• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

فلسفه صلح حدیبیه در قرآن

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



کلیدواژه: مکه، مسلمانان، مشرکان، کفار، صلح حدیبیه، منا، سوره فتح.

پرسش: تفسیر آیه ۲۵ سوره فتح چیست؟ آیا ارتباطی میان این آیه و کشته‌شدن ایرانیان در منا وجود دارد؟

پاسخ اجمالی: آیه ۲۵ سوره فتح در ارتباط با مسئله صلح حدیبیه و موضوعات پیرامون اقدامات سوء مشرکان مکه و همچنین فتح مکه است و چون در این آیه، از زیر دست و پا له‌ شدن برخی افراد در منطقه مکه، سخن به میان آمد، گروهی خواسته‌اند این آیه را با حادثه کشته‌شدن حجاج ایرانی و غیر ایرانی در منا که بر اثر ازدحام جمعیت رخ داد مرتبط کنند، اما با توجه به شأن نزول آیه و اشاراتی که در آیات است، آیه مورد نظر ربطی به این حادثه نداشته و تنها به صرف داشتن برخی شباهت‌های برگرفته از الفاظ آیه و بدون داشتن هیچ دلیل دیگر، نمی‌توان چنین ارتباطی را تایید کرد.



با مراجعه به تفاسیر شیعه و اهل‌سنت مشخص می‌شود که آیه ۲۵ سوره فتح، در ارتباط با مسئله صلح حدیبیه و موضوعات پیرامونی آن بوده و در همین راستا است که پروردگار چنین می‌فرماید: «دشمنان شما کسانی هستند که کافر شدند، و شما را از زیارت مسجد الحرام بازداشتند، و از این که قربانی‌های خود را به قربانگاه برسانید، جلوگیری کردند و اگر این مشکل وجود نداشت که شاید به مردان و زنان مؤمنی که نمی‌شناختید [و مخلوط با کفار مکه بودند] آسیبی رسانده و از این راه، ناآگاهانه گزند و ناخوشایندی به شما برسد [خدا شما را از جنگ با آنها بازنمی‌داشت، و چنین کرد] تا کسانی را که می‌خواهد [شما و مسلمین مخلوط با کفّار را] در رحمت خود داخل کند و اگر آنها [از مسلمانان] جدا بودند بی‌تردید کسانی از آنان را که کفر ورزیدند به عذاب دردناکی عذاب می‌کردیم».
یک گناه آنها کفرشان بود، و گناه دیگر این‌که شما را از مراسم عمره و طواف خانه خدا بازداشتند، و اجازه ندادند که شترهای قربانی را در محلش؛ یعنی مکه قربانی کنید (محل قربانی برای عمره مکه است و برای حج سرزمین منا) در حالی که خانه خدا باید برای همه اهل ایمان آزاد باشد، و جلوگیری از آن از بزرگ‌ترین گناهان است، همان‌گونه که قرآن در جای دیگر می‌گوید: «چه کسی ستمکارتر است از آن‌کس که مردم را از ذکر نام خدا در مساجد الهی باز دارد؟!».


این گناهان ایجاب می‌کرد که خداوند آنها را به دست مسلمانان کیفر دهد و سخت مجازات کند. اما چرا چنین نکرد؟ ذیل آیه دلیل آن‌را روشن ساخته است.
این آیه اشاره به گروهی از مردان و زنان مسلمان است که به اسلام پیوستند ولی به عللی قادر به مهاجرت نشده، و در مکه مانده بودند. اگر مسلمانان به مکه حمله می‌کردند جان این گروه از مسلمانان مستضعف مکه به خطر می‌افتاد، و زبان مشرکان باز می‌شد، و می‌گفتند لشکر اسلام نه بر مخالفان خود رحم می‌کند و نه حتی به پیروان و موافقان، و این عیب و عار بزرگی بود.بعضی نیز گفته‌اند مراد از این عیب لزوم کفاره و دیه قتل خطا است، چنان‌که برخی دیگر از مفسّران، با ذکر هر دو تفسیر اما معنای اول را مناسب‌تر می‌دانند.به عبارتی خدا می‌خواست مؤمنان مستضعف «مکه» مشمول رحمت او باشند، و صدمه‌ای به آنان نرسد.
این احتمال نیز داده شده که یک هدف از «صلح حدیبیه» این بود که گروهی از مشرکان که قابل هدایت بودند، هدایت شده و وارد رحمت خدا گردند.
تعبیر به «هر کس را بخواهد» به معنای کسانی است که شایستگی و لیاقت دارند؛ زیرا مشیت الهی همیشه از حکمت او سرچشمه می‌گیرد، و حکیم بدون دلیل اراده‌ای نمی‌کند، و بی‌حساب کاری انجام نمی‌دهد.
درست است که خداوند می‌توانست از طریق اعجاز این گروه را از دیگران جدا کند، ولی سنت الهی جز در موارد استثنایی انجام کارها از طریق اسباب عادی است.
از برخی روایات که در ذیل این آیه نقل شده است، تفسیر دیگری نیز برداشت می‌شود که در منافات با تفاسیر قبلی نبوده، بلکه بر دامنه شمول مصادیق آیه می‌افزاید. در این تفسیر گفته شده است؛ منظور از آیه، افراد با ایمانی بودند که در صلب کفار قرار داشتند، خداوند به خاطر آنها این گروهِ کفار را مجازات نکرد. از جمله در حدیثی می‌خوانیم: کسی از امام صادق (علیه‌السّلام) سؤال کرد: مگر علی (علیه‌السّلام) در دین خداوند قوی و با قدرت نبود؟ امام (علیه‌السّلام) فرمود:
«آری قوی بود»، پرسید پس چرا بر اقوامی [از افراد بی‌ایمان و منافق] مسلط شد اما آنها را از میان نبرد؟ چه چیز مانع بود؟ فرمود: «یک آیه در قرآن مجید» سؤال کرد کدام آیه؟ فرمود: «این آیه که خداوند می‌فرماید: اگر آنها جدا می‌شدند کافران را عذاب دردناکی می‌کردیم». سپس امام (علیه‌السّلام) افزود: «خداوند ودیعه‌های با ایمانی در صلب اقوام کافر و منافق داشت، و علی (علیه‌السّلام) هرگز پدران را نمی‌کشت تا این ودایع ظاهر گردد... همچنین قائم ما اهل بیت (علیهم‌السّلام) ظاهر نمی‌شود تا این ودایع آشکار گردد». پس خدا می‌داند که گروهی از فرزندان آنها در آینده با اراده و اختیار خود ایمان را می‌پذیرند و به خاطر آنها پدران را از مجازات سریع معاف می‌کند.


همان‌گونه که ملاحظه شد این آیه در رابطه با ماجرای صلح حدیبیه و به دنبال آن فتح مکه است. حال چون در این آیه، از زیر دست و پا له‌ شدن برخی افراد در منطقه مکه، سخن به میان آمد، گروهی خواسته‌اند این آیه را با حادثه کشته‌شدن حجاج ایرانی و غیر ایرانی در منا که بر اثر ازدحام جمعیت رخ داد مرتبط کنند، اما با توجه به شان نزول آیه و اشاراتی که در آیات است، آیه مورد نظر ربطی به این حادثه نداشته و تنها به صرف داشتن برخی شباهت‌های برگرفته از الفاظ آیه و بدون داشتن هیچ دلیل دیگر، نمی‌توان چنین ارتباطی را تایید کرد.


۱. طوسی، محمد بن حسن، التبیان فی تفسیر القرآن، ج‌۹، ص۳۳۱-۳۳۲، بیروت، دار احیاء التراث العربی، بی‌تا.    
۲. بیضاوی، عبدالله بن عمر، انوار التنزیل و اسرار التاویل، ج‌۵، ص۱۳۰، بیروت، دار احیاء التراث العربی، چاپ اول، ۱۴۱۸ق.    
۳. فتح/سوره۴۸، آیه۲۵.    
۴. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج‌۲۲، ص۹۱، تهران، دار الکتب الاسلامیة، چاپ اول، ۱۳۷۴ش.    
۵. بقره/سوره۲، آیه۱۱۴.    
۶. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج‌۲۲، ص۹۲.    
۷. نک:قمی، علی بن ابراهیم، تفسیر القمی، ج‌۲، ص۳۱۶، قم، دار الکتاب، چاپ سوم، ۱۴۰۴ق.    
۸. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج‌۹، ص۱۸۷، تهران، ناصر خسرو، چاپ سوم، ۱۳۷۲ش.    
۹. عاملی، علی بن حسین، الوجیز فی تفسیر القرآن العزیز، ج‌۳، ص۲۲۰، قم، دار القرآن الکریم، چاپ اول، ۱۴۱۳ق.    
۱۰. بیضاوی، عبدالله بن عمر، انوار التنزیل و اسرار التاویل، ج‌۵، ص۱۳۰.    
۱۱. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج‌۹، ص۱۸۷.    
۱۲. طباطبایی، سید محمد‌حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج‌۱۸، ص۲۸۸-۲۸۹.    
۱۳. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج‌۲۲، ص۹۲.    
۱۴. مغنیه، محمد جواد، تفسیر الکاشف، ج‌۷، ص۹۸، تهران، دار الکتب الاسلامیة، چاپ اول، ۱۴۲۴ق.    
۱۵. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج‌۲۲، ص۹۲.    
۱۶. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج‌۲۲، ص۹۳.    
۱۷. فتح/سوره۴۸، آیه۲۵.    
۱۸. قمی، علی بن ابراهیم، تفسیر القمی، ج‌۲، ص۳۱۶-۳۱۷.    



پایگاه اسلام کوئست، برگرفته از مقاله «فلسفه صلح حدیبیه در قرآن»، تاریخ بازیابی۱۴۰۰/۲/۲۵.    






جعبه ابزار