تعداد امامان
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کلیدواژه: امامان،
جابر بن سمره،
سنگسار،
پیامبر خدا.
پرسش: چند حدیث با منبع را بگویید که امامان را دوازده تن معرفی کردهاند؟
تعدادی حدیث در این زمینه ذکر میکنیم:
«جابِرُ بنُ سَمُرَةَ: سَمِعتُ رَسولَ اللّهِ (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) یومَ جُمُعَةٍ عَشِیةَ رُجِمَ الاَسلَمِی یقولُ: لا یزالُ الدّینُ قائِماً حَتّی تَقومَ السّاعَةُ، او یکونَ عَلَیکمُ اثنا عَشَرَ خَلیفَةً، کلُّهُم مِن قُرَیشٍ؛
جابر بن سمره: شامگاه روز جمعهای که اسلمی سنگسار شد از پیامبر خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) شنیدم که میفرمود: این
دین همچنان برقرار خواهد بود تا اینکه یا
قیامت بر پا شود یا دوازده خلیفه بر شما فرمان رانند که همه آنها از قریشاند.»
«جابِرُ بنُ سَمُرَةَ: سَمِعتُ النَّبِی (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) یقولُ: یکونُ اثنا عَشَرَ امیراً. فَقالَ کلِمَةً لَم اسمَعها، فَقالَ ابی: انَّهُ قالَ: کلُّهم مِن قُرَیشٍ؛
جابر بن سمره: از
پیامبر خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم)(صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) شنیدم که میفرمود: دوازده امیر خواهد بود. بعد پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) کلمهای گفت که من نشنیدم، پدرم گفت که ایشان فرمود: همه آنها از
قریش هستند.»
«جابِرُ بنُ سَمُرَةَ: سَمِعتُ النَّبِی (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) یقولُ: لا یزالُ امرُ النّاسِ ماضِیا ما وَلِیهُمُ اثنا عَشَرَ رَجُلاً. ثُمَّ تَکلَّمَ النَّبِی (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) بِکلِمَةٍ خَفِیت عَلَی، فَسَاَلتُ ابی: ماذا قالَ رَسولُ اللّهِ (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم)؟ فَقالَ: کلُّهُم مِن قُرَیشٍ؛
جابر بن سمره: از پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) شنیدم که میفرمود: امور مردم مادامی که دوازده مرد بر ایشان ولایت داشته باشند جریان مییابد. سپس پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) کلمهای گفت که بر من پنهان ماند. از پدرم پرسیدم پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) چه فرمود: پدرم گفت: فرمود: همه آنها از قریشاند.»
«جابِرُ بنُ سَمُرَةَ: سَمِعتُ رَسولَ اللّهِ (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) یقولُ: لا یزالُ الاِسلامُ عَزیزاً الَی اثنَی عَشَرَ خَلیفَةً. ثُمَّ قالَ کلِمَةً لَم افهَمها، فَقُلتُ لِاَبی: ما قالَ؟ فَقالَ: کلُّهُم مِن قُرَیشٍ؛
جابر بن سمره: از پیامبر خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) شنیدم که میفرمود:
اسلام تا دوازده جانشین همچنان عزیز خواهد بود. سپس کلمهای فرمود که من نفهمیدم. به پدرم گفتم. پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) چه فرمود؟ او گفت: همه آنها از قریشاند.»
«جابِرُ بنُ سَمُرَةَ: دَخَلتُ مَعَ ابی عَلی رَسولِ اللّهِ (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) فَسَمِعتُهُ یقولُ: الا انَّ هذَا الاَمرَ لاینقَضی حَتّی یمضِی اثنا عَشَرَ خَلیفَةً، ثُمَّ تَکلَّمَ بِشَی ءٍ لَم افهَمهُ، فَقُلتُ لِاَبی: ما قالَ؟ قالَ: کلُّهم مِن قُرَیشٍ؛
جابر بن سمرة: با پدرم خدمت پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) رسیدم و من شنیدم که پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) فرمود: این امر همچنان باقی است تا دوازده جانشین سرِکار بیایند. سپس چیزی فرمود که من نفهمیدم. به پدرم گفتم: پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) چه فرمود؟ گفت: فرمود: همه آنها از قریشاند.»
«جابِرُ بنُ سَمُرَةَ: کنتُ مَعَ ابی عِندَ النَّبِی (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) فَسَمِعتُهُ یقولُ: بَعدِی اثنا عَشَرَ خَلیفَةً. ثُمَّ اخفی صَوتَهُ، فَقُلتُ لِاَبی: مَا الَّذی اخفی صَوتَهُ؟ قالَ: قالَ: کلُّهُم مِن بَنیهاشِم؛
جابر بن سمره: با پدرم خدمت پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) بودیم. شنیدم که پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) فرمود: پس از من دوازده جانشین خواهند بود. سپس حضرت (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) صدایش را آهسته کرد. من به پدرم گفتم: آن چه آهسته فرمود چه بود؟ گفت: پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) فرمود: همه آنها از
بنیهاشم هستند.»
«جابِرُ بنُ سَمُرَةَ: قالَ رَسولُ اللّهِ (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم): یکونُ مِن بَعدِی اثنا عَشَرَ امیراً. قالَ: ثُمَّ تَکلَّمَ بِشَیءٍ لَم افهَمهُ، فَسَاَلتُ الَّذی یلینی فَقالَ: قالَ: کلُّهُم مِن قُرَیشٍ؛
جابر بن سمره: پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) فرمود: پس از من دوازده امیر خواهد بود. جابر میگوید: پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) سپس چیزی فرمود که من نفهمیدم. از نفر پهلوییِ خود پرسیدم. او گفت: پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) فرمود: همه آنها از قریشاند.»
«ابو جُحَیفَةَ: کنتُ مَعَ عَمّی عِندَ النَّبِی (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) فَقالَ: لا یزالُ امرُ امَّتی صالِحاً حَتّی یمضِی اثنا عَشَرَ خَلیفَةً، ثُمَّ قالَ کلِمَةً وخَفَضَ بِها صَوتَهُ، فَقُلتُ لِعَمّی وکانَ امامی: ما قالَ یا عَمِّ؟ قالَ: قالَ یا بُنَی: کلُّهُم مِن قُرَیشٍ؛
ابو جحیفه: با عمویم در خدمت پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) بودیم. ایشان فرمود: امور امّت من همچنان نیک خواهد بود تا دوازده جانشین راه خود را بسپرند، سپس صدای خود را پایین آورد و کلمهای فرمود. من به عمویم که جلوی من بود گفتم. عمو! پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) چه فرمود: عمویم گفت: فرزندم، پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) فرمود: همه آنها از قریشاند.»
«مَسروقُ: کنّا جُلوساً عِندَ عَبدِاللّهِ بنِ مَسعودٍ و هُوَ یقرِؤُنا القُرآنَ، فَقالَ لَهُ رَجُلٌ: یا ابا عَبدِالرَّحمنِ، هَل سَاَلتُم رَسولَ اللّهِ (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم): کم تَملِک هذِهِ الامَّةُ مِن خَلیفَةٍ؟ فَقالَ عَبدُاللّهِ بنُ مَسعودٍ: ما سَاَلَنی عَنها احَدٌ مُنذُ قَدِمتُ العِراقَ قَبلَک، ثُمَّ قالَ: نَعَم، ولَقَد سَاَلنا رَسولَ اللّهِ (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم)، فَقالَ: اثنا عَشَرَ، کعِدَّةِ نُقَباءِ بَنی اسرائیلَ؛
مسروق: نزد
عبداللّه بن مسعود نشسته بودیم و او
قرآن خواندن به ما میآموخت. مردی به او گفت: ای ابو عبدالرحمن! آیا از پیامبر خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) پرسیدهاید که چند خلیفه بر این امّت حکومت خواهد کرد؟ عبداللّه بن مسعود گفت: از وقتی به
عراق آمدهام هیچ کس پیش از تو این پرسش را از من نکرده است. سپس گفت: آری، ما از پیامبر خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) پرسیدیم و ایشان فرمود: دوازده تن، به شمار جلوداران
بنیاسرائیل.»
«ابنُ عَبّاسٍ فی قَولِهِ تَعالی «وَ السَّماءِ ذاتِ البُروجِ: » قالَ رَسولُ اللّهِ (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم): انَا السَّماءُ، و امَّا البُروجُ فَالاَئِمَّةُ مِن اهلِ بَیتی و عِترَتی، اوَّلُهُم عَلِی و آخِرُهُمُ المَهدِی، و هُمُ اثنا عَشَرَ؛
ابن عبّاس پیرامون آیه شریفه: «والسَّماءِ ذاتِ البروج: » پیامبرخدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) فرموده است: ما،
آسمان هستیم و
بروج، امامان از
اهلبیت من و عترت من هستند. نخست آنها
علی و پایانیِ آنها
مهدی است و شمار آنها دوازده تن میباشد.»
«الامام الباقر (علیهالسّلام): قالَ رَسولُ اللّهِ (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم): مِن وُلدِی اثنا عَشَرَ نَقیباً، نُجَباءُ مُحَدَّثونَ مُفَهَّمونَ، آخِرُهُمُ القائِمُ بِالحَقِّ، یملَؤُها عَدلاً کما مُلِئَت جَوراً؛
امام باقر (علیهالسّلام): پیامبر خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) فرموده است: از فرزندان من دوازده تن جلودارند که بزرگوارانی هستند محدّث و مفهَّم. آخر آنها قائم به حقّ است که زمین را همانگونه که آکنده از ستم شد از دادگری بیاکند.»
«الامام الباقر عَن ابیهِ عَنِ الحُسَینِ (علیهالسّلام): دَخَلتُ انَا و اخی عَلی جَدّی رَسولِ اللّهِ (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم)، فَاَجلَسَنی عَلی فَخِذِهِ، و اجلَسَ اخِی الحَسَنَ عَلی فَخِذِهِ الاخری، ثُمَّ قَبَّلَنا وقالَ: بِاَبی انتُما مِن امامَینِ صالِحَینِ، اختارَکمَا اللّهُ مِنّی، و مِن ابیکما و امِّکما، و اختارَ مِن صُلبِک یا حُسینُ تِسعَةَ ائِمَّةٍ، تاسِعُهُم قائِمُهُم، و کلُّکم فِی الفَضلِ و المَنزِلَةِ عِندَ اللّهِ تَعالی سَواء؛
امام باقر (علیهالسّلام): به نقل از پدرش به نقل از
حسین (علیهالسّلام): من و برادرم خدمت جدّم رسول اللّه (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) رسیدیم. پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) مرا بر ران خود و حسن را بر دیگر ران خود نشاند، سپس ما را بوسید و گفت: پدرم فدای شما دو امام نیکو گردد،
خداوند شما دو تن را از من و پدر و مادرتان برگزیده است و از پشت توای حسین نُه امام برگزیده که نهمین آنها
قائم ایشان است و همه شما در فضیلت و منزلت نزد پروردگار متعال یکسانید.»
«الامام الباقر (علیهالسّلام): الاثنا عَشَرَ الامامَ مِن آلِ مُحَمَّدٍ (علیهالسّلام) کلُّهُم مُحَدَّثٌ، مِن وُلدِ رَسولِ اللّهِ (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) و مِن وُلدِ عَلِی، و رَسولُ اللّهِ و عَلِی (علیهالسّلام) هُمَا الوالِدانِ؛
امام باقر (علیهالسّلام): دوازده امام از خاندان محمّد (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) هستند که همه آنها محدَّث هستند، اینها از فرزندان پیامبر خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) و از فرزندان علی هستند و
پیامبر خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) و
علی (علیهالسّلام) دو پدر هستند.»
حدیثنت، برگرفته از مقاله «تعداد امامان» تاریخ بازیابی ۱۳۹۶/۱۲/۹.