• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

دلیل پذیرش ولایت‌عهدی از جانب امام رضا

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



کلیدواژه: امام رضا (علیه‌السّلام)، مامون، فضل بن سهل، فرشتگان، عبّاسیان.

پرسش: چرا امام رضا (علیه‌السّلام) ولایت عهدی مامون را پذیرفت؟

پاسخ:



پس از آنکه امام رضا (علیه‌السّلام) به مرو وارد شد، مامون منصب خلافت و حکومت را به ایشان پیشنهاد داد. موضوع «پیشنهاد خلافت» به امام در جلسات متعددی طی دو ماه در مرو توسط مامون انجام گرفت و در تمام این جلسات امام از پذیرش آن خودداری کرد. اطرافیان مامون از این همه اصرار وی تعجب کرده، این حرکت او را خلاف مصالح حکومت می‌دانستند. فضل بن سهل، وزیر ایرانی و سیاستمدار وی، به شدت از اصرار مامون ناخرسند بود و می‌گفت: تاکنون خلافت را ضایع‌تر از این ندیده بودم.


در آخرین جلسه، خلیفه برای چندمین بار به امام چنین عرض کرد: من در نظر دارم خود را از خلافت خلع کنم و این مقام را به تو بسپارم و با تو بیعت کنم. این‌بار امام پاسخ محکمی به او داد که مامون را بسیار خشمگین کرد. امام رضا (علیه‌السّلام) رو به مامون کرد و فرمود: اگر این خلافت از آن تو است پس خدا برای تو قرار داده است، و جایز نیست که لباس و خلعتی را که خداوند به قامت تو پوشانیده از تن بیرون کنی، و به دیگری بپوشانی، و واگذار نمایی، و اگر این مقام از آن تو نیست پس حقّ اینکه چیزی را که از تو نیست به من واگذاری نداری. این سخن، غاصبانه بودن حکومت، عدم مشروعیت خلافت مامون و همچنین پافشاری بر عقیده نصب الهی امامت را آشکار می‌ساخت.


چند روزی به همین منوال گذشت تا اینکه مامون گزینه دومی را پیش روی امام نهاد. او پس از گفتگوهای بسیار در اصل خلافت، منصب ولایت‌عهدی را پیشنهاد کرد. این پیشنهاد نیز با مخالفت امام روبه‌رو شد. از جمله دلایل امام این بود که بنابر آنچه اجدادم از پیامبر خدا گزارش کرده‌اند، من در حیات تو مسموم از دنیا می‌روم، و مظلومانه به شهادت می‌رسم، در حالی که فرشتگان آسمان و زمین بر من گریه می‌کنند، و در سرزمین غربت در کنار‌ هارون‌الرّشید مدفون می‌شوم.
مامون وقتی این سخن را شنید گریه کرد و پرسید: یا بن رسول‌اللَّه! چه کسی تو را می‌کشد؟ تا من زنده هستم، چه کسی قدرت یا جرات بدی کردن به تو را خواهد داشت؟! امام فرمود: من اگر بخواهم قاتل خود را معرّفی کنم می‌توانم بیان کنم و بگویم که چه کسی مرا خواهد کشت.


خلیفه، در پایان جلسه امام را به قتل تهدید کرد و بیان داشت که راه دیگری پیش روی امام نیست؛ یا پذیرش ولایت‌عهدی و یا مرگ.
امام رضا (علیه‌السّلام) ناگزیر شد بپذیرد تا خود را با دست خویش به هلاکت نیفکند. اما این پذیرش را مشروط به آن کرد که در امور حکومتی هیچ دخالتی نکند.
مامون پذیرفت. در آن دوران هرگاه ولی‌عهدی منصوب می‌شد، خلفا هدایایی را به مردم می‌بخشیدند. مامون نیز پس از ضرب سکه به نام امام رضا (علیه‌السّلام)، به هر یک از لشکریان، حقوق یک سال را یکجا پرداخت کرد و فرمان داد که تمام مردم لباس سیاه ـکه شعار عبّاسیان بود‌ـ را از تن بیرون کنند و به جای آن لباس سبز بپوشند.
[۳] مهدی غلامعلی و علی‌نقی نگران، ماه هشتم، ص۱۰۹-۱۱۰.




۱. صدوق، محمد بن علی، عیون اخبار الرضا (علیه‌السلام) ج۲، ص۱۳۹، ح۳.    
۲. صدوق، محمد بن علی، عیون اخبار الرضا (علیه‌السلام) ج۲، ص۱۴۷، ح ۱۸.    
۳. مهدی غلامعلی و علی‌نقی نگران، ماه هشتم، ص۱۰۹-۱۱۰.



حدیث‌نت، برگرفته از مقاله «دلیل پذیرش ولایت‌عهدی از جانب امام رضا» تاریخ بازیابی ۱۳۹۷/۱۲/۲۰.    






جعبه ابزار