• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

مانع نشدن خدا از کشته شدن امام حسین

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



کلیدواژه: معصوم، حضرت اسماعیل، خنجر، امام حسین، اراده خدا .

پرسش: اگر همه چیز در تحت ید خداوند متعال قرار دارد پس چرا همانند حضرت اسماعیل که به آن خنجر اجازه بریدن سر وی داده نشد- مانع خنجری نشد که سر امام حسین را برید؟

پاسخ: همه چیز در تحت اراده و سنت‌های الهی است و خداوند همانطور که قدرت داشت و کارد حضرت ابراهیم را از کار انداخت (جلو بریدن آنرا گرفت) قدرت داشت که تمام شمشیرها و جنجرهای یزیدیان را از کار بیندازد و به طرز معجزه آسایی جان امام حسین (علیه‌السّلام) و یاران آن حضرت را حفظ نماید، اما چنین معجزه‌ای واقع نشد؛ زیرا بنا نیست که همه کارهای این جهان از راه معجزه و غیر عادی انجام شود به علاوه اهداف و فلسفه‌های مهمی در جریان عاشورا و شهادت امام حسین (علیه‌السّلام) نظیر حفظ دین خدا با شهادت، الگو بودن برای مردم، رسیدن به لقاء الهی باشهادت و... وجود داشت که تنها با جریان عادی نهضت عاشورا قابل دست رسی بود.




شکی نیست که عالم هستی مخلوق خدا و اداره آن در تحت اراده و سنت‌های الهی است و خداوند مسبب الاسباب است یعنی اوست که بر اساس یک حکمت دقیق بعض از اشیاء را سبب بعض دیگر قرار داده است و اوست که می‌تواند در مواقعی این سببیت را از آنها بگیرد. همانطور که خداوند آتش را سبب گرما و احتراق و سوزاندن قرار داده است اما وقتی بت پرستان حضرت ابراهیم را در آتش انداختند خداوند متعال این خاصیت را از آن آتش سوزان سلب کرد تا آن حضرت سالم بماند. و همانطور که کارد برنده حضرت ابراهیم را از کار انداخت (جلو بریدن آنرا گرفت) و حضرت اسماعیل را از قربانی شدن به دست پدر نجات داد. آری ما عقیده داریم که خداوند همچنین قدرت داشت که تمام شمشیر‌ها و جنجر‌های یزیدیان را از کار بیندازد و به طرز معجزه آسایی جان امام حسین (علیه‌السّلام) و یاران آن حضرت را حفظ نماید. اما چنین معجزه‌ای واقع نشد؛ زیرا بنا نیست که همه کارهای این جهان از راه معجزه و غیر عادی انجام شود. بلکه سنت الهی این است که همه کارها براساس سنت‌ها و قواعد و قانون‌های عادی انجام گیرد.


به علاوه اهداف و فلسفه‌های مهمی در جریان عاشورا و شهادت امام حسین (علیه‌السّلام) وجود داشت که تنها با جریان عادی نهضت عاشورا قابل دست رسی بود. بعضی از این اهداف عبارتند از:


۲.۱ - وقوع انحراف در دین

با توجه به موقعیت سیاسی که در آن زمان از طرف معاویه و یزید پیش آمده بود و به نام دین، کارهایی را انجام دادند که در واقع مخالف دین بود و همچنین تشخیص حق از باطل سخت شده بود، تنها راهی که می‌توانست یک بار دیگر دین خدا را ترویج و زنده نماید، شهادت حضرت امام حسین (علیه‌السّلام) و فرزندان و اصحاب آن حضرت بود.

۲.۲ - مقدرات الهی برای اصلاح امت

آنچه که از روایات وارد شده در این مورد به دست می‌آید و به آن اشاره شده است، مقدر شدن شهادت برای آن حضرت بود تا بدین وسیله آن هدف اصلی امام حسین (علیه‌السّلام) که همان اصلاح امت پیامبر بود، تحقق پیدا کند.


۲.۳ - شهادت کمال برای امام

امام حسین (علیه‌السّلام) ، شهادت را زیباترین و گرامی‌ترین مرگ می‌دانست؛ این امر، در خطبه‌ای که در مکه به هنگام عزم حرکت به سمت عراق ایراد کردند، بیان شده است: "آرایش مرگ بر فرزند آدم چون آرایش گردنبند بر گردن دوشیزگان است"؛ یعنی مرگ، گردن گیر و تحمیلی نیست، بلکه گردن بند و تجملی است؛ چرا انسان این گردن بند و زیور را در راه خدا به گردن نیاویزد؟! و مرگ در راه دین برای امام حسین (علیه‌السّلام) لذیذ و در کام او شهد بود.
[۶] جوادی آملی، عبدالله، شکوفایی عقل در پرتو نهضت حسینی، ص۲۸ - ۳۰، مرکز چاپ و انتشارات اسراء، چاپ پنجم، ۱۳۸۷.
و شهادت نقص نیست بلکه کمال است.
[۷] جوادی آملی، عبدالله، شکوفایی عقل در پرتو نهضت حسینی، ص۲۷.
و با جلوگیری از شهادت آن حضرت جلو این کمال گرفته می‌شد.


۲.۴ - لذت لقای الاهی

لقای الاهی و دیدار انبیا برای امام حسین (علیه‌السّلام)، آن هم در آن شرایط از ماندن در این دنیا مهم‌تر بود و خود را مشتاق نیاکان خود می‌دانست؛ چنان که در ادامه آن خطبه در مکه می‌فرمایند: "گرایش و اشتیاقم به زیارت نیاکانم چون اشتیاق یعقوب به یوسف است".


۲.۵ - مامور عمل به ظاهر

حضرت امام حسین (علیه‌السّلام) نمی‌خواستند که از معجزه و کرامت استفاده کنند، زیرا استفاده از معجزه و کرامت با آنان که مامور بودند به ظاهر عمل کنند، منافات داشت. ارزش و جایگاه امام حسین (علیه‌السّلام) که هم میان مسلمانان جایگاه بلندی دارد و هم در میان عدالت و آزادی خواهان، بدان جهت است که بر اساس امور عادی و ظاهری و طبیعی عمل نمود. بردن اهل بیت (علیه‌السّلام) توسط امام به یک جنگ نابرابر و اسارت آنان و اهانت به ساحت مقدس شان موجب شد که قیام امام ماندگار و جاودان شود. در حالی که امام حسین (علیه‌السّلام) می‌توانست بدون قیام و با استفاده از کرامت یزید را سرنگون کند اما سرنگونی تاثیر چندانی در رسوا کردن انحرافات و اهداف شوم بنی امیه نداشت.

۲.۶ - نمونه‌ برای برخورد با انحراف

قضیه عاشورا و ظلم ستیزی امام حسین (علیه‌السّلام) نمونه‌ای از قیام در برابر انحرافات و بدعت‌هایی است که در هر زمان ممکن است در احکام و دستورات دین خدا ایجاد شود و همه مسلمانان و انسان‌ها وظیفه دارند جلوی بدعت‌ها را بگیرند. اگر بنا بود امام حسین (علیه‌السّلام) این وظیفه خطیر را با استفاده از قدرت اعجاز و ولایت تکوینی انجام داده باشند، دیگر نمی‌توانست الگوی زنده‌ای برای همه انسان‌ها در همه زمان‌ها باشد. بر همین اساس پیامبران و امامان معصوم (علیه‌السّلام) ملزم بودند که در کارها و زندگی روزمره خود از علم و قدرت عادی استفاده کنند و دست به اعجاز و کار خارق العاده نمی‌زدند، مگر در موارد مخصوص و به اذن الاهی که مصلحت دین خدا و هدایت مردم در آن بود. و خداوند نیز اراده کرده که پیامبران و امامان مربیان و الگوهای عملی مردم باشند و مردم با درس گرفتن از زندگی و رفتار آنان خود را تربیت کنند و اگر بنا بود که امام حسین (علیه‌السّلام) به طرز معجزه آسایی از شهادت نجات پیدا کند دیگر زندگی او و اهل بیت و بازماندگان او نمی‌توانست الگو و نمونه مبارزه با سختی‌ها و صبر و تحمل مشکلات و فداکاری در راه ارزش‌های انسانی باشد.


۱. مصباح یزدی، محمد تقی، آذرخشی دیگر از آسمان کربلا، از ص۴۴-۶۶، انتشارات مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی، چاپ پنجم، ۱۳۸۰.    
۲. علامه مجلسی، بحار الانوار، ج۴۴، ص۳۲۹.    
۳. علامه مجلسی، بحارالانوار، ج۴۴، ص۳۶۶.    
۴. اربلی، بن ابی الفتح، کشف الغمة فی معرفة الائمة، ج۲، ص۲۹، ناشر:بنی هاشمی، تبریز، چاپ اول، ۱۳۸۱.    
۵. سید بن طاووس، اللهوف فی قتلی الطفوف، ص۱۱۰- ۱۱۱.    
۶. جوادی آملی، عبدالله، شکوفایی عقل در پرتو نهضت حسینی، ص۲۸ - ۳۰، مرکز چاپ و انتشارات اسراء، چاپ پنجم، ۱۳۸۷.
۷. جوادی آملی، عبدالله، شکوفایی عقل در پرتو نهضت حسینی، ص۲۷.
۸. علامه مجلسی، بحارالانوار، ج۴۴، ص۳۶۶.    
۹. اربلی، بن ابی الفتح، کشف الغمة فی معرفة الائمة، ج۲، ص۲۹.    
۱۰. سید بن طاووس، اللهوف فی قتلی الطفوف، ص۱۱۰- ۱۱۱.    



پایگاه اسلام کوئست، برگرفته از مقاله «مانع نشدن خدا از کشته شدن امام حسین»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۵/۲/۶.    



جعبه ابزار