راههای رسیدن به خداوند
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کلیدواژه: خدا،
انسان، راه رسیدن، نفوس، خلایق
پرسش: آیا واقعاً راههای رسیدن به خداوند به عدد نفوس خلایق است؟!
پاسخ: شهرت این گفتار به حدّی است که کمتر کسی درباره صحّت و سقم آن، و یا انتسابش به
پیشوایان معصوم (علیهالسّلام)، سخن به میان آورده است. بیشتر دانشمندان و اهل معرفت که میخواهند از رابطه بین انسان و خدا سخن بگویند، به این جمله استناد میکنند.
عبارت «الطرق الی الله بعدد انفاس الخلائق؛ راههای رسیدن به خدا، به تعداد تک تک افراد مخلوقات است»، سخن مشهوری است که برخی آنرا به
پیامبر اسلام (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) نسبت دادهاند،
و برخی هم آنرا صرفاً یک اعتقاد و سخن صحیحی از سوی عارفان شمردهاند.
شهرت این گفتار به حدّی است که کمتر کسی درباره صحّت و سقم آن، و یا انتسابش به پیشوایان معصوم (علیهالسّلام)، سخن به میان آورده است. بیشتر دانشمندان و اهل معرفت که میخواهند از رابطه بین انسان و خدا سخن بگویند، به این جمله استناد میکنند. عارفان و صوفیان و فیلسوفان، این سخن را همواره بر زبان داشته و نقل محافل خود میدانند.
به مقداری که ضرورت اقتضا میکرد و در پردهبرداری از این ابهام لازم بود، در منابع حدیثی جستوجو نمودیم، ولی در سخنان پیشوایان معصوم (علیهالسّلام)، هیچ اثری از این سخن نیافتیم. آنچه یافتیم این بود که، منشا پیدایش، و شیوع و اشتهار این سخن، عرفا و اهل معرفت میباشند. این گفتار؛ در بین عرفا، به گونههای مختلفی نیز بیان شده است.
(مانند: «السّبیل الی الله کثیر»)
گذشته از عارفان، گروهی دیگر از اندیشمندان بزرگ
فلسفه و حدیثی و
اخلاق نیز به آن استناد کرده و یا در راستای آن، سخن گفتهاند؛ مانند:
علامه مجلسی،
ملاهادی سبزواری،
فیض کاشانی.
به هر حال؛ از سخن «الطرق الی الله بعدد انفاس الخلائق»، میتوان چند معنا و مفهوم برداشت کرد؛ از جمله:
۱. هر چه در آسمان و زمین است همه نشانه
خدا هستند؛ لذا با تفکر در آنها میتوان به خدای متعال رسید.
۲. در سایه
شریعت و راهنمایی امامان معصوم (علیهالسّلام) انسان میتواند از وسایل مختلفی برای
تقرب الی الله استفاده کند. به دیگر سخن؛ انبیا و اولیا آمدهاند تا انسان را به خدا دعوت کنند، و از نقطه نظر باطن و وجدان گذشته، از خارج برنامهای برای او قرار دهند که انسان بر اساس آن برنامه عمل کند و به مقصود برسد. آن راههایی را هم که برای وصول به مقصود معیّن کردهاند مختلف است.
۳. هر موجودی به جهت نفسانیّت خاصّی که دارد یک راه بخصوص از باطن خود به
خدا دارد.
نجم الدین رازی دایه، در
منازل السائرین در ذیل این گفتار میگوید: راههای زیادی که وجود دارد به طور کلی بر سه نوع میتوان تقسیم کرد:
راه صاحبان معاملات (کسانی که برای رسیدن به ثواب، اعمال نیک انجام میدهند)؛ مانند زیاد خواندن
نماز، گرفتن
روزه،
تلاوت قرآن،
حج و
جهاد و سایر اعمال. کسانی که تنها خواستهاند از این راه به خدا برسند به زمان طولانی نیاز داشتهاند.
راه مجاهدان و ریاضتپیشهگان در
اخلاق،
تزکیه نفس،
تصفیه قلب از بدیها،
تخلیه روح و سعی در رسیدن به هر آنچه که موجب آبادانی باطن انسان میشود. این طریقت
ابرار است. کسانی که از این راه به خدا رسیدهاند، بیشتر از گروه اول هستند. ولی کمتر انسانهایی اینگونه به خدا رسیدهاند.
راه
سائرین الی الله و
طائرین بالله و آن راه
اهل محبت با جذبه الهی است. کسانی که از این راه خواستهاند به
خدا برسند، در ابتدای راه زیاد بودند اما کمتر کسانی به نهایت این راه رسیدند.
ناگفته نماند؛ درباره این سخن عارفان باید به دو نکته توجه داشت:
الف. منظور از رسیدن به خدا، ارتباط فیزیکی با خدا نیست، بلکه رستن از
عالم ماده و
ناسوت، و خود را در
عالم لاهوت یافتن و از هرگونه تعلّقات مادّی فارغ شدن، و هیچ چیز جز خدا ندیدن است.
ب. یافتن این طریق و راهها، جز با تعیین الهی و امر خدا و با
کلام خدا و
پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) و
امامان معصوم (علیهالسّلام) پذیرفته نیست؛ زیرا وقتی خداوند، بندگان خود را به چنین وصولی مامور کرده است، باید خودش راهی را برای این وصول، تعیین کند. بهعلاوه؛ عرفان امری جدای از دین و مذهب نیست، بلکه همان حقیقت و باطن دین است. بنابراین، برنامه عملی عرفان هم به طور زیربنائی چیزی جز
شریعت نیست، با این تفاوت که شریعت با نور معرفت عرفان ابعاد عمیقتری پیدا کرده و سالک را به هدفی بالاتر رهنمون میشود.
پایگاه اسلام کوئست، برگرفته از مقاله «راههای رسیدن به خداوند»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۵/۱۰/۷.