توبه فرد بداخلاق
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کلیدواژه: توبه، شخص بداخلاق، پذیرش توبه، جبران، خوشرفتاری.
پرسش: در حدیثی نقل شده: «قال النبی (صلیاللهعليهوآلهوسلم): ابیالله لصاحب الخلق السَّیّیء بالتوبة.قیل: و کیف ذلک یا رسول الله؟ قال: لانه اذا تاب عن ذنب وقع فی ذنب اعظم منه» درباره معنی جمله اخیر توضیح دهید؟
پاسخ: توبه شخص بداخلاق به این است که جبران کند؛ یعنی اگر با بداخلاقی اشخاصی را ناراحت کرده است، باید از آنها
حلالیت بطلبد و پس از آن با همه خوشرفتاری کند.پس باید گفت چنین
روایات مجهولی که در کتابها به عنوان روایت نقل شده است، باید اهل فن صحت و نادرستی آنها را بیان کنند و هر روایتی که با
قرآن کریم و روایات صحیح مخالفت دارد، بهترین دلیل است بر اینکه از
معصوم صادر نشده است و قابل قبول نیست که بگوییم
پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) مخالف قرآن کریم صحبت کرده است و روایت جعلی هیچ اعتباری ندارد.
قبل از ورود به بحث اشارهای کوتاه به
توبه و
مغفرت خداوند تبارک و تعالی شود تا جواب سؤال بهتر روشن شود.
خداوند متعال در قرآن کریم برای
پذیرش توبه، همه کسانی که به درگاه او
انابه میکنند سه شرط قرار داده است:
توبه همراه با
شرک پذیرفتنی نیست.
چنانکه میفرماید:
خداوند شرک را نمیبخشد و پایینتر از آن برای هر کسی که شایسته بداند، میبخشد و آن کسی که برای
خدا شریکی قرار دهد،
گناه بزرگی کرده است.
باید توبهکننده، حقوقی را که پایمال کرده بود جبران کند؛ یعنی اگر
حق مردم را ضایع کرده، به او بدهد یا حلالیت گیرد و
حقوق الهی را که قابل جبران است (مانند
نماز و روزه و...) باید جبران کند و قضا نماید تا توبهاش پذیرفته شود:
ـ «کسانی که توبه کنند و اصلاح نمایند (در مقام جبران
گناهان گذشته برآیند) توبه آنها پذیرفته میشود؛ زیرا خداوند آمرزنده و بخشنده است».
ـ و باز فرموده است: «اما آن کس که پس از ستم کردن، توبه و جبران نمایند، خداوند
توبه او را میپذیرد؛ زیرا خداوند آمرزنده و مهربان است».
شرط بعدی، اصرار نکردن بر گناه پس از توبه است.
خداوند میفرماید: «و آنها که وقتی مرتکب
عمل زشتی شوند یا به خود ستم کنند، به
یاد خدا میافتند و برای گناهان خود، طلب آمرزش میکنند ـ و کیست که جز خدا، گناهان را ببخشد ـ و بر گناه اصرار نمیورزند با اینکه میدانند.آنها پاداششان آمرزش پروردگار و بهشت است که از زیر درختانش، نهرها جاری است، جاودانه در آن میمانند».
با این مقدمه به اصل
حدیث برمیگردیم، مرحوم
کلینی و شیخ
حر عاملی چنین مینویسند:
«قال النبی (صلیاللهعليهوآلهوسلم): ابی الله لصاحب الخلق السَّیّیء بالتوبة. قیل: و کیف ذلک یا رسول الله؟ قال: لانه اذا تاب عن ذنب وقع فی ذنب اعظم منه»؛
علی بن ابراهیم از پدرش از
نوفلی (
حسین بن یزید) و او از سکونی (
اسماعیل بن ابیزیاد) از
امام صادق (علیهالسلام) که فرمود: «رسول گرامی اسلام (صلیاللهعليهوآلهوسلم) میفرمود: خداوند توبه شخص بداخلاق را قبول نمیکند! گفتند یا رسول الله چرا؟ فرمود: چون شخص بداخلاق هر وقت توبه کند از گناهی، یک
گناه بزرگتر از آن مرتکب میشود».
سند این روایت به خاطر نوفلی و همچنین سکونی که سنیمذهب بودهاند، قابل
اطمینان و استناد نیست؛ چنانکه در رجال ابنداود آمده است.
روایتی دیگر شبیه این روایت با
اختلاف عبارت از
شیخ صدوق در
علل الشرایع ذکر شده است که در
سند این روایت آمده «عَمَن ذکره» یعنی یونس این روایت را از کسی که به او گفته نقل میکند و متأسفانه
اسم آن شخص نیامده، برای همین این سند نیز قابل استناد نیست.
و در
مستدرک الوسائل و
بحارالانوار هم این روایت از علل الشرایع با همین سند ذکر شده است.
البته در کتابهای دیگری هم با عبارتهای مختلفی چنین روایتی آمده است؛ ولی از
مطالعه و بررسی آنها استفاده میشود که همه این روایات، یک روایت است که از پیامبر اسلام (صلیاللهعليهوآلهوسلم) نقل شده است و با توجه به
آیات ذکرشده در مقدمه و آیات فراوان دیگر در
قرآن کریم و
روایات اهل بیت (علیهمالسلام) بر مورد پذیرش قرار گرفتن همه توبهها، باید بگوییم که این روایت نمیتواند درست باشد.
البته
توبه شخص بداخلاق به این است که جبران کند؛ یعنی اگر با بداخلاقی اشخاصی را ناراحت کرده است، باید از آنها حلالیت بطلبد و پس از آن با همه خوشرفتاری کند.
بنابراین باید گفت چنین روایات مجهولی که در کتابها به عنوان روایت نقل شده است، باید اهل فن صحت و نادرستی آنها را بیان کنند و هر روایتی که با قرآن کریم و روایات صحیح مخالفت دارد، بهترین دلیل است بر اینکه از
معصوم صادر نشده است و قابل قبول نیست که بگوییم
پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) مخالف قرآن کریم صحبت کرده است.و روایت جعلی هیچ اعتباری ندارد.
۱. جامع السعادات، محمدمهدی نراقی، ج۳، بحث توبه.
۲. کافی، محمد بن یعقوب کلینی، ج۴، ص۱۶۵، باب توبه.
سایت اندیشه قم، برگرفته از مقاله «توبه فرد بداخلاق»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۶/۰۴/۱۸.