• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

یتیهون فی الارض

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



کلیدواژه: حضرت موسی ، قوم بنی‌اسرائیل ، بیابان تیه .
پرسش: در سورۀ مائده می‌فرماید:« قَالَ فَإِنَّهَا محُرَّمَةٌ عَلَیهْمْ أَرْبَعِینَ سَنَةً یَتِیهُونَ فیِ الْأَرْضِ فَلَا تَأْسَ عَلیَ الْقَوْمِ الْفَاسِقِین »، معنای یتیهون فی الارض چیست؟ آیا حضرت موسی نیز با آنان بود؟
پاسخ:



قبل از پاسخ به سؤال خلاصه‌ای از داستان قوم بنی‌اسرائیل پس از نجات از دست فرعون و مأمور شدن آنها به جنگ با عمالقه
[۱] حسینی همدانی، سیدمحمدحسین، انوار درخشان، تحقیق، بهبودی، محمدباقر، ج ۴، ص ۴۰۲، کتاب‌فروشی لطفی، تهران، چاپ اول، ۱۴۰۴ ق.
که جمعیتی تنومند از نژاد سامی بودند و در شمال شبه‌جزیره عربستان نزدیک صحرای سینا زندگی می‌کردند، را بیان می‌کنیم تا مقدمه‌ای راه‌گشا برای رسیدن به جواب باشد.


مفسران می‌گویند: هنگامی‌که حضرت موسی و بنی‌اسرائیل از دریای احمر گذشتند و فرعون هلاک شد، خداوند آنها را مأمور کرد که داخل سرزمین مقدس
[۶] طیب، سیدعبدالحسین، اطیب البیان فی تفسیر القرآن، ج ۴، ص ۳۳۶، چاپ دوم، انتشارات اسلام، تهران، ۱۳۷۸ ش؛ مراد، بیت المقدس، فلسطین، شامات و طور سینا می‌باشد.
شوند. همین که به رود اردن رسیدند، دچار ترس شدند و از ورود به آنجا خودداری کردند.


موسی(ع) از هر قبیله‌ای یکی را مأمور کرد به آن سرزمین روند و موقعیت و وضع مردم آنجا را شرح دهند، آنها رفتند و با مردمی نیرومند روبه‌رو شدند. پس از بازگشت، آنچه را دیده بودند برای موسی(ع) شرح دادند، موسی(ع) به آنها دستور داد که مطلب را کتمان کنند. دو تن از ایشان ـ « یوشع بن نون » و « کالب بن یوفنا » ـ اطاعت کردند و ده نفر دیگر عاصی شدند و مردم را از آنچه دیده بودند، مطلع ساختند و خبر دهن‌به‌دهن شد و به گوش همه رسید.


کالب و یوشع به پیروان خود گفتند:«عمالقه» مردمان تنومندی هستند، ولی دل و جرئت ندارند، شما ترسی به دل راه ندهید و به طرف آنان پیشروی کنید؛ البته شما بر آنها پیروز خواهید شد. مردم گفتند:اگر داخل شویم، زنان و فرزندان ما اسیر دست آنها خواهند شد و خواستند به مصر بازگردند. ضمناً تصمیم گرفتند «یوشع» و «کالب» را سنگسار کنند.
[۱۲] طیب، سیدعبدالحسین، اطیب البیان فی تفسیر القرآن، ج ۴، ص ۳۴۰، چاپ دوم، انتشارات اسلام، تهران، ۱۳۷۸ ش.



به حضرت موسی گفتند:«ما تا زمانی که این گروه در بیت‌المقدس هستند داخل این سرزمین نخواهیم شد؛ بلکه همین‌جا می نشینیم تو و پروردگارت که به تو وعدۀ پیروزی داده بروید با آنان جنگ کنید».


موسی(ع) خشمگین شد و گفت:«پروردگارا من فقط مالک خودم و برادرم هستم، بین ما و این قوم نافرمان و فاسق بنی‌اسرائیل جدایی افکن».


خداوند به موسی(ع) وحی کرد:« قَالَ فَإِنَّهَا محُرَّمَةٌ عَلَیهْمْ أَرْبَعِینَ سَنَةً یَتِیهُونَ فیِ الْأَرْضِ فَلَا تَأْسَ عَلیَ الْقَوْمِ الْفَاسِقِین ». آنها به کیفر کردارشان به مدت چهل سال در بیابان سرگردان خواهند شد.


گفته‌اند آن بیابان دوازده فرسخ طول داشت و شش فرسخ عرض و موضع آن تیه میان فلسطین و ایله مصر بود و آن جماعتی که مخالفت کردند، از صبح راه می‌افتادند تا شبانگاه و شبانگاه در همان منزل اول بودند و به قولی در روز محبوس بودند و شب‌ها راه می‌رفتند.
[۱۸] بانوی اصفهانی، سیده نصرت امین، مخزن العرفان در تفسیر قرآن، ج ۴، ص ۲۹۵، نهضت زنان مسلمان، تهران، ۱۳۶۱ ش.



سرانجام همه نقبا ـ جز «یوشع» و «کالب» ـ و اکثر افراد آنها مردند و اطفال آنها بزرگ شدند و به جنگ «اریحا» رفتند و آنجا را فتح کردند.


درباره اینکه چه کسی آنجا را فتح کرد، اختلاف است.
[۱۹] طیب، سیدعبدالحسین، اطیب البیان فی تفسیر القرآن، ج ۴، ص ۳۴۱، چاپ دوم، انتشارات اسلام، تهران، ۱۳۷۸ ش.


۱۰.۱ - دیدگاه اول

گروهی گفته‌اند:چون چهل سال بسر آمد، موسی(ع) با آن بقیه بنی‌اسرائیل که مانده بودند به جنگ جباران رفتند و اهل سیر خلاف کردند در آنکه فتح أریحا که کرد؟

۱۰.۲ - دیدگاه دوم

بعضی گفتند: موسی ـ علیه‌السلام ـ کرد و یوشع بر مقدمه او بود، یوشع شهر بگشاد و موسی و بنی‌اسرائیل در شهر شدند و مدتی مقام کرد «۴» آنجا و خدای تعالی قبض روح او کرد. موسی(ع) با بقیه لشکر باقی مانده از نسل بنی‌اسرائیل به جنگ با جباران روان شد و اریحا را فتح کردند و مقدمۀ لشکر، «یوشع بن نون» بود که شهر را گشود و داخل شهر شد و پشت سرش حضرت موسی و بقیۀ لشکر وارد شهر شدند. آن حضرت مدتی در آنجا زندگی کردند و سپس خدای تعالی او را قبض روح کرد.
[۲۱] حسینی، شاه عبدالعظیمی، حسین بن احمد، تفسیر اثنا عشری، ج ۳، ص ۶۱، انتشارات میقات، تهران، چاپ اول، ۱۳۶۳ ش.
[۲۲] کاشانی، ملا فتح الله، تفسیر منهج الصادقین فی الزام المخالفین، ج ۳، ص ۲۱۴ - ۲۱۵، کتاب‌فروشی محمد حسن علمی، تهران، ۱۳۳۶ ش.
[۲۳] جرجانی ابوالمحاسن حسین بن حسن، جلاء الأذهان و جلاء الأحزان، ج ۲، ص ۳۴۷، انتشارات دانشگاه تهران، تهران، چاپ اول، ۱۳۷۷ ش.
[۲۴] ابوالفتوح رازی، حسین بن علی، روض الجنان و روح الجنان فی تفسیرالقرآن، تحقیق، یاحقی، محمد جعفر – ناصح، محمد مهدی، ج ۶، ص ۳۲۱، بنیاد پژوهش‌های اسلامی آستان قدس رضوی، مشهد، ۱۴۰۸ ق.
[۲۵] حائری تهرانی، میرسیدعلی، مقتنیات الدرر و ملتقطات الثمر، ج ۳، ص ۲۸۷، دار الکتب الاسلامیه، تهران، ۱۳۷۷ ش.
[۲۶] مظهری محمد ثناءالله، التفسیر المظهری، محقق، غلام نبی تونسی، ج ۳، ص ۷۵، مکتبة رشدیه، پاکستان، ۱۴۱۲ ق.


۱۰.۳ - دیدگاه سوم

به دلیل اینکه اجماع اهل نقل و علما بر آن است که عوج بن عناق، حاکم ارض مقدس به دست حضرت موسی کشته شد.
[۲۷] ابوالفتوح رازی، حسین بن علی، روض الجنان و روح الجنان فی تفسیرالقرآن، تحقیق، یاحقی، محمد جعفر – ناصح، محمد مهدی، ج ۶، ص ۳۲۱، بنیاد پژوهش‌های اسلامی آستان قدس رضوی، مشهد، ۱۴۰۸ ق.
[۲۸] جرجانی ابوالمحاسن حسین بن حسن، جلاء الأذهان و جلاء الأحزان، ج ۲، ص ۳۴۷، انتشارات دانشگاه تهران، تهران، چاپ اول، ۱۳۷۷ ش.
[۲۹] نقل از مخزن العرفان در تفسیر قرآن، ج ‌۴، ص ۲۹۵ ـ ۲۹۶.
[۳۰] حائری تهرانی، میرسیدعلی، مقتنیات الدرر و ملتقطات الثمر، ج ۳، ص ۲۸۷، دار الکتب الاسلامیه، تهران، ۱۳۷۷ ش.
[۳۱] مظهری محمد ثناءالله، التفسیر المظهری، محقق، غلام نبی تونسی، ج ۳، ص ۷۵، مکتبة رشدیه، پاکستان، ۱۴۱۲ ق.


۱۰.۴ - دیدگاه چهارم

برخی دیگر می‌گویند:پس از مرگ هارون و حضرت موسی در بیابان تیه، وصی موسی(ع) «یوشع بن نون» اریحا را فتح کرد.
[۳۲] حسینی همدانی، سیدمحمدحسین، انوار درخشان، تحقیق، بهبودی، محمدباقر، ج ۴، ص ۴۰۲ ـ ۴۰۳، کتاب‌فروشی لطفی، تهران، چاپ اول، ۱۴۰۴ ق.
[۳۳] بروجردی سیدمحمدابراهیم، تفسیر جامع، ج ۲، ص ۱۹۴ - ۱۹۷، انتشارات صدر، تهران، چاپ ششم، ۱۳۶۶ ش.
[۳۴] نجفی خمینی، محمدجواد، تفسیر آسان، ج ۴، ص ۱۴۲، انتشارات اسلامیه، تهران، چاپ اول، ۱۳۹۸ ق.


۱۰.۵ - دیدگاه پنجم

لازم به یادآوری است این گروه نیز قبول دارند عوج بن عناق به دست حضرت موسی کشته شد؛ اما اریحا به دست یوشع بن نون بعد از فوت آن حضرت فتح شد و در مقام توضیح می گویند: پس از اینکه بنی‌اسرائیل دچار عذاب شدند، از کار خویش پشیمان گشته و بدون حضرت موسی به جنگ با بنی‌عناق رفتند و شکست خوردند، برگشتند. حضرت موسی(ع) فرمود: «چون با امر خدا مخالفت کرده‌اید، شکست خوردید» اینک بمانید تا من خودم با بنی‌عناق مصادف شده و آنها را از بین ببرم.
حضرت موسی و هارون و یوشع و کالب روانه شده با عوج بن عناق روبه‌رو گشتند، حضرت موسی(ع) عصایش را بر ساق پای عوج زده عوج بر زمین افتاد و در دم جان سپرد. اما سرزمین [[مقدس فتح نشد؛ بلکه پس از فوت آن حضرت، وصی او یوشع بن نون به امر پروردگار، آنجا را فتح کرد.


«یتیهون» از ماده «تیه» به معنای تحیر و سرگردانی است؛ به‌گونه‌ای که انسان به‌سبب آن نتواند راهی پیدا کند و به مقصد خود برسد.


« تیه » بیابان بی‌آب و علفی است که انسان در آن سرگردان می‌شود.
اکنون، «تیه» اسم شده برای همان بیابانی که قوم حضرت موسی(ع) در آنجا سرگردان شده بودند، این بیابان بخشی از بیابان سینا بوده است.
آیا موسی(ع) و هارون نیز در آن بیابان با قوم بنی‌اسرائیل بوده‌اند یا نه؟


درباره اینکه آیا موسی و هارون با بنی‌اسرائیل در آن بیابان بوده‌اند یا نه اختلاف نظر وجود دارد:

۱۳.۱ - دیدگاه مشهور مفسران

مشهور میان مفسران و مورخان، آن است که حضرت موسی و هارون همراه بنی‌اسرائیل در بیابان تیه بودند؛ ولی بیابان برای آن دو جای راحت و سالمی بود، نه جای مجازات شدن ـ چنان‌که آتش نمرود، برای حضرت ابراهیم سرد و سالم بود ـ اما برای بنی‌اسرائیل عذاب و زندان بود.
[۴۴] سبزواری نجفی، محمد بن حبیب الله، الجدید فی تفسیر القرآن المجید، ج ۲، ص ۴۴۸، دارالتعارف للمطبوعات، بیروت، چاپ اوّل، ۱۴۰۶ ق.
[۴۶] حقی بروسوی، اسماعیل، تفسیر روح البیان، ج ۲، ص ۳۷۷، دارالفکر، بیروت، بی‌تا.
[۴۷] مغنیه، محمد جواد، التفسیر المبین، ص ۱۴۱، بنیاد بعثت، قم.
[۴۸] کاشانی ملا فتح الله، زبدة التفاسیر، تحقیق، بنیاد معارف اسلامی، ج ۲، ص ۲۴۵، بنیاد معارف اسلامی، قم، چاپ اوّل، ۱۴۲۳ ق.
[۴۹] مظهری محمد ثناءالله، التفسیر المظهری، محقق، غلام نبی تونسی، ج ۳، ص ۷۶، مکتبة رشدیه، پاکستان، ۱۴۱۲ ق.


۱۳.۲ - دیدگاه علی بن ابراهیم

در تفسیر علی بن ابراهیم آمده است که حضرت موسی قصد کرد از قومش کناره‌گیری نماید، آنها تضرع و التماس نمودند که کناره‌گیری نفرماید، مبادا به عذاب الاهی گرفتار شوند، درخواست نمودند آن حضرت از خدا بخواهد توبه آنها را قبول فرماید. حضرت موسی از خداوند درخواست کرد توبه آنها را بپذیرد و خداوند نیز توبه آنها را پذیرفت؛ اما فرمود به‌سبب اینکه به پیامبرشان گفتند تو و پروردگارت به جنگ عمالقه بروید، باید چهل سال در تیه سرگردان باشند.
[۵۱] ثقفی تهرانی، محمد، تفسیر روان جاوید، ج ۲، ص ۱۹۶، انتشارات برهان، تهران، چاپ سوم، ۱۳۹۸ ق.
[۵۲] بحرانی سید هاشم، البرهان فی تفسیر القرآن، تحقیق، قسم الدراسات الاسلامیة موسسة البعثة ـ قم، ج ۲، ص ۲۷۰، بنیاد بعثت، تهران، چاپ اول، ۱۴۱۶ ق.


۱۳.۳ - دیدگاه گروه دیگری از مفسران

برخی گفته‌اند: موسی(ع) و هارون با آنان در بیابان نبودند.

۱۳.۳.۱ - دلیل اول

موسی(ع) از خدا درخواست کرد:«فَافْرُقْ بَیْنَنا وَ بَیْنَ الْقَوْمِ الْفاسِقِینَ»؛ خدایا بین ما و این گروه فاسق جدایی بینداز. و دعای انبیا نیز مستجاب است.

۱۳.۳.۲ - دلیل دوم

تیه عذاب و عقاب برای قوم بنی‌اسرائیل بود؛ به‌خاطر گوساله‌پرستی که کرده بودند، به ازای هریک روز گوساله‌پرستی، یک سال در آن بیابان سرگردان شدند؛ درحالی‌که انبیا عذاب نمی‌شوند.


۱۳.۳.۳ - دلیل سوم

قوم بنی‌اسرائیل عذاب شدند؛ چون سرپیچی از اطاعت امر پروردگار نموده‌اند؛ در‌حالی‌که موسی و هارون سرپیچی نکردند، پس چگونه می‌شود این دو نیز با آن گروه فاسق در آن عذاب گرفتار باشند؟
[۵۶] فخرالدین رازی، ابو عبدالله محمد بن عمر، مفاتیح الغیب، ج ۱۱، ص ۳۳۵، دار احیاء التراث العربی، بیروت، چاپ سوم، ۱۴۲۰ ق.
[۵۷] کاشانی ملا فتح الله، زبدة التفاسیر، تحقیق، بنیاد معارف اسلامی، ج ۲، ص ۲۴۵، بنیاد معارف اسلامی، قم، چاپ اول، ۱۴۲۳ ق.




۱. حسینی همدانی، سیدمحمدحسین، انوار درخشان، تحقیق، بهبودی، محمدباقر، ج ۴، ص ۴۰۲، کتاب‌فروشی لطفی، تهران، چاپ اول، ۱۴۰۴ ق.
۲. ترجمه تفسیر جوامع الجامع، تحقیق، با مقدمه آیة الله واعظ زاده خراسانی، ج ۲، ص ۵۸، بنیاد پژوهشهای اسلامی آستان قدس رضوی، مشهد، چاپ دوم، ۱۳۷۷ ش، (نقل از دایرة المعارف فرید وجدی، ج ۶، ص ۲۳۲، چاپ سوم).    
۳. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج ‌۴، ص ۳۳۹، دار الکتب الإسلامیة، تهران، ۱۳۷۴ ش.    
۴. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج ۳،ص ۲۷۶ ۲۷۷، انتشارات ناصر خسرو، تهران، ۱۳۷۲ ش.    
۵. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج ‌۴، ص ۳۴۲، دار الکتب الإسلامیة، تهران، ۱۳۷۴ ش.    
۶. طیب، سیدعبدالحسین، اطیب البیان فی تفسیر القرآن، ج ۴، ص ۳۳۶، چاپ دوم، انتشارات اسلام، تهران، ۱۳۷۸ ش؛ مراد، بیت المقدس، فلسطین، شامات و طور سینا می‌باشد.
۷. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج ‌۴، ص ۳۳۷، دار الکتب الإسلامیة، تهران، ۱۳۷۴ ش.    
۸. مائده (۵)، آیه ۲۱.    
۹. مائده (۵)، آیه ۲۲.    
۱۰. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر جوامع الجامع، ج ۱، ص ۳۲۲، انتشارات دانشگاه تهران و مدیریت حوزه علمیه قم، تهران، چاپ اول، ۱۳۷۷ ش.    
۱۱. مائده (۵)، آیه ۲۳.    
۱۲. طیب، سیدعبدالحسین، اطیب البیان فی تفسیر القرآن، ج ۴، ص ۳۴۰، چاپ دوم، انتشارات اسلام، تهران، ۱۳۷۸ ش.
۱۳. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج ۳، ص ۳۷۷، انتشارات ناصر خسرو، تهران، ۱۳۷۲ ش.    
۱۴. مائده (۵)، آیه ۲۴.    
۱۵. مائده (۵)، آیه ۲۵.    
۱۶. مائده (۵)، آیه ۲۶؛ خداوند (به موسی) فرمود:«این سرزمین (مقدس)، تا چهل سال بر آنها ممنوع است (و به آن نخواهند رسید) پیوسته در زمین (در این بیابان)، سرگردان خواهند بود و در باره (سرنوشت) این جمعیّت گنهکار، غمگین مباش!».    
۱۷. مائده (۵)، آیه ۲۶.    
۱۸. بانوی اصفهانی، سیده نصرت امین، مخزن العرفان در تفسیر قرآن، ج ۴، ص ۲۹۵، نهضت زنان مسلمان، تهران، ۱۳۶۱ ش.
۱۹. طیب، سیدعبدالحسین، اطیب البیان فی تفسیر القرآن، ج ۴، ص ۳۴۱، چاپ دوم، انتشارات اسلام، تهران، ۱۳۷۸ ش.
۲۰. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج ۳، ص ۳۷۷، انتشارات ناصر خسرو، تهران، ۱۳۷۲ ش.    
۲۱. حسینی، شاه عبدالعظیمی، حسین بن احمد، تفسیر اثنا عشری، ج ۳، ص ۶۱، انتشارات میقات، تهران، چاپ اول، ۱۳۶۳ ش.
۲۲. کاشانی، ملا فتح الله، تفسیر منهج الصادقین فی الزام المخالفین، ج ۳، ص ۲۱۴ - ۲۱۵، کتاب‌فروشی محمد حسن علمی، تهران، ۱۳۳۶ ش.
۲۳. جرجانی ابوالمحاسن حسین بن حسن، جلاء الأذهان و جلاء الأحزان، ج ۲، ص ۳۴۷، انتشارات دانشگاه تهران، تهران، چاپ اول، ۱۳۷۷ ش.
۲۴. ابوالفتوح رازی، حسین بن علی، روض الجنان و روح الجنان فی تفسیرالقرآن، تحقیق، یاحقی، محمد جعفر – ناصح، محمد مهدی، ج ۶، ص ۳۲۱، بنیاد پژوهش‌های اسلامی آستان قدس رضوی، مشهد، ۱۴۰۸ ق.
۲۵. حائری تهرانی، میرسیدعلی، مقتنیات الدرر و ملتقطات الثمر، ج ۳، ص ۲۸۷، دار الکتب الاسلامیه، تهران، ۱۳۷۷ ش.
۲۶. مظهری محمد ثناءالله، التفسیر المظهری، محقق، غلام نبی تونسی، ج ۳، ص ۷۵، مکتبة رشدیه، پاکستان، ۱۴۱۲ ق.
۲۷. ابوالفتوح رازی، حسین بن علی، روض الجنان و روح الجنان فی تفسیرالقرآن، تحقیق، یاحقی، محمد جعفر – ناصح، محمد مهدی، ج ۶، ص ۳۲۱، بنیاد پژوهش‌های اسلامی آستان قدس رضوی، مشهد، ۱۴۰۸ ق.
۲۸. جرجانی ابوالمحاسن حسین بن حسن، جلاء الأذهان و جلاء الأحزان، ج ۲، ص ۳۴۷، انتشارات دانشگاه تهران، تهران، چاپ اول، ۱۳۷۷ ش.
۲۹. نقل از مخزن العرفان در تفسیر قرآن، ج ‌۴، ص ۲۹۵ ـ ۲۹۶.
۳۰. حائری تهرانی، میرسیدعلی، مقتنیات الدرر و ملتقطات الثمر، ج ۳، ص ۲۸۷، دار الکتب الاسلامیه، تهران، ۱۳۷۷ ش.
۳۱. مظهری محمد ثناءالله، التفسیر المظهری، محقق، غلام نبی تونسی، ج ۳، ص ۷۵، مکتبة رشدیه، پاکستان، ۱۴۱۲ ق.
۳۲. حسینی همدانی، سیدمحمدحسین، انوار درخشان، تحقیق، بهبودی، محمدباقر، ج ۴، ص ۴۰۲ ـ ۴۰۳، کتاب‌فروشی لطفی، تهران، چاپ اول، ۱۴۰۴ ق.
۳۳. بروجردی سیدمحمدابراهیم، تفسیر جامع، ج ۲، ص ۱۹۴ - ۱۹۷، انتشارات صدر، تهران، چاپ ششم، ۱۳۶۶ ش.
۳۴. نجفی خمینی، محمدجواد، تفسیر آسان، ج ۴، ص ۱۴۲، انتشارات اسلامیه، تهران، چاپ اول، ۱۳۹۸ ق.
۳۵. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر جوامع الجامع، ج ۲، ص ۱۹۴ ۱۹۷، انتشارات دانشگاه تهران و مدیریت حوزه علمیه قم، تهران، چاپ اول، ۱۳۷۷ ش.    
۳۶. طباطبایی، سیدمحمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن،ج ۵، ص ۲۹۴، دفتر انتشارات اسلامی، قم، ۱۴۱۷ ق.    
۳۷. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج ۳، ص ۳۸۰، انتشارات ناصر خسرو، تهران، ۱۳۷۲ ش.    
۳۸. راغب اصفهانی، حسین بن محمد، المفردات فی غریب القرآن، تحقیق، داودی، صفوان عدنان، ص ۱۶۹، دارالعلم الدار الشامیة، دمشق، بیروت، چاپ اول، ۱۴۱۲ ق.    
۳۹. ابن منظور محمد بن مکرم، لسان العرب، ج ۱۳، ص ۴۸۲، دار صادر، بیروت، ۱۴۱۴ ق.    
۴۰. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج ۳، ص ۳۸۰، انتشارات ناصر خسرو، تهران، ۱۳۷۲ ش.    
۴۱. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر جوامع الجامع، ج ۱، ص ۳۲۳، انتشارات دانشگاه تهران و مدیریت حوزه علمیه قم، تهران، چاپ اول، ۱۳۷۷ ش.    
۴۲. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج ‌۴، ص ۳۴۳، دار الکتب الإسلامیة، تهران، ۱۳۷۴ ش.    
۴۳. انبیاء (۲۱)، آیه ۶۹؛ «قُلْنَا یَا ناَرُ کُونیِ بَرْدًا وَ سَلَامًا عَلیَ إِبْرَاهِیم»؛ (سرانجام او را به آتش افکندند ولی ما) گفتیم:«ای آتش! بر ابراهیم سرد و سالم باش!.    
۴۴. سبزواری نجفی، محمد بن حبیب الله، الجدید فی تفسیر القرآن المجید، ج ۲، ص ۴۴۸، دارالتعارف للمطبوعات، بیروت، چاپ اوّل، ۱۴۰۶ ق.
۴۵. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج ۳، ص ۳۸۱، انتشارات ناصر خسرو، تهران، ۱۳۷۲ ش.    
۴۶. حقی بروسوی، اسماعیل، تفسیر روح البیان، ج ۲، ص ۳۷۷، دارالفکر، بیروت، بی‌تا.
۴۷. مغنیه، محمد جواد، التفسیر المبین، ص ۱۴۱، بنیاد بعثت، قم.
۴۸. کاشانی ملا فتح الله، زبدة التفاسیر، تحقیق، بنیاد معارف اسلامی، ج ۲، ص ۲۴۵، بنیاد معارف اسلامی، قم، چاپ اوّل، ۱۴۲۳ ق.
۴۹. مظهری محمد ثناءالله، التفسیر المظهری، محقق، غلام نبی تونسی، ج ۳، ص ۷۶، مکتبة رشدیه، پاکستان، ۱۴۱۲ ق.
۵۰. مجلسی، محمدباقر بن محمدتقی، بحار الأنوار (ط- بیروت)، محقق، مصحح، جمعی از محققان‌، ج ۱۳، ص ۱۷۵، دار إحیاء التراث العربی‌، بیروت‌، چاپ دوم‌، ۱۴۰۳ ق.    
۵۱. ثقفی تهرانی، محمد، تفسیر روان جاوید، ج ۲، ص ۱۹۶، انتشارات برهان، تهران، چاپ سوم، ۱۳۹۸ ق.
۵۲. بحرانی سید هاشم، البرهان فی تفسیر القرآن، تحقیق، قسم الدراسات الاسلامیة موسسة البعثة ـ قم، ج ۲، ص ۲۷۰، بنیاد بعثت، تهران، چاپ اول، ۱۴۱۶ ق.
۵۳. مائده (۵)، آیه ۲۵.    
۵۴. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر جوامع الجامع، ج ۱، ص ۳۲۳ ۳۲۴ انتشارات دانشگاه تهران و مدیریت حوزه علمیه قم، تهران، چاپ اول، ۱۳۷۷ ش.    
۵۵. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج ۳، ص ۳۸۱، انتشارات ناصر خسرو، تهران، ۱۳۷۲ ش.    
۵۶. فخرالدین رازی، ابو عبدالله محمد بن عمر، مفاتیح الغیب، ج ۱۱، ص ۳۳۵، دار احیاء التراث العربی، بیروت، چاپ سوم، ۱۴۲۰ ق.
۵۷. کاشانی ملا فتح الله، زبدة التفاسیر، تحقیق، بنیاد معارف اسلامی، ج ۲، ص ۲۴۵، بنیاد معارف اسلامی، قم، چاپ اول، ۱۴۲۳ ق.



پایگاه اسلام کوئیست.    






جعبه ابزار