عدالت در زندگی
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کلیدواژه: عدالت، زندگی، عادل.
پرسش: عدالت در زندگی فردی و اجتماعی چگونه است؟
پاسخ: عدل و عدالت، از مسائل مهم زندگی بشری و از برجستهترین معارف دینی است كه در صورت رعایت آن، بسیاری از دردهای بشری التیام مییابد و بسیاری از نیازهای زیبا و فطری بشری برآورده میشود. رعایت عدل به معنای واقعی
کلام، نیاز به
شناخت جنبههای گوناگون آن و نیز
تبیین آن از منظر معارف الهی دارد.
«
یا اَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا کونُوا قَوَّامِینَ لِلَّهِ شُهَداءَ بِالْقِسْطِ وَ لا یجْرِمَنَّکمْ شَنَآنُ قَوْمٍ عَلی اَلَّا تَعْدِلُوا اعْدِلُوا هُوَ اَقْرَبُ لِلتَّقْوی وَ اتَّقُوا اللَّهَ اِنَّ اللَّهَ خَبِیرٌ بِما تَعْمَلُونَ»؛
«ای کسانی که
ایمان آوردهاید! همواره برای
خدا با تمام وجود
قیام کنید و به
انصاف و عدالت گواهی دهید و هرگز دشمنی با قومی، شما را به بیعدالتی وادار نکند. به عدالت رفتار کنید که به
تقوا نزدیکتر است و از خداوند پروا کنید که همانا خدا به آنچه انجام میدهید، آگاه است».
کمتر مسئلهای است که در
اسلام به اهمیت عدالت باشد؛ زیرا مسئله "عدل" همانند مسئله "
توحید" در تمام اصول و فروع اسلام ریشه دوانده؛ یعنی همانطور که هیچیک از مسائل عقیدهای و عملی، فردی و اجتماعی، اخلاقی و حقوقی، از حقیقت توحید و یگانگی جدا نیست، همچنین هیچیک از آنها را خالی از
روح "عدل" نخواهیم یافت.
بنابراین جای
تعجب نیست که"عدل" به عنوان یکی از اصول
مذهب و یکی از زیربناهای فکری
مسلمانان شناخته شود؛ گرچه عدالتی که جزء اصول مذهب است، یکی از
صفات خدا است و در اصل
خداشناسی که نخستین اصل از
اصول دین است، مندرج میباشد، ولی ممتاز ساختن آن بسیار پر معنی است و به همین دلیل در مباحث اجتماعی اسلام روی هیچ اصلی به اندازه عدالت تکیه نشده است.
مشابه این
آیه با اندکی تفاوت، در
آیه ۱۳۵
سوره نساء آمده است:
«قَوَّامِینَ بِالْقِسْطِ شُهَداءَ لِلَّهِ وَ لَوْ عَلی اَنْفُسِکمْ اَوِ الْوالِدَینِ وَ الْاَقْرَبِینَ»؛
«قیام به عدالت کنید و گواهان برای خدا باشید؛ هرچند به زیان خود یا
والدین و بستگان شما باشد.
تفاوت میان این دو آیه، آن است که این آیه سفارش میکند: کینهها و دشمنیها شما را منحرف نکند؛ ولی آیه سوه نساء میفرماید: علاقهها و وابستگیها شما را از مرز عدالت خارج نکند. آری، عوامل
انحراف از عدالت یا
بغض و
کینه است، یا
حب و
دوستی که هر آیه به یکی از آنها اشاره دارد. از آنجا که نادیده گرفتن کینههای درونی درباره مردم دشوار است؛ لذا در این آیه چند فرمان و چند
تشویق به کار رفته است:
لا یجْرِمَنَّکمْ ... اعْدِلُوا هُوَ اَقْرَبُ ... اتَّقُوا اللَّهَ.
پیامهایی که از مطالب بالا به دست میآید، بدین شرح است:
اگر انگیزۀ
انسان، کینههای او شد، اخلاصی در کار نیست؛ ولی اگر قیام برای خدا باشد، کینهها در اجرای عدالت بیاثر میشود: «
قَوَّامِینَ لِلَّهِ ... لا یجْرِمَنَّکمْ».
عدالت مستمر به صورت
ملکه و
عادت، ارزش کاملی است، گرچه عدالت لحظهای مطلوب است: «
کونُوا ... شُهَداءَ بِالْقِسْطِ ...».
مؤمنان، هم رابطه با خدا دارند: «
قَوَّامِینَ لِلَّهِ» و هم در رابطه با مردم گواهی به
عدل میدهند: «
شُهَداءَ بِالْقِسْطِ».
اگر باور کنیم که خدا عملکرد ما را میداند، به عدل رفتار خواهیم کرد: «
شُهَداءَ بِالْقِسْطِ ... اِنَّ اللَّهَ خَبِیرٌ بِما تَعْمَلُونَ».
انسانهای کینهتوز و عقدهای نمیتوانند عادل باشند. (برای رسیدن به عدالت باید کینهها را کنترل کرد): «
لا یجْرِمَنَّکمْ».
احساسات باید تحت الشعاع عدالت باشد: «
لا یجْرِمَنَّکمْ ... اعْدِلُوا».
کینهجویی، از عوامل
انحراف از عدالت است: «
شَنَآنُ قَوْمٍ عَلی اَلَّا تَعْدِلُوا».
در سیاستگذاریها و روابط داخلی و خارجی، حتی نسبت به
دشمنان هم
عادل باشیم: «
شَنَآنُ قَوْمٍ».
انسانهای عادل و منصف، به
تقوا نزدیکترند: «
اعْدِلُوا هُوَ اَقْرَبُ لِلتَّقْوی».
سایت حوزه نت، برگرفته از مقاله «عدالت در زندگی»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۵/۰۹/۰۲.