هستی
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کلیدواژه: فلسفه،
وجود،
کلام، تعریف هستی.
پرسش: تعریف «هستی» در دانش کلام و فلسفه چیست؟
پاسخ: «هستی» که معادل فارسی «وجود» است، از نظر فلاسفه امری روشن و بدیهی است، به گونهای که
تعریفی حقیقی از آن نمیتوان ارائه کرد؛ و همهی تعاریف، شرح اسم و تبدیل واژهای به واژهای مرادف است.
امّا واقعیت وجود در نهایت پنهانی است؛ یعنی حقیقت وجود نه تنها بدیهی نیست، نظری نیز نیست، زیرا بدیهی و نظری هر کدام قسمی از مفهوم ذهنی میباشند که تحت احاطه علمی در میآید با این تفاوت که
مفهوم بدیهی مفهوم روشنی است، نیازی به تحلیل و شکافتن و یا معرفی از راه لوازم و آثار ندارد ولی
مفهوم نظری، مفهومی مبهم است و نیازمند به تحلیل و تجزیه و حداقل به معرفی از راه لوازم و آثار است. اما حقیقت وجود اساساً به ذهن منتقل نمیشود تا گفته شود که بدیهی است یا نظری.
«هستی» که معادل فارسی «وجود» است، از نظر فلاسفه امری روشن و بدیهی است، به گونهای کهتعریفی حقیقی از آن نمیتوان ارائه کرد؛ و همهی تعاریف، شرح اسم و تبدیل واژهای به واژهای مرادف است.
استاد مطهری در این زمینه میگوید: «مفهوم «وجود» و «موجود» بدیهی است؛ یعنی هر کسی، از آنها تصور روشن و واضحی دارد.حتّی اینکه «مفهوم وجود بدیهی است» نیز بدیهی است. در بدیهیّات نباید استدلال کرد، به تذکّر باید قناعت نمود.
هر کس به ذهن خویش مراجعه کند میبیند تصور بسیار روشنی از «وجود» یا «هستی» دارد؛ میداند که وقتی که میگوید: «الف هست» یا «الف نیست» تصوّر صد در صد روشن و واضحی از «هستی» و «نیستی» دارد، نیازی ندارد معنای «هست» و «نیست» را برایش توضیح دهند. حتّی یک کودک که مقدار اندکی تصورات در خزانه ذهن خود دارد و تازه قدرت یافته است درباره اشیاء قضاوت کند، مفهوم «هستی» و «نیستی» به روشنی در ذهنش نقش بسته است، مثلاً وقتی که درباره فلان اسباب بازیاش میگوید: «اینجا هست»، «آنجا نیست» مفهوم «هستی» و «نیستی» را به روشنی در ذهن خویش مییابد.
برخی
متکلمین خواستهاند «وجود» را تعریف کنند، مثلاً گفتهاند: «وجود یعنی ثبوت ذات و موجود یعنی ثابت الذات».
آنچه آنها به نام «تعریف وجود» ذکر کردهاند شرح لفظ و شرح اسم است؛ یعنی لفظی بجای لفظی دیگر به کار رفته است. مثل این است که در مقام تعریف «ماکیان» بگوییم: «مرغ خانگی». بدیهی است که ما
ماهیت آن
حیوان را تعریف نکردهایم، فقط با استفاده از آشنایی مخاطب به اینکه لفظ «مرغ خانگی» اسم آن حیوان معهود است لفظ «ماکیان» را تفسیر کردهایم. بسیار تفاوت است میان تفسیر لفظ و تعریف معنا.
در منطق ثابت شده است که تعریف واقعی دو نوع است: «
حد» و «
رسم».
تعریف «حدّی» عبارت است از تحلیل و تجزیه ماهیّت شیء. اینگونه تعریف در جایی میسّر است که ماهیت شیء، مرکّب باشد از دو جزء؛ و هم در منطق ثابت شده که ترکیبات ماهوی، بر خلاف ترکیبات خارجی، همواره دو جزء است که یکی اعمّ از مفهوم مورد تعریف است و «جنس» نامیده میشود و یکی دیگر مساوی با آن است که «فصل» نام دارد. علی هذا، اگر مفهومی بسیط باشد قابل تعریف حدی نیست و اگر مفهومی به نحوی باشد که اعم از او قابل تصور نیست باز هم قابل تعریف حدی نیست. از همین جا معلوم میشود که چرا مفهوم «وجود» و «موجود» را نمیشود تعریف کرد. این مفاهیم، بسیطاند و بعلاوه مفهومی اعم از مفهوم وجود و موجود نمیتوان پیدا کرد که جنس این مفهوم باشد.
اما اینکه مفهوم وجود قابل تعریفی از نوع «رسم» نیز نیست، بدان جهت است که تعریف رسمی یا تعریف به رسم، آن است که شیء به آثار و لوازم شناخته شدهاش شناسانده شود. ممکن است ماهیت چیزی را نشناسیم ولی آثار و لوازمش را بشناسیم. مثلاً ماهیت برق را نمیشناسیم ولی لوازم آن را که روشنایی، حرارت و حرکت است میشناسیم.
درباره وجود، گذشته از اینکه چیزی که از خود وجود، روشنتر باشد وجود ندارد که به عنوان یکی از آثار وجود، معرّف وجود واقع شود؛ اساساً فرض وجود معرِّف مستلزم این است که قبلاً با مفهوم «وجود» آشنایی داشته باشیم؛ زیرا وقتی که تعریف میکنیم، معرّف را موضوع، و معرِّف را محمول قرار میدهیم و حکم میکنیم که: «آن این است». اگر با مفهوم «وجود» آشنا نباشیم مفهوم «است» را که به اصطلاح «وجود رابط» است درک نمیکنیم. پس قبلاً باید با مفهوم «وجود» آشنا باشیم تا بتوانیم وجود را تعریف کنیم؛ بنابر این تعریف واقعی وجود «دور» است؛ مفهوم ذهنی وجود از شناختهترین چیزها است.
امّا واقعیت وجود در نهایت پنهانی است؛ یعنی حقیقت وجود نه تنها بدیهی نیست، نظری نیز نیست، زیرا بدیهی و نظری هر کدام قسمی از مفهوم ذهنی میباشند که تحت احاطه علمی در میآید با این تفاوت که
مفهوم بدیهی مفهوم روشنی است، نیازی به تحلیل و شکافتن و یا معرفی از راه لوازم و آثار ندارد ولی
مفهوم نظری، مفهومی مبهم است و نیازمند به تحلیل و تجزیه و حداقل به معرفی از راه لوازم و آثار است. اما حقیقت وجود اساساً به ذهن منتقل نمیشود تا گفته شود که بدیهی است یا نظری.
پایگاه اسلام کوئست، برگرفته از مقاله «هستی»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۵/۱۰/۱۱.