حدود آزادی
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کلیدواژه: آزادی، آزادی سیاسی، آزادی اجتماعی، آزادی بیان، آزادی جنسی، آزادی اندیشه.
پرسش: پیدایش انسان در
قرآن به چه ترتیبی است؟
پاسخ: قرآن،
انسان را موجودی با
اراده و
اختیار با معیارهای انسانی و اخلاقی معرفی میکند. بر این اساس اسلام، آزادی را بر مبنای انسانیت و ارزشهای انسانی، برابری،
مساوات،
حق و
عدالت میداند و گردش
ثروت و فعالیتهای اقتصادی را در چهارچوب آنها قرار میدهد و از خودسری و یکهتازی گروهی ثروتمند و مالاندوز ممانعت به
عمل میآورد و جامعه را از زیر بار تحمیلهای ناروای آنان آزاد میسازد. همه اهرمهای فشار و ابزاری را که ثروتمندان به کار بسته و میبندند تا تودههای مردم را در تنگنا قرار دهند و آزادیهای آنان را سلب کنند، در تعالیم
پیامبران محکوم و مردود شمرده شده است؛ مانند:
احتکار،
کمفروشی،
گرانفروشی،
استثمار،
ظلم، انحصارطلبی، بیعدالتیهای اقتصادی و ... .
واژه «آزادی» در
لغت، به معنای قدرت انتخاب، رهایی، خالص شدن از آمیختگی، مبرا بودن از
عیب و
نقص و میانه شیء است.
آزادی در اصطلاح، معانی گوناگون دارد که تا بیش از دویست تعریف میرسد؛ به عنوان نمونه، آزادی عبارت است از: «فقدان موانع در راه تحقق آرزوهای انسان».
از نظر
اسلام،
انسان موجودی است که به صورت خدادادی و فطری دارای
آزادی و قدرت انتخاب میباشد.
خدا با دادن
عقل به انسان و فرستادن
پیامبران و
کتب آسمانی،
حق و باطل، راه
هدایت و
رستگاری و
گمراهی و
بدبختی را به او نشان داده، تا آزادانه بیندیشد و با انتخاب خود راه صحیح را برگزیند: «
وَ قُلِ الْحَقُّ مِنْ رَبِّکُمْ فَمَنْ شاءَ فَلْیُؤْمِنْ وَ مَنْ شاءَ فَلْیَکْفُرْ؛
بگو: این
حق است از سوی پروردگارتان! هر کس میخواهد
ایمان بیاورد (و این حقیقت را پذیرا شود) و هر کس میخواهد
کافر گردد».
خداوند اگر میخواست میتوانست همه انسانها را به صورت اجبار و تحمیلی به راه حق و
سعادت هدایت نماید؛ ولی سنتش بر این قرار گرفته است که انسان آزادانه و با اراده و
اختیار خود راه حق الهی را انتخاب نماید؛ چراکه آنچه ارزشمند است، انتخاب آزادانه است و ایمان اجباری در پیشگاه خداوند ارزشی ندارد: «
وَ لَوْ شاءَ اللَّهُ لَجَمَعَهُمْ عَلَی الْهُدی؛ (انعام، آیه ۳۵)
اگر خدا بخواهد، آنها را (به اجبار) به هدایت جمع خواهد کرد» (ولی هدایت اجباری، چه سودی دارد)؟
بنابراین محدودیتهایی را که
دنیا برای انسان به وجود آورده، هیچ منافاتی با آزادی انسان ندارد؛ زیرا انسان
دیندار آزادانه و با انتخاب خود این محدودیتها را پذیرفته است؛ یعنی انسان تکویناً قدرت انتخاب دارد؛ اما معنای قدرت انتخاب داشتن این نیست که انسان هیچ قانونی را با انتخاب خود نپذیرد، لازمه انسانیت و عقلانیت انسان، پذیرفتن حدود و ضوابط، در
زندگی است. به همین جهت انسان آزادانه میاندیشد، فکر میکند و از بین برنامههای زندگی، بهترین برنامه را برای خود برمیگزیند.
افزون بر این گرچه محدودیتهای دینی مانع برخی تمایلات انسان میشود؛ ولی این نه تنها منفی و بد نیست و به آزادی انسان ضربه نمیزند، بلکه یکی از امتیازات
دین و تامینکننده آزادی واقعی انسان است؛ چون آزادی مطلق و بیقید و بند به این معنا که انسان هرگونه تمایلی که خواست اشباع کند و همیشه به
غرایز خود پاسخ دهد، امتیاز و برتری برای انسان به حساب نمیآید و نمیتواند مایة سعادت انسان باشد؛ اینگونه آزادی، در واقع بنده هوا و هوس و خواهشهای حیوانی بودن است که خود بالاترین اسارت و
بندگی میباشد.
روایات زیادی از
معصومین (علیهماالسلام) وارد شده که اسیر
هوای نفس و بنده
طمع، هیچگاه آزادی ندارد؛ به همین دلیل آزادی اجتماعی بدون آزادی معنوی، روحی و فکری ممکن نیست.
حضرت علی (علیهالسلام) در این باره میفرماید: «لا تکن عبد غیرک جعلک الله حرّا؛ بندة دیگران مباش که خدا تو را آزاد قرار داده است». آنگاه که درون جان بنده هوا و هوسی باشد، انسان بنده دیگران خواهد شد.
آزادی واقعی آن است که انسان قوا و غریزههای خود را مهار کند و در بند
غضب،
حرص، طمع، آز، جاهطلبی و... نباشد. بتواند بر خواهشهای نفسانی خود مسلط باشد و اسیر بتهای درونی و بیرونی نباشد؛ ازاینرو قرآن به انسان میگوید: که ای انسان! بنده
شیاطین،
شهوات و هواهای نفسانی نباش،
روح خود را از قید و بند مادیات و جاذبههای دنیایی و تمایلات نفسانی رها ساز و اگر میخواهی بنده باشی، از قید همة بندگیها خود را آزاد کن و بنده آن کس باش که شایستگی
بندگی را دارد.
یکی از اهداف مهم
پیامبران الهی نیز، آزاد کردن انسانها از اسارت و زنجیرهای درونی و بیرونی بوده است: «
وَ یَضَعُ عَنْهُمْ اِصْرَهُمْ وَ الْاَغْلالَ الَّتِی کانَتْ عَلَیْهِمْ».
با
جهاد اکبر و مجاهده با نفس، آزادی معنوی ایجاد میکنند و سپس با
جهاد اصغر آزادی منطقی اجتماعی را به دست میآورند. اگر انسان به برنامههای دین
حق باشد، از اسارتها و بندگیها رها شده، آزادیهای درونی و بیرونی را به دست خواهد آورد.
در اجتماع و
حکومت،
اقتصاد،
حقوق، عقیده،
قلم،
بیان و... اگر قوانینی
حاکم نباشد، چیزی جز هرج و مرج و
فساد و بیبند و باری نخواهد بود؛ پس خوب است، قوانینی بر پایه
عقل و
وحی الهی
تدوین شود، تا سعادت انسانها را تضمین و آزادی واقعی را به
ارمغان آورد.
با توجه به گستردگی مبحث
آزادی، در این پاسخ به اختصار به انواع آزادی و سپس به حدود آنها از نظر
قرآن اشاره میکنیم.
آزادی معنوی و اخلاقی چیزی است که انسان در درون جانش اسیر شهوات،
حرص،
طمع،
مقام و
خرافات،
شرک نمیشود: و تعقل و آزاداندیشی، زیربنای انتخاب صحیح هدف، مسیر و شیوه زندگی و شرط برخورداری از
هدایت الهی است.
قرآن کریم، در بیش از سیصد
آیه، همگان را به
تفکر و آزادی اندیشه دعوت فرموده: «
... کَذلِکَ یُبَیِّنُ اللَّهُ لَکُمُ الْآیاتِ لَعَلَّکُمْ تَتَفَکَّرُونَ؛
و اینگونه، خداوند
آیات (خود را) برای شما روشن میگرداند؛ باشد که در (کار)
دنیا و آخرت بیندیشید» و اساس دعوت حقپرستان را بر
بصیرت و
برهان میداند.
افزون بر این، قرآن کریم، برای اندیشیدن، موضوع و منابعی را معرفی کرده که برخی از آنها، عبارتاند از:
ــ «
اَ فَلَمْ یَنْظُرُوا اِلَی السَّماءِ فَوْقَهُمْ کَیْفَ بَنَیْناها وَ زَیَّنَّاها وَ ما لَها مِنْ فُرُوجٍ وَ الْاَرْضَ مَدَدْناها وَ اَلْقَیْنا فِیها رَواسِیَ وَ اَنْبَتْنا فِیها مِنْ کُلِّ زَوْجٍ بَهِیجٍ؛
آیا آنان به
آسمان بالای سرشان نگاه نکردند که چگونه ما آن را بنا کردهایم و چگونه آن را (به وسیله
ستارگان) زینت بخشیدهایم و هیچ شکاف و شکستی در آن نیست، و
زمین را گسترش دادیم و در آن کوههایی عظیم و استوار فکندیم و از هر نوع گیاه بهجتانگیز در آن رویاندیم».
ــ «
سَنُرِیهِمْ ءآیاتینا فِی الْآفاقِ وَ فِی اَنْفُسِهِمْ حَتَّی یَتَبَیَّنَ لَهُمْ اَنَّهُ الْحَقُّ...؛
بهزودی نشانههای خود را در اطراف
جهان و در درون جانشان به آنها نشان میدهیم، تا برای آنها
آشکار گردد که او
حق است...».
«
وَ لَقَدْ صَرَّفْنا فِی هذَا الْقُرْآنِ لِیَذَّکَّرُوا؛
ما در این قرآن انواع بیانات مؤثر را آوردیم تا متذکر شوند».
«
اَ فَلَمْ یَهْدِ لَهُمْ کَمْ اَهْلَکْنا قَبْلَهُمْ مِنَ الْقُرُونِ یَمْشُونَ فِی مَساکِنِهِمْ اِنَّ فِی ذلِکَ لآیاتٍ لِاُولِی النُّهی؛
آیا برای
هدایت آنان کافی نیست که بسیاری از نسلهای پیشین را (که
طغیان و
فساد کردند) هلاک نمودیم و اینها در مسکنهای ویرانشده آنان راه میروند؛ مسلماً در این امر نشانههای روشنی برای خردمندان است».
و....
قرآن کریم،
انسان را از گرفتار آمدن در دام موانع درونی و برونی آزادی اندیشه برحذر میدارد و عواملی را به عنوان مانع نام میبرد:
أ.
تقلید کورکورانه از گذشتگان؛
ب. تعصبهای غلط و جمود فکری به نام
ارث مقدس پدران.
«
وَ اِذا قِیلَ لَهُمُ اتَّبِعُوا ما اَنْزَلَ اللَّهُ قالُوا بَلْ نَتَّبِعُ ما اَلْفَیْنا عَلَیْهِ آباءَنا اَ وَ لَوْ کانَ آباؤُهُمْ لا یَعْقِلُونَ شَیْئاً وَ لا یَهْتَدُونَ»
و هنگامی که به آنان گفته شود از آن چه خدا نازل کرده است پیروی کنید، میگویند نه، ما از آنچه پدران خود را بر آن یافتیم، پیروی مینماییم. آیا اگر پدران آنها چیزی نمیفهمیدند و هدایت نیافتند، باز از آنها پیروی خواهند کرد»؟
قرآن کریم، نفی هرگونه تحمیل عقیده، بر آزادی انسان در انتخاب و
پذیرش دین به عنوان ابتداییترین حق انسانی تأکید فرموده و میفرماید: «
لا اِکْراهَ فِی الدِّینِ قَدْ تَبَیَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَیِّ».
البته چنانکه
صاحب المیزان نیز نوشتهاند،
توحید در اصل،
روح و اساس همه نوامیس اسلامی و زیربنای معارف،
اخلاق و قوانین و مبنای
تشریع دین است. بر این اساس فقط آزادی دین در دایره ادیان توحیدی (
اسلام،
یهودیت،
مسیحیت و
زرتشت) است و نیز آزادی دینی، به معنای دعوت،
تبلیغ و نشر همه
ادیان نیست.
در اینجا آزادی سیاسی و آزادی بیان را شرح میدهیم:
قرآن با به رسمیت شناختن حق دخالت مردم در نظام سیاسی و برخورداری از حق انتخاب
با نهی از
استبداد و لزوم دخالت مردم در تعیین و تمشیت امور خویش «
وَ شاوِرْهُمْ فِی الْاَمْرِ»
آزادی سیاسی آنان را تأمین کرده است.
از سوی دیگر، تحمل و مدارای
پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآله) حتی در برابر اعتراض نابجای منافقان، «
وَ مِنْهُمْ مَنْ یَلْمِزُکَ فِی الصَّدَقاتِ»
نشانگر رفتار حاکم اسلامی با مردم و دادن آزادی به آنان است. افزون بر این، حاکمان دینی موظف به تأمین فضای سالم بحث و گفتوگو و تحقیق در معارف دینی حتی برای غیر مسلماناناند: «
وَ اِنْ اَحَدٌ مِنَ الْمُشْرِکِینَ اسْتَجارَکَ فَاَجِرْهُ حَتَّی یَسْمَعَ کَلام اللَّهِ ثُمَّ اَبْلِغْهُ مَاْمَنَهُ؛
و اگر یکی از
مشرکان از تو پناهندگی بخواهد، به او پناه ده تا سخن خدا را بشنودم؛ سپس او را به محل امنش برسان...».
آزادی بیان به عنوان یک
سنت الهی و توصیه اولیای او در
قرآن مجید، در قالب وجوهی گوناگون آمده است:
برخورداری از
هدایت را گوش دادن به بیانهای مختلف و انتخاب نیکوترین آنها دانسته است؛
امر به معروف و نهی از منکر را بر همه واجب کرده و راه را برای اظهار نظر و بیان حقایق در همه سطوح جامعه گشوده است.
در صورت درخواست مباهله از سوی آنان،
پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) موظف است بدون هیچگونه
تهدید و ارعابی، با آنان به
مباهله برخیزد.
در قرآن کریم بر آزادی انسان در انتخاب همسر و برقراری
رابطه جنسی با او تصریح شده است: «
نِساؤُکُمْ حَرْثٌ لَکُمْ فَاْتُوا حَرْثَکُمْ اَنَّی شِئْتُمْ»
همچنین مذاکره و گفتوگوی متین و شایسته با زنان در مورد ازدواج را مجاز شمرده است؛ حتی اگر در حال عده باشند؛ و....
آزادی در انتخاب وطن و سکونت در آن، حق طبیعی و از سوی قرآن مورد تایید قرار گرفته است.و از سورههایی مانند: سوره بقره، آیات ۸۴ و ۸۵ و ۱۹۱ و ۲۲۷ و ۲۴۶)
و... میتوان آزادی انسانها را در انتخاب مسکن و حرمت سلب آزادی مسکن ـ که میثاق الهی شمرده است ـ استفاده کرد.
آزادی موهبتی الهی است که براساس
حکمت بالغه خداوند به انسانها عطا و در
تشریع احکام یک پیشفرض تلقی شده است؛ ولی بدون شک، آزادیِ تأمین کننده سعادت انسان، آزادی حیوانی نیست و در همه جوامع و بر طبق همه
ادیان و مکاتب دارای حدودی است؛ زیرا آزادی مطلق با بندگی نسبت به خدا،
توحید و با حق فطری
انسان، یعنی اجتماعی بودن قابل جمع نیست.
در اینجا، دیدگاه قرآن در مورد حدود آزادی در ابعاد مختلف ارائه میشود.
این آزادی، محدود به امور ذیل است:
ـ عدم مخالفت با
حکم خدا و پیامبرانش؛ (
احزاب، ۳۶).
ـ نیامیختن
حق و باطل و عدم کتمان حقایق دینی؛ (بقره، آیه ۴۲)
ـ عدم
بدعتگذاری در دین و اظهار نظرهای خلاف واقع؛ (
نحل، آیه ۱۱۶)
ـ عدم
غلوّ در دین و پرهیز از گفتار
باطل؛
نساء، آیه ۱۷۱)
ـ عدم اشاعه زشتیها؛ (نور، آیة ۱۹)
ـ عدم
تمسخر و
عیبجویی از دیگران؛ (حجرات، آیه ۱۱)
و...
این آزادی، محدود به امور ذیل است:
ـ عدم پذیرش
ولایت و سلطه
کافران و بیگانگان؛ (نساء، ۱۴۴)
ـ عدم برقراری ارتباط ویژه، به عنوان محرم
اسرار خود با بیگانگان؛ (آلعمران، آیه ۱۱۸)
ـ عدم افشای اخبار امنیتی؛ (نساء، آیه ۸۳)
ـ حفظ
ادب نسبت به رهبران الهی؛ (
حجرات، ۲)
ـ عدم ایجاد
فساد در جامعه؛ (
بقره، ۶۰)
ـ عدم ایجاد
تفرقه و
اختلاف؛ (آلعمران، آیه ۱۰۳)
ـ عدم
تجسس در امور دیگران؛ (حجرات، آیه ۱۲)
ـ عدم ورود به خانه دیگران بدون
اذن؛ (نور، آیه ۲۷)
و...
با عنایت به آنکه برقراری روابط جنسی در
اسلام تنها در قالب
ازدواج به رسمیت شناخته شده، این
آزادی محدود به امور ذیل است:
«به
مردان با ایمان بگو دیده فرو نهند و به
زنان با ایمان بگو: دیدگان خود را (از هر نامحرمی) فرو بندند». (
سوره نور، آیه ۳۱).
«
وَ لا یُبْدِینَ زِینَتَهُنَّ اِلاَّ لِبُعُولَتِهِنَّ». (نور، آیه۳۱)
«
وَ لا تَقْرَبُوا الْفَواحِشَ ما ظَهَرَ مِنْها وَ ما بَطَنَ»؛ (
انعام، آیه ۱۵۱)
(
نمل، آیات ۵۴-۵۵)
و...
خلاصه آنکه قرآن،
انسان را موجودی با
اراده و
اختیار با معیارهای انسانی و اخلاقی معرفی میکند. بر این اساس اسلام، آزادی را بر مبنای انسانیت و ارزشهای انسانی، برابری،
مساوات،
حق و
عدالت میداند و گردش
ثروت و فعالیتهای اقتصادی را در چهارچوب آنها قرار میدهد و از خودسری و یکهتازی گروهی ثروتمند و مالاندوز ممانعت به
عمل میآورد و جامعه را از زیر بار تحمیلهای ناروای آنان آزاد میسازد. همه اهرمهای فشار و ابزاری را که ثروتمندان به کار بسته و میبندند تا تودههای مردم را در تنگنا قرار دهند و آزادیهای آنان را سلب کنند، در تعالیم
پیامبران محکوم و مردود شمرده شده است؛ مانند:
احتکار،
کمفروشی،
گرانفروشی،
استثمار،
ظلم، انحصارطلبی، بیعدالتیهای اقتصادی و ....
سایت اندیشه قم، برگرفته از مقاله «حدود آزادی»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۵/۱۲/۰۲.