تقسیم خمس
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کلیدواژه: خمس، سهم سادات، سهم امام،
پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلم)، غنیمت، بدعت، شیعه،
اهل سنت.
پرسش: با توجه به اینکه آیه خمس در
جنگ بدر نازل شده و برای اکرام مقاتلین فی سبیل الله بود، و تقسیم خمس به روش فعلی
شیعه که قسمتی از آن را به
سادات اختصاص میدهند، از بدعتهای شیعه است! در این باره توضیح دهید؟
پاسخ: خمس موضوعی است که در
قرآن کریم و
روایات اسلامی ـ اعم از شیعه و سنی ـ آمده و شیوه تقسیم آن نیز بیان شده و شیعه هم در این رابطه هیچگونه بدعتی ایجاد نکرده است.
قرآن کریم
معجزه جاوید و کتاب
هدایت همه انسانها در هر زمان و مکانی است و پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) نیز به عنوان آخرین پیامبر الهی، کتاب کامل و
جامع قرآن را از جانب
خداوند متعال دریافت کرد، تا آن را برای تمام بشریت تا
قیامت، در هر عصر و شهر، راهنما و هدایتگر به سوی
کمال قرار دهد:
«
... كِتَابٌ أَنزَلْنَاهُ إِلَيْكَ لِتُخْرِجَ النَّاسَ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ بِإِذْنِ رَبِّهِمْ إِلَى صِرَاطِ الْعَزِيزِ الْحَمِيدِ»؛
«این کتابی است که بر تو نازل کردیم، مردم را از تاریکیها{ی
شرک،
ظلم و
جهل} به سوی روشنایی {
ایمان،
عدل و آگاهی} به فرمان پروردگارشان درآوری به سوی راه خداوند عزیز و حمید».
بنابراین خطابهای قرآن و شأن نزولهای
آیات و سورههای آن، گرچه در زمان پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) و آغاز
اسلام بوده؛ ولی این خطابها مفهومی عمومی و
مطلق دارد، که شامل تمام مسلمانان در هر عصر و مکانی میشود و
شأن نزول نمیتواند مفهوم آن را محدود کند:
«
وَمَا أَرْسَلْنَاكَ إِلَّا كَافَّةً لِّلنَّاسِ بَشِيرًا وَنَذِيرًا ...»؛
«و ما تو را جز برای همه مردم نفرستادیم تا {آنها را به پاداشهای الهی}
بشارت دهی و {از
عذاب او} بترسانی...».
به استثنای موارد معدودی که بر اختصاص آنها به پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) دلیل وجود دارد.
خمس یکی از دستورهای مهم اسلامی است که در
قرآن مجید نیز مورد توجه قرار گرفته است؛ چنانکه میفرماید:
«
وَاعْلَمُواْ أَنَّمَا غَنِمْتُم مِّن شَيْءٍ فَأَنَّ لِلّهِ خُمُسَهُ وَلِلرَّسُولِ وَلِذِي الْقُرْبَى وَالْيَتَامَى وَالْمَسَاكِينِ وَابْنِ السَّبِيلِ إِن كُنتُمْ آمَنتُمْ بِاللّهِ وَمَا أَنزَلْنَا عَلَى عَبْدِنَا يَوْمَ الْفُرْقَانِ يَوْمَ الْتَقَى الْجَمْعَانِ وَاللّهُ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ»؛
«و بدانید هرگونه غنیمتی به شما رسد،
خمس آن برای خدا و برای پیامبر و برای
ذیالقربی و
یتیمان و مسکینان و واماندگان در راه است، اگر شما به خدا و آنچه بر بنده خود در
روز جدایی
حق از
باطل، روز درگیری دو گروه {با ایمان و بیایمان یعنی روز جنگ بدر} نازل کردیم،
ایمان آوردهاید، و خداوند بر هر چیزی قادر است».
آیه یادشده در حقیقت به مسئله غنائم که در
آیه نخستین همین سوره مطرح بود، اشاره دارد و در اینجا
حکم را از مسئله
غنائم جنگی نیز فراتر رفته و همه درآمدها را شامل میشود.
بر فرضی که گفته شود لفظ غنیمت تنها شامل غنایم جنگی در
جهاد میشود، میتوان گفت که برای بیان حکم خمس در سایر موضوعات از سنت و اخبار و روایات صحیح و معتبر استفاده میشود و هیچ مانعی ندارد که قرآن کریم به قسمتی از حکم خمس و به تناسب مسائل جهاد اشاره کند و قسمتهای تکمیلی بحث خمس در سنت بیان شود؛ چنانکه
نمازهای پنجگانه در قرآن کریم آمده، ولی جزئیات و تعداد رکعات آن در
سنت بیان شده است.
لفظ «غنیمت» در لغت هر درآمدی را شامل میشود و به معنای هر گونه خیری که
انسان بدون مشقت به دست میآورد، است.
بسیاری از مفسران و
دانشمندان اسلامی ـ اعم از شیعه و سنی ـ نیز درباره آیه یادشده به صراحت
اعتراف کردهاند که غنیمت در اصل معنای وسیعی دارد و شامل غنائم جنگی و غیر آن و به طور کلی هر چیزی را که انسان بدون مشقت زیاد به دست آورد، میشود.
قرطبی مفسر معروف اهل تسنن میگوید: غنیمت آن است که انسان به چیزی دست پیدا کند».
فخر رازی میگوید: غنیمت آن است که انسان به چیزی دست پیدا کند.
راغب اصفهانی نیز میگوید: غنیمت از زیشه غنم به معنای
گوسفند و سپس در هر چیزی که انسان از
دشمن یا غیر دشمن به دست میآورد به کار رفته است».
بنابراین مفسران
اهل سنت اعتقاد دارند که معنای غنیمت عام بود و شامل هر گونه منفعت و سود میشود.
دانشمندان و مفسران شیعه نیز معتقدند که خمس در هرگونه فایدهای که برای انسان فراهم میگردد،
واجب است، اعم از اینکه از راه کسب و تجارت باشد یا از طریق گنج و معدن و یا آنکه از راه غواصی از
دریا خارج کنند و...؛ چون در
عرف لغت به تمام موارد یادشده، «غنیمت» گفته میشود.
علامه طباطبایی (رحمهاللهعلیه) میگوید: «غنیمت هرگونه فایدهای را که از راه
تجارت، یا کسب و کار و یا
جنگ به دست انسان میرسد، میگویند، و مورد نزول آیه گرچه غنائم جنگی است، ولی میدانیم که هرگز مورد عمومیت مفهوم آیه را
تخصیص نمیزند».
پس آیه غنیمت دارای معنای وسیعی است و هرگونه درآمد و سود و منفعت را شامل میشود و شأن نزولها نیز عمومیت آیه را نمیتواند تخصیص بزند.
تقسیم خمس نیز به دو سهم (
سهم امام و
سهم سادات) بر اساس آیه۴۱،
سوره انفال است.
به اینگونه که خداوند میفرماید: «هرگونه غنیمتی به شما رسید، خمس آن برای خدا و برای پیامبرش و ذیالقربی که تا اینجا میشود سهم «امام»؛ یعنی سهم خدا و
رسول و ذیالقری همان سهم «امام» است که بعد از رسول اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلم)
اختیار آن با جانشینان آن حضرت یعنی
امامان دوازدهگانه میباشد و در زمان
غیبت امام زمان (عجّلاللهفرجهالشریف) نیز اختیارات سهم «امام» به دست
مجتهد جامع الشرایط و نایب آن حضرت (عجّلاللهفرجهالشریف) میباشد.
پس منظور از «
ذیالقربی» در آیه ۴۱، سوره انفال، امامان
اهل بیت (علیهمالسلام) است و روایات معتبری نیز بر این حقیقت دلالت دارد.
سهم خدا و سهم پیامبر و سهم ذیالقربی، متعلق به رهبر
حکومت اسلامی میباشد و او
زندگی ساده خود را با آن اداره میکند و بقیه را در مخارج گوناگونی که لازمه
مقام رهبری امت است، مصرف خواهد نمود و در واقع در نیازهای جامعه و مردم مصرف میکند.
منظور از «
یتیمان»، «
مسکینان» و «واماندگان در راه، تنها
ایتام،
مساکین و ابناء السبیل
بنیهاشم و
سادات است و
روایات فراوانی بر این حقیقت دلالت میکند.
افزون بر این، نیمی از
خمس که متعلق به سادات است، تنها به نیازمندان آنها بهاندازه احتیاجشان منحصر است.
دیگر آنکه مستمندان و نیازمندان سادات و بنیهاشم،
حق استفاده از
زکات را ندارند.
پس هیچ تبعیضی میان سادات و غیر سادات واقع نشده است.
اختصاص سهمی از خمس به سادات و مجاز نبودن آنان از دریافت زکات در
احادیث شیعه و سنی آمده است؛ از جمله:
حضرت
امام صادق (علیهالسلام) نقل میکند: «جمعی از بنیهاشم خدمت پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) رسیدند و تقاضا کردند که آنها را مأمور جمعآوری زکات چهارپایان کند و گفتند ما به این سهم زکات سزاواریم!
پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) فرمود: ای بنیعبدالمطلب! زکات نه برای من
حلال است و نه برای شما؛ ولی من به جای این محرومیت به شما وعده
شفاعت میدهم... شما به آنچه خداوند و پیامبر برایتان تعیین کرده، راضی باشید».
در
صحیح مسلم از معروفترین کتب اهل تسنن آمده است که:
عباس و
ربیعة بن حارث خدمت پیامبر رسیدند و تقاضا کردند که فرزندان آنها یعنی «
عبدالمطلب بن ربیعه» و «
فضل بن عباس» که دو جوان بودند، مأمور جمعآوری زکات شوند و همانند دیگران سهمی بگیرند تا بتوانند هزینه
ازدواج خود را از این راه فراهم کنند. پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) از این موضوع خودداری کرد و دستور داد از راه دیگر، وسایل ازدواج آنها فراهم گردد و از محل خمس،
مهریه همسران آنها پرداخته شود.
در نتیجه، خمس موضوعی است که در قرآن کریم و روایات اسلامی ـ اعم از شیعه و سنی ـ آمده و شیوه تقسیم آن نیز بیان شده و شیعه هم در این رابطه هیچگونه بدعتی ایجاد نکرده است.
۱. به تفاسیر ذیل آیات ۴۱ از سوره انفال مراجعه شود.
سایت اندیشه قم، برگرفته از مقاله «تقسیم خمس»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۵/۰۹/۲۰.