توسل در قرآن و سنت
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کلیدواژه: توسل،
قرآن مجید، سنت، شفاعت، تبرک، توسل به اولیای الهی.
پرسش: توسل چیست؟ آیا در قرآن و
سنت پیامبر ـ صلياللهعليهوآله ـ و سیره اهل بیت ـ عليهمالسلام ـ و
صحابه و مسلمانان، دلیلی بر جواز و مشروعیت آن وجود دارد؟
پاسخ: توسل جستن به غیر خدای سبحان، و یاری خواستن از پیامبران و اولیای الهی که در زمانهای مختلف نزد مسلمانان معمول و متعارف بوده، به معنای شریک قرار دادن آنان در افعال خداوند نیست. بلکه مقصود، آن است که خداوند حاجات و خواستههای مردم را به
برکت وجود آنان برآورده میسازد. در حقیقت آنان بهوسیله اولیا، به خود
خداوند متوسل میشوند. و خدا را میخوانند تا خواستههای آنان را برآورده سازد، و اولیای خدا را میخوانند تا اجابت خواستههای آنان را از خدا بخواهند. این معنی در قرآن مجید از
مؤمنین خواسته شده است: "
یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَ ابْتَغُوا إِلَیْهِ الْوَسیلَةَ"؛ یعنی: «ای کسانی که
ایمان آوردهاید! از (مخالفت فرمان) خدا بپرهیزید! و وسیلهای برای تقرب به او بجویید.»
بهطور اجمال، توسل به اولیای خداوند امری است که
عقل و شرع آن را میپسندد، و سیره پیامبر اکرم ـ صلياللهعليهوآله ـ و امامان اهل بیت ـ عليهمالسلام ـ و همه مسلمانان، از گذشته تاکنون، بر جواز
توسل به اولیای الهی استوار بوده است. و پیامبر اکرم ـ صلياللهعليهوآله ـ و امامان اهل بیت ـ عليهمالسلام ـ مردم را به توسل جستن به
قرآن و اولیای خدا تشویق میکردهاند.
یکی از ضروریات
دین اسلام و از ارکان
توحید که همه
پیروان پیامبر اکرم ـ صلياللهعليهوآله ـ بر آن اتفاقنظر دارند، آن است که تدبیر نظام عالم، صرفاً در دست خداوند است، و مسائلی از قبیل: آفریدن، روزی دادن، زنده کردن، میراندن، قرار دادن شب و روز، تاریکی و نور، نازل کردن باران و... صرفاً توسط خداوند انجام میشود و
قرآن کریم در آیات متعددی بر این معنا تأکید ورزیده است و همه انواع
شرک (در الوهیت، ربوبیت،
عبودیت و...) را بهشدت رد میکند.
اما باید توجه داشت که توسل جستن به غیر خدای سبحان، و یاری خواستن از
پیامبران و اولیای الهی که در زمانهای مختلف نزد مسلمانان معمول و متعارف بوده، به معنای شریک قرار دادن آنان در افعال خداوند نیست؛ بلکه به این معناست که آنان از مقربان درگاه الهی بوده و در پیشگاه خداوند دارای موقعیت و احترام ویژه هستند، و به همین جهت سبب و وسیله جریان
فیض خداوند میباشند.
برای روشن شدن بحث لازم است واژه توسل از لغت و اصطلاح بررسی شود.
توسل از نظر لغت عبارت است از: هر چیزی که انسان برای دستیابی به
هدف خویش، با میل و رغیت به آن متوسل شود.
و برخی گفتهاند: توسل عبارت است از:
شفاعت کردن در
روز قیامت.
و در اصطلاح دینی مسلمانان عبارت است از واسطه قرار دادن پیامبران، امامان، و صالحان به پیشگاه خداوند، برای رسیدن به مقام
قرب الهی.
اعتقاد به توسل مسئلهای است که از قرآن کریم و سنت شریف نبوی نشأت گرفته است.
قرآن کریم میفرماید:
«
یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَ ابْتَغُوا إِلَیْهِ الْوَسیلَةَ وَ جاهِدُوا فی سَبیلِهِ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ»؛ «ای کسانی که
ایمان آوردهاید! از (مخالفت فرمان) خدا بپرهیزید! و وسیلهای برای تقرب به او بجویید و در راهش
جهاد کنید، باشد که رستگار شوید».
موجود ارزشمندی که به او متوسل میشویم، گاهی اعمال صالح است که ما را به
پروردگار جهان نزدیک میسازد و گاه یک
انسان برومند است که در پیشگاه خداوند از جایگاه و احترام ویژهای برخوردار است.
نیز توسل گاه به افرادی است که زندهاند، و گاه به افرادی است که چشم از این
جهان فرو بستهاند که به بعضی از نمونههای آن، که در قرآن و
روایات ذکر شده است، اشاره میکنیم:
«
قَالُواْ یَأَبَانَا اسْتَغْفِرْ لَنَا ذُنُوبَنَا إِنَّا کُنَّا خَاطِِینَ • قَالَ سَوْفَ أَسْتَغْفِرُ لَکُمْ رَبیِّ إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِیمُ»؛ گفتند: «ای پدر، برای
گناهان ما آمرزش بخواه که ما خطا کار بودیم» گفت: «بهزودی از پروردگارم برای شما آمرزش میخواهم، که او همانا آمرزنده مهربان است.»
چنانکه میبینید یعقوب خواسته فرزندانش را رد نکرد، و به آنها نگفت چرا خودتان مستقبماً به سراغ خداوند نمیروید، و به من متوسل میشوید، بلکه توسل شان را تأئید کرد و به آنان وعده داد، برای آنها از خداوند طلب بخشش کند.
«
وَ لَوْ أَنَّهُمْ إِذْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ جاؤُکَ فَاسْتَغْفَرُوا اللَّهَ وَ اسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ لَوَجَدُوا اللَّهَ تَوَّاباً رَحیماً»؛ «و اگر آنان وقتی به خود ستم کرده بودند، پیش تو میآمدند و از خدا آمرزش میخواستند و پیامبر (نیز) برای آنان طلب آمرزش میکرد، قطعاً خدا را
توبهپذیر مهربان مییافتند.»
این
آیه نشان میدهد که باید برای طلب بخشش از خداوند، واسطه آبرومند پیدا کرد تا خداوند به خاطر او
حاجتهای انسان را برآورده سازد.
عثمان بن حنیف میگوید: مرد نابینایی نزد پیامبر ـ صلياللهعليهوآله ـ آمد و عرض کرد: از خدا بخواهید مرا
شفا دهد. پیامبر ـ صلياللهعليهوآله ـ فرمود: اگر
صبر کنی، برای تو بهتر است. و اگر میخواهی تا از خدا بخواهم تو را شفا دهد. آن مرد گفت: از خدا بخواهید مرا شفا دهد. پیامبر ـ صلياللهعليهوآله ـ به او دستور دادند
وضو بگیرد و خدا را با این
دعا بخواند:
«
اللهم إنی أسألک و أتوجّه الیک بنبیّک محمّد، نبّی الرحمة، یا محمّد انّنی توجّهت بک إلی ربّی فی حاجتی لیقضیها الی، اللهم شفعه»؛ پروردگارا از تو میخواهم، و بهسوی تو توجه میکنم بهواسطه پیامبرت محمد، پیامبر
رحمت، ای
محمد! من بهواسطه تو به درگاه پروردگارم روی میآورم تا حاجتم را برایم برآورده سازد.
حدیث صحیح فوق بر مشروع بودن توسل تأکید میکند؛ چراکه
رسول خدا صلیاللهعلیهوآله نهتنها این شخص را از توسل منع نمیکند، که شیوه صحیح توسل را نیز به وی میآموزد که چگونه با وسیله قرار دادن پیامبر ـ صلياللهعليهوآله ـ بین خود و خدا، از
پروردگار جهان درخواست نماید تا او را شفا دهد. و این معنا، همان
توسل به اولیای الهی است.
جاء رجل إلی رسول الله فقال:یا رسول الله، هلکت المواشی و تقطّعت السبل، فادع الله، فدعا الله، فمطرنا من الجمعة إلی الجمعة، فجاأ رجل إلی النبی فقال: یا رسول الله، تهدّمت البیوت، و تقطّعت السبل و هلکت المواشی. فقال رسول الله: «اللهم علی ظهور الجبال و الاکام و بطون الأودیة و منابت الشجر». فانجابت عن المدینة انجیاب الثوب. انس بن مالک میگوید: مردی نزد رسول خدا ـ صلياللهعليهوآله ـ آمد و گفت: ای رسول خدا!
حیوانات ما از بیآبی تلف شدند! از خدا بخواهید (باران نازل کند) پیامبر ـ صلياللهعليهوآله ـ دعا کردند و یک هفته تمام باران آمد، تا آنکه مردی خدمت پیامبر ـ صلياللهعليهوآله ـ آمد و گفت: ای پیامبر خدا خانهها خراب شد، و راهها قطع گردید و... پیامبر ـ صلياللهعليهوآله ـ فرمود: «پروردگارا (باران رحمتت را) بر کوهها و تپهها و درون درهها و رود خانهها، و نقاطی که درخت میروید نازل کن»، پس از آن، باران در شهر
مدینه قطع شد، ولی در اطراف همچنان میبارید.
و نقل أنّ آدم لما اقترف الخطئیة قال: یا ربّی، أسألک بحق محمد لما غفرت لی، فقال، یا آدم، کیف عرفته؟ قال: لأنک لما خلقتنی نظرت إلی العرش فوجدت مکتوباً فیه: لا اله الا الله، محمد رسول الله؛ فرأیت اسمه مقروناً مع اسمک، فعرفته أحب الخلق الیک».
نقل است که
آدم علیهالسلام چون دچار لغزش شد گفت: «ای پروردگارم از تو میخواهم به
حق محمد ـ صلياللهعليهوآله ـ مرا ببخشی». خداوند فرمود: «ای آدم، چهگونه محمد ـ صلياللهعليهوآله ـ را شناختی با آنکه هنوز او را نیافریدهام»؟
آدم پاسخ داد: هنگامی که مرا آفریدی به عرش نگاه کردم، دیدم در آن نوشته است: لا إله الاّ الله، محّمد رسول الله، چون دیدم نام او نزدیک به نام تو است، دانستم که او محبوب ترین آفریدگان است نزد تو، خداوند فرمود: چون به حق محمد ـ صلياللهعليهوآله ـ از من خواستی، تو را می بخشم.
در نقل دیگری از روایت فوق که سیوطی آن را از طریق
ابن عباس از رسول خدا ـ صلياللهعليهوآله ـ نقل کرده است:
عن ابن عباس قال سألت رسول الله عن الکلمات التی تلقاها آدم من ربّه فتاب علیه قال:سئل بحق محمد و علی و فاطمة و الحسن و الحسین إلا تبت علیّ فتاب علیه. ابن عباس میگوید: از رسول خدا ـ صلياللهعليهوآله ـ درباره کلماتی که آدم ـ عليهالسلام ـ از پروردگارش دریافت نمود و باعث بخشودگی او شد سؤال کردم، حضرت فرمود: آدم از پروردگار خواست تا به حق محمد و
علی و
فاطمه و حسن و حسین،
توبه او را بپذیرد، خداوند نیز توبه او را پذیرفت.
در حدیث دیگری که
ابوهریره آن را از رسول خدا ـ صلياللهعليهوآله ـ نقل کرده آمده است:
... یا آدم هؤلاء صفوتی... فإذا کان لک الی حاجة فبهؤلاء توسل، فقال النبی: نحن سفینة النجاة من تعلق بها نجا و من حاد عنها هلک، فمن کان له إلی الله حاجة فلیسألنا أهل البیت. ... ای آدم! اینان (
اهل بیت علیهمالسلام) برگزیدگان من هستند... هرگاه حاجتی داشتند آنان را واسطه قرار بده و به آنها متوسل شو. پیامبر ـ صلياللهعليهوآله ـ فرمود: ما (اهل بیت) کشتی نجات هستیم، هر کس سوار این کشتی شود، نجات خواهد یافت و هرکس سرپیچی کند، هلاک خواهد شد، پس هرکس حاجت و نیازی به خداوند دارد، باید ما اهل بیت را واسطه قرار دهد.
عن ابن عباس، أن عمر قال: اللهم إنا نستسقیک بعم نبیّنا، و نستشفع بشیبته، فسقوا. ابن عباس میگوید: عمر بن خطاب بهوسیله
عباس بن عبدالمطلب عموی پیامبر ـ صلياللهعليهوآله ـ طلب باران نمود و گفت: پروردگارا! ما بهوسیله عموی پیامبرمان از تو طلب باران میکنیم، و بهوسیله موهای سفید او طلب
شفاعت میکنیم، پس باران نازل شد و سیرآب شدند.
در نقل دیگری از
حدیث فوق آمده است که وقتی عباس طلب باران کرد و باران نازل شد،
عمر رو به مردم کرد و گفت:
فقال عمر: هذا و الله الوسیلة الی الله و المکان منه؛ به خدا سوگند عباس وسیله ماست بهسوی خدا، و مقامی نزد خدا دارد.
إن عمر لما استسقی بالعباس قال یا ایها الناس أن رسول الله کان یری للعباس ما یری الوالد للوالد فاقتدوا به فی عمه و اتخذوه وسیلة إلی الله تعالی. ففیه التصریح بالتوسل و بهذا یبطل قول من منع التوسل مطلقاً بالاحیاء و الأموات و قول من منع ذلک بغیر النبی. قسطلانی میگوید: وقتی عمر بهوسیله عباس طلب باران کرد، گفت: ای مردم، پیامبر خدا ـ صلياللهعليهوآله ـ به عباس به دیده پدر نگاه میکرد، از او پیروی کنید و او را وسیله خود بهسوی
خدا قرار دهید.
این
عمل،
اندیشه کسانی که توسل را مطلقاً و یا توسل به غیر پیامبر ـ صلياللهعليهوآله ـ تحریم کردهاند،
باطل میکند و صراحت دارد که یکی از مصادیق «وسیله» توسل به افراد محترم و صاحب منزلتی است که مایه قرب به خداوند میباشند. و سخن عمر که گفته است: «هذا و الله الوسیله إلی الله و المکان منه» در دلالت بر شایستگی توسل و تقرب، از صراحت کافی برخوردار است.
ابن حجر عسقلانی مینویسد: عباس عموی پیامبر ـ صلياللهعليهوآله ـ در دعای خود گفت:
و قد توجه القوم بی الیک لمکانی من نبیک؛ مردم به من رو آوردند به خاطر رابطه خویشاوندی که با پیامبر ـ صلياللهعليهوآله ـ تو دارم.
البته جای هیچگونه تردیدی نیست که هدف، توسل به مقام و موقعیت عباس بوده است. بدینسان میتوان بهطور قطع و
یقین گفت که مسلمانان صدر
اسلام برای برآورده شدن حاجتهای خود به اشخاص پاکدامن و صالح متوسل میشدهاند.
همچنین از
احادیث استفاده میشود که این سیره مسلمانان پس از درگذشت ایشان نیز جریان داشته است که نمونههایی از آن چنین است:
روی البیهقی، انه جاء رجل إلی قبر النبی فقال: یا محمد، استق لأمتک؛ فسقوا. بیهقی نقل کرده است: مردی نزد قبر پیامبر ـ صلياللهعليهوآله ـ آمد و گفت: ای محمد ـ صلياللهعليهوآله ـ برای امتت طلب باران کن، چیزی نگذشت که باران نازل شد و مردم سیرآب شدند.
وقتی منصور، حاکم عباسی، نحوه
زیارت پیامبر ـ صلياللهعليهوآله ـ را از مالک بن انس پیشوای مذهب مالکی پرسید و به او گفت:
یا اباعبدالله استقبل القبلة و أدعوا ام استقبل رسول الله صلياللهعليهوآله؟ مالک در پاسخ وی گفت: لم تصرف وجهک عنه و هو و سیلتک و وسیلة أبیک آدم ـ عليهالسلام ـ إلی الله یوم القیامة بل إسبقبله و استشفع به فیشفعک الله قال الله تعالی: «ولو أنهم إذ ظلموا أنفسهم». منصور گفت: آیا رو به قبله کنم و دعا نمایم یا رو به پیامبر اکرم صلياللهعليهوآله؟ مالک در پاسخ گفت: چرا چهره از وی برمیتابی؟ او در روز رستاخیر وسیله تو و وسیله پدر تو
حضرت آدم علیهالسلام است. بهسوی او رو کن و او را شفیع خود قرار ده، خدا شفاعت او را میپذیرد. خدا میفرماید: «
ولو أنهم إذ ظلموا أنفسهم». و اگر آنان وقتی به نفس خویش ستم کرده بودند، نزد تو میآمدند و از خدا آمرزش میخواستند و پیامبر (نیز) برای آنان طلب آمرزش میکرد، قطعاً خدا را توبهپذیر مهربان میباشد.
از محمد بن ادریس شافعی، پیشوای مذهب شافعی نیز اشعاری بر جای مانده که نشان میدهد وی عمیقاً معتقد به توسل بوده است؛ بهویژه توسل به اهل بیت رسول گرامی اسلام صلياللهعليهوآله.
وی میگوید:
آل النبی ذریعنی و همو إلیه وسیلتی ••• ارجوا بهم أعطی غداً بیدی الیمین صحیفتی
خاندان پیامبر وسیله من بهسوی خدا هستند و امیدوارم که به خاطر آنان، فردای
قیامت، نامه اعمالم به دست راست من داده شود.
شافعی در جای دیگری از دیوانش در ستایش اهل بیت پیامبر ـ صلياللهعليهوآله ـ میگوید:
لئن کان ذنبی حب آل محمد ••• فذلک ذنب لست عنه أتوب
"اگر گناه من دوست داشتن خاندان محمد است، این گناهی است که هیچگاه از آن توبه نخواهم کرد."
هم شفعائی یوم حشری و موقفی إذا ما بدت للناظرین خطوب.
خاندان پیامبر ـ صلياللهعليهوآله ـ در روز قیامت و در هنگامی که شأن و منزلت آنان برای ناظران
آشکار گردد،
شفاعت کنندگان من هستند.
شافعی در اشعار فوق نیز با صراحت تمام اهل بیت پیامبر ـ صلياللهعليهوآله ـ را بهعنوان شفاعتکنندگان خود معرفی میکند.
مسئله توسل به اولیای خدا در میان مسلمانان صدر
اسلام بهگونهای رایج بوده که آنان بهطور گستردهای در اشعار خود از آن یاد کرده و پیامبر ـ صلياللهعليهوآله ـ را بهعنوان وسیله بین خود و خدا معرفی میکردهاند. از جمله در قصیدهای که سواد بن قارب درباره پیامبر ـ صلياللهعليهوآله ـ سروده آمده است:
و أشهد أن لا رب غیره ••• و أنک مأمون علی کل غائب
و أنک أدنی المرسلین وسیلة ••• ألی الله یابن الاکرمین الاطائب
شهادت میدهم که پروردگاری جز خدا نیست و تو بر هر پنهان و پوشیدهای امینی، و گواهی میدهم که تو ای فرزند! گرامیان و پاکان در میان دیگر
پیامبران، نزدیکترین وسیله بهسوی خدا هستی.
پیامبراکرم ـ صلياللهعليهوآله ـ این اشعار را شنید ولی هیچگاه سراینده آن را از بیان چنین سخنی منع نکرد، و او را به شرک و بدعت متهم نساخت.
و از جمله معتقدان به توسل «ابوعلی خلال» از بزرگان مذهب حنبلی است، وی میگوید:
ما همنی أمر فقصدت قبر موسی بن جعفر ـ عليهالسلام ـ فتوسلت به الا سهل الله تعالی لی ما احب. هرگاه برای من ناراحتی و
گرفتاری پیش میآمد به سراغ قبر حضرت موسی بن جعفر ـ عليهالسلام ـ رفته، به آن حضرت متوسل میشدم، خداوند گره از مشکلاتم میگشود و گرفتاریهایم حل میشد.
توسل از نگاه امامان اهل بیت ـ عليهمالسلام ـ نیز امری پسندیده است، و آنان مردم را به توسل جستن به
قرآن و اولیای خدا تشویق میکردهاند.
از جمله در دعاهای
امام سجاد علیهالسلام آمده است:
اللهم فإنی أتقرب الیک بالمحمدیة الرفعیة و العلویة البیضاء، و أتوجه الیک بهما أن تعیذنی من شر کذا و کذا... . بار الها! من اینکه بهوسیله مقام بلند محمدی، و
ولایت و طریقیت روشن علوی به تو تقرب میجویم، و بهواسطه آن دو بهسوی تو رو میکنم که مرا از شر این و آن پناه دهی.
ار حضرت
فاطمه زهرا سلاماللهعلیها نقل است که فرمود:
والحمد الله الذی بعظمته و نوره یبتغی من فی السموات و الارض الیه الوسیلة و نحن وسیلة فی خلقه. ستایش میکنم خدای را که به خاطر عظمت و نورش، همه موجوداتی که در
آسمانها و
زمین هستند، برای تقرب به خداوند به دنبال وسیلهاند، و ما (خاندان پیامبر صلياللهعليهوآله) وسیله تقرب به خداوند در میان بندگانش هستیم.
عایشه از پیامبر ـ صلياللهعليهوآله ـ نقل کرده که درباره
خوارج فرمودهاند:
هم شر الخلق و الخلیقة، یقتلهم خیر الخلق و الخلیقة، و أقربهم عندالله وسیلة. خوارج بدترین آفریدههای خدا هستند، و بهترین بنده خدا (
علی بن ابی طالب علیهالسلام) که نزدیکترین وسیله به خداوند میباشد، آنان را خواهد کشت.
و باسناد قال قال رسول الله: الائمة من ولد الحسین ـ رحمةالله ـ من أطاعهم فقد أطاع الله و من عصاهم عصی الله عزوجل هم العروة الوثقی و هم الوسیلة الی الله عزوجل. همچنین، مرحوم صدوق با ذکر سند از رسول خدا نقل کرده که فرمودهاند: (اکثر) امامان از نسل حسین ـ عليهالسلام ـ اند. هرکس از آنان پیروی کند، از خدا پیروی کرده است، و هرکس از دستورات آنان سرپیچی کند، از فرامین الهی سرپیچی کرده است، آنان دستآویز محکم و وسیله تقرب بندگان بهسوی خداوند هستند.
چنانکه دیدیم، مسئله توسل به پیامبران و اولیای الهی، چه در زمان حیاتشان، و چه پس از درگذشت آنان، حقیقی است که در روزگار پیامبران پیشین، و در عصر پیامبر اسلام ـ صلياللهعليهوآله ـ و پس از پیامبر ـ صلياللهعليهوآله ـ در روزگار
صحابه و
تابعین، و در قرون مختلف اسلامی، امری جایز و رایج بوده است، و مردم
مسلمان، از
پیروان مذاهب مختلف اسلامی، پیوسته برای رفع حاجات و نیازهای خود به
پیامبران و اولیای الهی متوسل میشدهاند.
پس توسل مسئلهای است کاملاً مشروع و اسلامی، و اگر فرد یا افرادی این
سنت پسندیده اسلامی را نادیده گرفتند، آنها هستند که از صراط مستقیم اسلامی فاصله گرفتند که باید اشتباهات خویش را اصلاح نموده و به
صراط مستقیم الهی باز گردند.
پایگاه اسلام کوئست.