص الحکم، ج ۲، ص ۶۰۲، انتشارات مولی، تهران، چاپ دوم، ۱۳۶۸ش.



پایگاه اسلام کوئیست.    


رده‌های این صفحه : تفسیر | قرآن شناسی




جعبه ابزار