• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

کیفیت مسخ

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



کلیدواژه: مسخ، عذاب، عبرت، روز قیامت، گناه.
پرسش: کیفیت مسخ شدن برخی انسان‌ها که در قرآن نیز به آن اشاره شده، چگونه است و آیا حیوانات فعلی، همان انسان‌های مسخ شده هستند؟
پاسخ: «مسخ» در لغت به معنای تبدیل شدن از صورتی به‌صورت زشت‌تر است و در اصطلاح قرآنی و روایی به نوعی عذاب گفته می‌شود که بر اشخاص و امت‌های گناهکار (گناهان خاص) نازل می‌شود.
انسان‌های مسخ شده به‌صورت حیوان ( میمون، بوزینه و ...) هستند؛ یعنی صورت حیوانی گناهی که انجام داده در همین دنیا روی صورت انسانی او قرار می‌گیرد و تبدیل به انسان مسخ شده یا به تعبیر ساده‌تر انسان حیوان صورت می‌شود.
اکثر مفسران، مسخی را که در قرآن آمده است، مسخ حقیقی می‌دانند؛ یعنی شخص واقعاً به‌صورت حیوان در‌می‌آید؛ اما در این میان عده کمی از مفسران اهل سنت این نوع مسخ را، مسخ در طبع می‌دانند؛ یعنی فرد مورد نظر به‌صورت حیوان درنیامده؛ ولی چنین طبیعتی را دارد و برتر از آن نیست.
علت مسخ شدن عده‌ای، گناهان آنان و جنبه عبرت‌آموزی این عذاب است و از روایات استفاده می‌شود، مسخ شده‌ها پس از چند روز از بین می‌روند و حیوانات امروزی همان نسل اصلی حیوانات هستند و نه از نسل انسان‌های مسخ شده.



«مسخ» در لغت به معنای تبدیل شدن از صورتی به‌صورت زشت‌تر است.
[۱] المنجد، ماده «مسخ».



اما مسخ در قرآن و معارف اسلامی به نوعی عذاب گفته می‌شود که خداوند به‌طور معجزه در مورد عده‌ای از مردم و امت‌های پیشین اعمال کرده است و آثار معجزه مانند تنبیه مردم، عبرت گرفتن و دیدن عاقبت سوء گناهکاران از آن حاصل می‌شود.
پاسخ پرسش‌های زیر مطلب را روشن‌تر خواهد کرد:


مسخ چیست و کیفیت آن چگونه است؟
تبدیل صورت انسانی به‌صورت حیوانی را مسخ گویند و کیفیت آن به این صورت است که انسان‌ها در اثر تکرار عملی، صورتی از صور ملکات را کسب می‌کنند؛ یعنی بر اثر کارهای نیک و مخلصانه، انسان به سمت نفس ملکوتی حرکت می‌کند و بر عکس با انجام کارهای زشت و ناپسند، به‌سوی ملکه‌ آن کار ناپسند حرکت می‌کند. در بسیاری از روایات اخلاقی، عصبانیت به آتش تشبیه شده است
[۴] معراج السعادة، فصل در مذمت غضب، ص ۱۷۲.
یا در قرآن مجید ، حقیقت خوردن مال یتیم به آتش تعبیر شده است. اینها مجاز و استعاره نیست؛ بلکه حقیقت این گناهان است که توسط کتاب صادق و پیامبران راستگو بیان شده است.
در نتیجه اگر کسی در گناه غوطه‌ور شود، حقیقت این گناهان می‌تواند به‌صورت ملکه‌ای در نفس او درآید که حتی با آن ملکه در روز قیامت محشور شود.

۳.۱ - روایتی از امام باقر

از امام باقر ـ علیه‌السلام ـ روایت شده است که فرمود: «کسانی که خدا و رسولش را تکذیب کنند، در روز قیامت به‌صورت میمون و خوک از قبرهایشان بلند شده و محشور می‌شوند.»
[۶] سفینة البحار، ج ۴، ص ۳۷۷.
«از طرفِی هیچ دلیلی نداریم که نفسانیات و صورت‌های نفسانی، همان‌طور که در آخرت مجسم می‌شوند، در دنیا نیز از باطن به ظاهر درنیامده و مجسم نشوند».«در مسئله مسخ، انسان تبدیل به حیوان نمی‌شود؛ بلکه روی صورت انسانی، صورت حیوانی قرار می‌گیرد؛ پس مسخ شده، انسان مسخ شده است، نه مسخ شده‌ای فاقد انسانیت.»
این مطلب را دلایل دیگر نیز تأیید می‌کند؛ زیرا همان‌طور که گفته شد مسخ برای عذاب کردن عده‌ای گنهکار است.

۳.۲ - حدیثی از پیامبر اکرم

پیامبر اکرم ـ صلی‌الله‌علیه‌واله ـ می‌فرمایند: «خداوند، امت‌هایی را به‌خاطر سرپیچی از اوصیا و امامان بعد از انبیا مسخ کرد»؛
[۹] سفینة البحار، ج ۴، ص ۳۷۶.
پس اگر قرار است عذاب الاهی شامل آنها شود، باید انسانیت خود را درک کرده و صورتی از حیوانیت بر آنها تسلط یابد و وقتی عذاب در این باره صدق می‌کند که متوجه شوند انسان هستند؛ ولی به‌صورت خوک یا میمون در‌آمده‌اند.

۳.۳ - روایتی از امام رضا

در این باره از امام رضا ـ علیه‌السلام ـ روایت شده است: «خداوند انسان‌های مسخ شده را عبرت و پندی برای مردم قرار داد و دلیل بر اینکه کسانی هستند که در صورت خلقی‌شان تبدیلی ایجاد شده است و در این مسخ شباهتی از انسان قرار داد تا فهمیده شود اینها انسان‌های مورد غضب اویند»؛ یعنی هم خودشان می‌فهمند که انسان‌اند و هم دیگران آنها را می‌شناسند و این مسخ بر صورت انسانی آنها تسلط پیدا کرده است.

۳.۴ - روایتی از امام سجاد

در روایتی از امام زین العابدین ـ علیه‌السلام ـ چنین آمده است: «بعد از گناهی که یهودیان در روز شنبه کردند و از دستور خداوند مبنی بر ممنوعیت صید ماهی در روز شنبه سرپیچی کردند، خداوند آنها را به‌صورت میمون‌هایی درآورد:"محققاً دانسته‌اید جماعتی از شما را که عصیان ورزیدند و حرمت شنبه را نگاه نداشتند، گفتیم بوزینه شوید دور از قرب حق ". عده‌ای از مؤمنان که در شهرهای مجاور بودند، برای دیدن آنها آمدند. عده‌ای از آنها که قبلاً این گناهکاران را می‌شناختند، بعد از دیدن چهره عوض شده آنها، دوباره آنها را می‌شناختند و می‌گفتند: تو فلانی پسر فلانی نیستی، آن میمون هم با اشک ریزان و با حرکت سر خود جواب می‌داد که بله.»
[۱۲] تفسیر صافی، ملامحسن فیض، ج ۱، ص ۶۲۰ ؟؟؟.



آیا مسخ انواعی دارد؟
اکثر مفسران، مسخی را که در قرآن در مورد بوزینه و خوک شدن افراد آمده است، مسخ حقیقی می‌دانند؛ یعنی شخص واقعاً به‌صورت میمون و خوک درآمده است؛ اما در این میان عده بسیار کمی از مفسران اهل سنت مانند شیخ محمد عبده و دیگران این نوع مسخ را، مسخ در طبع می‌دانند، مثل این آیه قرآن که می‌فرماید: « کمثل الحمار یحمل اسفارا ». در اینجا فرد مورد خطاب به‌صورت حمار درنیامده؛ ولی چنین طبیعتی دارد و برتر از آن نیست.
[۱۳] تفسیر کاشف، محمدجواد مغینه، ج ۱، ص ۱۲۱.



آیا انسان‌هایی که مسخ شدند، در همان صورت مسخ شده نیز تولید مثل داشته و تا امروز باقی هستند؟
جواب این پرسش از عهده علوم تجربی و ژنتیک خارج است و اصولاً این علوم، توانایی اثبات مسائلی از این قبیل را ندارند؛ زیرا اگر انسان‌های مسخ شده باقی مانده باشند، به‌صورت میمونی شبیه دیگر میمون‌ها هستند و اگر هم اختلافاتی در بعضی از میمون‌ها با دیگر هم جنس‌هایشان ثابت شود، دلیلی بر ادامه نسل مسخ‌شدگان نیست.
اما در روایات اهل بیت ـ علیهم‌السلام ـ به این موضوع اشاره شده است.

۵.۱ - روایتی از امام حسین

امام علی بن الحسین ـ علیه‌السلام ـ می‌فرمایند: «مسخ‌شدگان تا سه روز زنده بودند؛ سپس خداوند باران و بادی فرستاد و همه را به دریا انداخت. هیچ مسخ‌شده‌ای بعد از سه روز زنده نمانده است و این حیواناتی که اکنون به شکل آنها می‌بینید، فقط شبیه آنان‌اند، نه آنکه خود آنان و یا از نسل آنان باشند.»
[۱۴] تفسیر کاشف، محمد جواد مغینه، ج ۱، ص ۱۲۱.
و اگر در بعضی از روایات علت حرمت گوشت سگ و خوک و میمون را مسخ شدن آنها نام می‌برد، منظورش این نیست که از نسل آنان‌اند؛ بلکه «به‌خاطر مضراتی که گوشت آنان دارد و به‌خاطر تعظیم عقوبت خداوند بر عده‌ای که به این شکل در آمده‌اند، می‌باشد تا مردم با این‌گونه حیوانات انس نگیرند و عذاب الاهی را سبک نشمارند.»
[۱۵] سفینة البحار، ج ۴، ص ۳۷۵.



۱. المنجد، ماده «مسخ».
۲. طباطبایی، سیدمحمدحسین، ترجمه المیزان، ج ۱، ص ۳۱۰ به بعد.    
۳. طباطبایی، سیدمحمدحسین، ترجمه المیزان، ج ۱، ص ۳۱۱.    
۴. معراج السعادة، فصل در مذمت غضب، ص ۱۷۲.
۵. نساء (۴)، آیه ۱۰.    
۶. سفینة البحار، ج ۴، ص ۳۷۷.
۷. طباطبایی، سیدمحمدحسین، ترجمه المیزان، ج ۱، ص ۳۱۱.    
۸. طباطبایی، سیدمحمدحسین، ترجمه المیزان، ج ۱، ص ۳۱۱.    
۹. سفینة البحار، ج ۴، ص ۳۷۶.
۱۰. شیخ حویزی، تفسیر نورالثقلین، ج ۱، ص ۸۶.    
۱۱. بقره (۲)، آیه ۶۵.    
۱۲. تفسیر صافی، ملامحسن فیض، ج ۱، ص ۶۲۰ ؟؟؟.
۱۳. تفسیر کاشف، محمدجواد مغینه، ج ۱، ص ۱۲۱.
۱۴. تفسیر کاشف، محمد جواد مغینه، ج ۱، ص ۱۲۱.
۱۵. سفینة البحار، ج ۴، ص ۳۷۵.



پایگاه اسلام کوئست.    


رده‌های این صفحه : تفسیر | قرآن شناسی




جعبه ابزار