• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

نظارت امام علی بر بازار محل خلافت

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



کلیدواژه: امام علی، بازرسی، بازار، نظارت، سیاست‌های اقتصادی.
پرسش اجمالی: آیا امام علی (علیه‌السّلام) نظارت مستقیم بر بازار محل خلافتشان داشتند؟
پاسخ اجمالی: براساس روایاتی که در منابع شیعه و اهل سنت آمده است، یکی از کارهایی که امام علی (علیه‌السّلام) آن را به عنوان سیاست‌های اقتصادی خود در نظر داشت، بازرسی و نظارت مستقیم بر بازار بود. در راستای این سیاست، امام علی (علیه‌السّلام) در فرصت‌های مناسبی که در اختیار داشت در بازار حرکت کرده و بر امر خرید و فروش نظارت می‌کرد، و فروشندگان را به اموری سفارش و از کارهایی نهی می‌فرمود.



امام علی (علیه‌السّلام)، برخورد با انحراف‌ها و مفاسد اقتصادی را از نخستین روزهای حکومت، آغاز کرد. آن حضرت، در آغازین روز خلافت، با اشارتی تامل برانگیز، آهنگ سیاست اصلاحی خود را باز گفت:
«بدانید که اگر به درخواست شما جواب مثبت دهم، با شما آن گونه که می‌دانم، رفتار خواهم کرد و در این راه، سخن سخن سرایان و سرزنش ملامتگران را نخواهم شنید».
[۱] سید رضی، محمد بن حسین، نهج البلاغة، محقق، صبحی صالح، ص۱۳۶، قم، هجرت، چاپ اول، ۱۴۱۴ق.


۱.۱ - مشکلات حق مداری

علی (علیه‌السّلام) ، مردی است حق مدار، سنت شناس و ذوب در خدا. نکته تامل برانگیز، این است که امام، نشان می‌دهد که می‌داند این همراه سازی، سختی‌ها درپی خواهد
داشت؛ بلکه فراتر از آن، سرزنش‌ها، بهانه جویی‌ها و جوسازی‌ها به دنبال دارد؛ ولی شعار او این است که من، حق مدارم و حق را پاس می‌دارم نه چیز دیگر را.
مردمانی که علیه سیاست‌های عثمان قیام کردند، یکی از دلایل قیام خود را نابسامانی‌های اقتصادی، گشاده دستی‌های خلیفه، بذل و بخشش‌های بی رویه، بی توجهی به معیشت مردم، و ناهنجاری در اموال عمومی برمی شمردند.

۱.۲ - نظارت مستقیم بر بازار

در چنین فضایی، یکی از کارهایی که امام علی (علیه‌السّلام) آن را به عنوان سیاست‌های اقتصادی خود انجام داد، بازرسی و نظارت مستقیم بر بازار بود.
اکنون به روایاتی اشاره می‌کنیم که نشان می‌دهد امام علی (علیه‌السّلام) در فرصت‌های مناسبی که در اختیار داشت در بازار حرکت کرده و بر امر خرید و فروش نظارت می‌کرد، و فروشندگان را به اموری سفارش و از اموری نهی می‌فرمود.

۱.۲.۱ - روایت از امام حسین

امام حسین (علیه‌السّلام) فرمودند: (پدرم) علی (علیه‌السّلام) در کوفه بر استر سیاه و سفید پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) سوار شد و به بازارها، یکی یکی، سر زد. وارد بازارچه گوشت فروش‌ها شد و با صدای بلند فرمود: «ای گروه قصابان! نخاع را نبرید و در گرفتن جان(حیوان)، تعجیل روا مدارید. (بگذارید) به آرامی روح از بدن، خارج گردد. از دمیدن در گوشت به هنگام فروش بپرهیزید؛ به درستی که شنیدم پیامبر خدا از این کار، نهی می‌کرد».
آن گاه نزد خرمافروشان آمد و فرمود: «محصول بد را به همان اندازه آشکار سازید که خوب را آشکار می‌سازید».
آن گاه، نزد ماهی فروشان آمد و فرمود: «جز ماهی‌های پاک مفروشید، و بپرهیزید از آن ماهی مرده‌ای که به سطح آب آمده است».
آن گاه وارد منطقه کناسه (نام محله‌ای در کوفه ، در همین محله بود که یوسف بن عمر ثقفی و زید بن علی بن حسین با یکدیگر جنگیدند.) شد که در آن، انواع داد و ستد، رواج داشت، از فروشنده مس، مایعات، قنداق بچه و سوزن، تا صراف و فروشنده کافور و پارچه.
پس به صدای بلند، ندا داد: «به درستی که در بازارهای شما، سوگندها حضور می‌یابند. سوگندهای خود را با صدقه درآمیزید، و از سوگند، خودداری ورزید که خداوند عز و جل، پاک نگرداند کسی را که به نامش به دروغ، سوگند یاد کند».

۱.۲.۲ - روایت امام باقر

امام باقر (علیه‌السّلام) فرمودند: امیر مؤمنان، در کوفه میان شما بود. صبحگاهان، از دارالحکومه بیرون می‌رفت و در بازارهای کوفه، یکی یکی می‌گشت... و می‌فرمود: «خیرخواهی پیشه سازید. از آسانگیری تبرک جویید. به خریداران، نزدیک شوید. خود را به بردباری بیارایید. از سوگند، بپرهیزید و از دروغ، کناره گیرید. از ستم ، دوری گزینید و داد ستمدیدگان، بستانید. به رباخواری نزدیک نشوید و وزن و ترازو را تمام کنید. اموال مردم را کم ندهید و در زمین ، به فساد سر بر مدارید».
او در تمام بازارهای کوفه می‌گشت. سپس برمی گشت و برای(رسیدگی به کارهای) مردم می‌نشست.

۱.۲.۳ - روایت عبدالله بن عباس

عبدالله بن عباس: هنگامی که(ابن عباس) از بصره بازگشت و اموال را آورد و وارد کوفه شد، امیر مؤمنان را در بازار، ایستاده دید که فریاد می‌کرد: «ای مردم! از این پس، هر که را مشاهده کنم که اسبله ماهی، ماهی در آب مرده و مارماهی می‌فروشد، با این تازیانه او را ادب می‌کنم».
ابن عباس گوید: بر او سلام کردم و او پاسخم را داد و سپس فرمود: «ای ابن عباس! مال‌ها چه شد؟».
گفتم: این جاست، ‌ای امیر مؤمنان! و آن را نزد او بردم. مرا نزدیک خود گرفت و به من خوشامد گفت.
آن گاه، جارچی نزد حضرت علی (علیه‌السّلام) آمد که شمشیر وی را به هفت درهم برای فروش، اعلام دارد و فرمود:
«اگر در بیت المال مسلمانان، به اندازه بهای چوب مسواک اراک بهره‌ای داشتم، آن را نمی‌فروختم».
شمشیر را فروخت و پیراهنی برای خود به چهار درهم خرید و دو درهم را صدقه داد و با یک درهم، سه روز مرا میهمان کرد.

۱.۲.۴ - روایت احمد بن حنبل

احمد بن حنبل (متوفای ۲۴۱ق) ـ به نقل از عقبة بن ابی الصهباء ابو خریم باهلی ـ : «علی بن ابی طالب را در کناره علفزاری دیدم که از قیمت‌ها می‌پرسید».

۱.۲.۵ - روایت ابن حیون مغربی

ابن حیون مغربی (متوفای ۳۶۳ق) در دعائم الاسلام : به درستی که علی (علیه‌السّلام) در بازارها راه می‌رفت و تازیانه‌ای در دست داشت که با آن، کم فروشان و نیرنگبازان در تجارت مسلمانان را تنبیه می‌کرد.

۱.۲.۶ - روایت اصبغ

اصبغ گوید: روزی به وی گفتم: ‌ای امیرمؤمنان! شما در خانه بنشینید و من، به جای شما این کار را بر عهده می‌گیرم. فرمود : «ای اصبغ! برایم خیرخواهی نکردی».

۱.۲.۷ - روایت ابن عساکر

ابن عساکر (متوفای ۵۷۱ق) در تاریخ دمشق ـ به نقل از ابو سعید ـ : علی (علیه‌السّلام) به بازار می‌آمد و می‌گفت: «ای بازرگانان! از خدا پروا کنید و از سوگند ، بپرهیزید! به درستی که سوگند، کالا را از بین می‌برد و برکت را نابود می‌سازد. به درستی که بازرگان، تبهکار است، مگر آن که به حق دریافت کند و حق را بپردازد».

۱.۲.۸ - روایت زمخشری

زمخشری (متوفای ۵۸۳ق) در ربیع الابرار: علی (علیه‌السّلام) در بازار بر فروشندگان می‌گذشت و به آنان می‌فرمود: «نیکی کنید. کالاها را به ارزانی به مسلمانان بفروشید که آن، برکت را بزرگ‌تر گرداند».
و روایات دیگری که در منابع روایی در این باره نقل شده است.
[۱۵] طبری، محمد بن جریر، تاریخ الامم و الملوک (تاریخ طبری)، ج۵، ص۱۵۶ – ۱۵۷، بیروت، دار التراث، چاپ دوم، ۱۳۸۷ق.



۱. سید رضی، محمد بن حسین، نهج البلاغة، محقق، صبحی صالح، ص۱۳۶، قم، هجرت، چاپ اول، ۱۴۱۴ق.
۲. یاقوت حموی، شهاب الدین ابو عبدالله، معجم البلدان، ج۴، ص۴۸۱، بیروت، دار صادر، چاپ دوم، ۱۹۹۵م.    
۳. کوفی، محمد بن محمد اشعث، الجعفریات (الاشعثیات)، ص۲۳۸ – ۲۳۹، تهران، مکتبة نینوی الحدیثة، چاپ اول.    
۴. ابن حیون مغربی، نعمان بن محمد، دعائم الاسلام و ذکر الحلال و الحرام و القضایا و الاحکام، ج۲، ص۵۳۸ – ۵۳۹، قم، مؤسسه آل البیت علیهم‌السّلام، چاپ دوم، ۱۳۸۵ق.    
۵. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۵، ص۱۵۱، تهران، دار الکتب الاسلامیة، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ق.    
۶. شیخ طوسی، محمد بن حسن، تهذیب الاحکام، ج۷، ص۶، تهران، دار الکتب الاسلامیة، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ق.    
۷. طبرسی، حسن بن فضل، مکارم الاخلاق، ص۱۱۳-۱۱۴، قم، شریف رضی، چاپ چهارم، ۱۴۱۲ق.    
۸. شیبانی، احمد بن محمد بن حنبل، فضائل الصحابة، ج۱، ص۵۴۷، بیروت، مؤسسة الرسالة، چاپ اول، ۱۴۰۳ق.    
۹. ابن حیون مغربی، نعمان بن محمد، دعائم الاسلام، ج۲، ص۵۳۸.    
۱۰. ابن عساکر، علی بن حسن، تاریخ دمشق، ج۴۲، ص۴۰۹، بیروت، دار الفکر للطباعة و النشر و التوزیع، ۱۴۱۵ق.    
۱۱. زمخشری، محمود بن عمرو، ربیع الابرار و نصوص الاخیار، ج۵، ص۹۵، بیروت، مؤسسة الاعلمی، چاپ اول، ۱۴۱۲ق.    
۱۲. طبرسی، حسن بن فضل، مکارم الاخلاق، ص۱۰۰–۱۰۱.    
۱۳. طبرسی، حسن بن فضل، مکارم الاخلاق، ص۱۱۲.    
۱۴. شیبانی، احمد بن محمد بن حنبل، فضائل الصحابة، ج۲، ص۶۲۰.    
۱۵. طبری، محمد بن جریر، تاریخ الامم و الملوک (تاریخ طبری)، ج۵، ص۱۵۶ – ۱۵۷، بیروت، دار التراث، چاپ دوم، ۱۳۸۷ق.
۱۶. ابن سعد کاتب واقدی، محمد بن سعد، الطبقات الکبری، ج۳، ص۲۰، بیروت، دار الکتب العلمیة، چاپ دوم، ۱۴۱۸ق.    
۱۷. ابن عساکر، علی بن حسن، تاریخ دمشق، ج۴۲، ص۴۸۹.    



پایگاه اسلام کوئست برگرفته از مقاله «بازرسی مستقیم امام علی از بازار خرید و فروش» تاریخ باز یابی ۱۳۹۳/۰۸/۱۷.    



جعبه ابزار