رفتن به خانه دختر بدون اجازه
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کلیدواژه: رفتو آمد، دختر، سرزده، خانواده، اجازه.
پرسش: آیا خانواده دختر حق ندارند سرزده به خانه دخترشان بروند؟ وقتی خانواده شوهرم سرزده میآیند، شوهرم چیزی نمیگوید؛ ولی وقتی خانواده من میخواهند بیایند، باید اجازه بگیرند. لطفاً در این زمینه توضیحاتی بدهید.
پاسخ:
زندگی زناشویی دنیایی است که هر لحظه از آن سرشار از خوشیها و تلخیها، فرازها و نشیبها، قهرها و آشتیهاست. صمیمیترین ازدواجها خالی از این تنشها و بحثها نیست؛ اما آنچه که مهم است این است که بدانیم یک
خانواده سالم چهگونه
عمل میکنند. چه عواملی در تنشها و اختلافها و حل آنها مهماند و چه باید کرد تا
تفاهم بین اعضای خانواده بیشتر شود. اینها دغدغههایی است که در ادامه به آن خواهیم پرداخت و شما نیز باید با
مطالعه و
مشورت بیشتر به این مهارتها مجهز شوید.
در یک زندگی سالم فضای گفتوگوی صمیمانه وجود دارد و این فضا تا حدود زیادی به چگونگی برخورد و عمل ما باز میگردد. در مورد همین مشکل به نظرتان چهقدر شما میتوانستید حسابشدهتر کار کنید. گاهی ما خواسته خود را در قالب بدی مطرح میکنیم؛ مثلاً با تندی خواسته خود را بیان میکنیم و یا از جملاتی «الزامی و باید» مثل شما باید چنین کنید، حتماً باید و... . این قالبها باعث میشود که طرف مقابل احساس کند که به او و
شخصیت او حمله شده و او درصدد
دفاع برمیآید و سریع بحث به سروصدا منجر میشود. بنابراین ما باید برای بیان گفتههای منطقی خود شیوههایی منطقی استفاده کنیم. تنها این شیوههاست که میتواند در طرف مقابل احساس اعتماد و احترام ایجاد کند و زمینه تأمل و
تفکر در اعمالش را مهیا سازد. گاهی میتوانیم خواسته منطقی خود را در نامهای محترمانه بنویسیم و علت ناراحتی خود را بیان داریم و از طرف مقابل نیز بخواهیم که آن نامه را بیرون از خانه یا در وقتی که نیستیم بخواند. مطمئناً در آن وقت زمینه تأمل به گفتههایمان بیشتر است؛ البته نباید فراموش کنیم که باید در طرف مقابل
اطمینان ایجاد کنیم که ما به او
علاقه داریم و به او و اقوامش اهمیت میدهیم.
برای بیان خواسته خود هرگز مقایسه نکنید. مقایسه در همان ابتدای کار زمینه مذاکره و گفتوگوی صمیمانه را به هم میزند و
آتش اختلاف را شعلهور میسازد. شما میتوانید صادقانه علت را جویا شوید. ممکن است او دلیل خاصی داشته باشد؛
مثلاً ممکن است خانواده شما در
زندگی و معاشرت اهل حساسیت و
تکلف باشند؛ یعنی اگر غذای مناسب یا میوهای نداشته باشید، شوهرتان نزد آنها شرمنده شود.
یا ممکن است او احساس میکند که اگر اجازه دهد، پیوسته آنها در منزل شما خواهند بود و مرزها به هم میریزد و دخالتها بیشتر میشود.
برخی مردها چون نانآور خانه هستند، دوست ندارند بدون
اجازه، پدر و مادر یا خانواده همسرش به خانه آیند؛ چون ممکن است آنها چنین تصور کنند که او از پس مخارج زندگی برنمیآید و به شما زندگی سختی میگذرد. طبیعی است که او نزد
والدین خودش بیشتر
احساس راحتی داشته باشد؛ چون اگر آنها سرزده بیایند و در منزل کمبودی باشد،
خانواده همسر از طرف فرزند خودشان میدانند.
احتمالات دیگری نیز ممکن است باشد؛ مثل اینکه در برخی خانوادهها به مرد و تصمیمات او اهمیت بیشتری داده میشود. این احتمال را در ادامه بیشتر توضیح میدهیم.
به هر حال خیلی از مواقع شوهر قصد بیاحترامی ندارد و او به خاطر آبرو و
عزت خود و خانوادهاش این دقتها را میکند که لازم است شما به او کمک کنید و با هم به راهحلهایی برسید که هم
احترام و عزت شوهر حفظ شود و هم شما با خانواده خود بیشتر دیدار داشته باشید.
در برخی خانوادهها به
مردان خانواده اهمیت خاصی میدهند. اوست که تصمیمگیرنده است، اوست که مدیریت خانه را کاملاً به عهده دارد و اوست که در مسائل خرد و کلان خانه نظر میدهد. فرزندان پسر این خانوادهها نیز، همین الگو را برای زندگی آینده خود برمیگزینند. ممکن است شوهر شما از این نوع خانوادهها باشد؛ یعنی او یاد گرفته که اینطور
زندگی کند. در واقع در رفتارها و گفتارهایش قصد اذیت ندارد؛ اما او مقید به الگو قالبی و کلیشهای است که در آن زندگی و به آن
عادت کرده و آن جزء
شخصیت او شده است. اگر چنین است، شما میتوانید او را بهتدریج با شیوههای جدید آشنا سازید و کتابهایی برایشان تهیه کنید تا او متوجه شود که او میتواند واقعاً مدیر خانه باشد؛ ولی با همسر خود
مشورت کند و با هم در مسائل زندگی به تفاهم برسند؛ البته چون این افراد طی سالیان متمادی به این سبک عادت کردهاند، عوض شدن عادات آنها نیز نیاز به زمان دارد. آنچه مهم است این است که برخورد شدید و
مجادله و بحثهای مکرر اینجا نتیجهبخش نیست.
شما باید به حفظ زندگی مشترکتان بیش از هر چیزی ـ و در درجه ـ اول بها بدهید و مسایئل جانبی را در سایه این
تفاهم و زندگی صمیمانه حل کنید. اگر شوهر احساس میکند که با حضور خانواده شما دخالتشان در زندگی و مسائل زندگیتان بیشتر میشود یا آنها در همه چیز زندگی مشترک شما اظهارنظر میکنند، باید جلوی این دخالتها را بگیرید تا شوهرتان احساس کند خانواده شما اهل دخالت نیستند؛ بلکه در عوض پشتیبان خوبی برای سختیها و مشکلات شما خواهند بود و در شرایط سخت زندگی میتوان بر آنها تکیه کرد. به شوهرتان بگویید که وقتی شما و فرزندانتان با اقوامتان (و بهطور کلی بستگان دو طرف) هستید، احساس نشاط بیشتری خواهید کرد. طبق نظر روانشناسان، برخورداری از شبکه حمایتی فامیلی و اعتماد به آنها میتواند کمک خوبی در فشارهای روانی و سختیهای زندگی باشد؛ پس
انسان باید با شیوههای مناسب، آنها را برای بهداشت روانی خانواده و اعضای آن حفظ کند؛ به عنوان مثال در خانوادههایی که اجتماعیترند و اهل معاشرتهای سالم هستند، اضطراب اجتماعی (کمرویی) کمتر است.
برخی خانمها بدون اینکه متوجه باشند، ممکن است بدون در نظر گرفتن شرایط مادی خانه برای مهمانان خود اسباب پذیرایی مفصلی را ایجاد کنند و این امر با درآمد ماهیانه شوهر تناسبی نداشته باشد. مرد به هر حال مدیر خانه است و از هر چیزی که ممکن است حساب مالی او را به هم بزند یا او را زیر
قرض ببرد، متنفر است. اینجا لازم است خانمها مراقب
وضع اقتصادی و درآمد شوهر هم باشند تا شوهر برای مهمانان همسرش احساس ناراحتی نکند. در واقع دستور
اسلام این است که اسرافها کنار گذاشته شود تا خانوادهها رفتوآمدشان بیشتر گردد و عزت و احترام مهمان نیز حفظ شود. گاهی سختگیریهای ما مانع دید و بازدیدها و صله رحمها میگردد؛ بنابراین با گفتوگوی صمیمانه میتوانید اصل
زندگی زناشویی خود را حفظ کنید و برنامهریزی کنید تا معاشرت بیشتری با آسانگیری (نه بیاحترامی) آداب معاشرت و مهمانی اسلامی را حفظ کرد.
رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) میفرمایند: «
لا تُکلِّفوا للضَیف؛ خودتان را به خاطر مهمان به مشقت نیندازید».
البته
احادیث زیادی به ما توصیه نمودهاند که با افراد
مؤمن مجالست و معاشرت کنید و به مهمانی آنها بروید و آنها را به مهمانی
دعوت کنید و نسبت به اقوامی که نسبت به مسائل دینی بیمبالات هستند، کمتر نشست و برخاست کنید تا اثر بد آنها به شما سرایت نکند؛ البته باید با نامه، تلفن، جلسههای کوتاهمدت آنها را بهخوبی و خیر دعوت کرد و
صله رحم را رعایت نمود.
گاهی انسان اگر خودش را به
تکلف نیندازد، میتواند از مهمانانی که سرزده میآیند، با
محبت و احترام پذیرایی کند؛ اما اگر آنها بدموقع به منزل میآیند، میتوان با هماهنگی و غیر مستقیم و محترمانه آنها را متوجه ساخت که ما دوستدار دیدار شما هستیم و از دیدنتان خوشحال میشویم؛ اما فلان موقع به منزل ما بیایید تا ما شرمنده شما هم نباشیم و ما طوری برخورد کنیم که آنها احساس نکنند بار سنگینی بر ما هستند و با آنها راحت باشیم.
۱. مردان مریخی زنان ونوسی، جان گری، ترجمه لوییز عندلیب، نشر علم.
۲. عشق هرگز کافی نیست، پرفسور آرون تی پک، مهدی قراچه داغی، نشر مترجم، تهران.
۳. آیین همسرداری، ابراهیم امینی، نشر سازمان تبلیغات.
سایت اندیشه قم، برگرفته از مقاله «رفتن به خانه دختر بدون اجازه»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۶/۰۸/۰۵.