ستایش عرفانی ابنعربی از امام علی
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کلیدواژه: امام علی (علیهالسّلام)، صلوات، لاهوت، غیب، ابنعربی، سر الاسرار، باء بسم الله.
پرسش: آیا ابنعربی با این عبارات: «
الْمُهَنْدِسِ فِی الْغُیوبِ اللاهوتیَّةِ، السَّیّاحِ فی الْفَیافِی الْجَبَروتیَّةِ، المُصَّوِّرِ لِلْهَیولَی الْمَلَکوتیَّةِ، الْوالی لِلْوَلایَةِ النّاسوتیَّةِ ...» امام علی (علیهالسّلام) را ستایش کرده است؟ معنای آنها چیست؟
پاسخ: عبارات «المهندس فی الغیوب اللاهوتیة، السیاح فی الفیافی الجبروتیة، الوالی للولایة الناسوتیة ...» از محیالدین بن عربی در برخی کتابهای عرفانی نقل شده و اندیشمندانی به شرح آن پرداختهاند. البته در کتابها و آثار ابنعربی چنین چیزی را نیافتیم.
از
محیالدین ابنعربی (م ۶۳۸ق) صلواتی برای
امام علی (علیهالسّلام) نقل شده است که البته در کتابها و آثار موجود ابنعربی چنین متنی را نیافتیم؛ اما
قاضی شوشتری (م ۱۰۱۹ق) میگوید: این
صلوات را در پایان کتاب «
وسیلة الخادم الی المخدوم» نوشته
فضل الله بن روزبهان اصفهانی دیده است.
به هر حال و صرفنظر از اینکه گوینده این عبارات چه فردی باشد، در کتابهای متأخر به نقل و شرح آن پرداخته شده است.
در این متن، بعد از
درود بر
پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم)، با بیان ویژگیهایی، درود بر امام علی (علیهالسّلام) آغاز میشود:
«
وَ صَلَواتُ اللهِ وَ مَلائِکَتِهِ وَ حَمَلَةِ عَرْشِهِ وَ جَمیعِ خَلْقِهِ مِن اَرْضِهِ وَ سَمائِه ... و عَلَی سِرِّ الاسْرارِ، وَ مَشْرِقِ الانْوارِ، الْمُهَنْدِسِ فِی الْغُیوبِ اللاهوتیَّةِ، السَّیّاحِ فی الْفَیافِی الْجَبَروتیَّةِ، المُصَّوِّرِ لِلْهَیولَی الْمَلَکوتیَّةِ، الْوالی لِلْوَلایَةِ النّاسوتیَّةِ، اُنْموذَجِ الْواقِعِ وَ شَخْصِ الاطْلاقِ، الْمُنْطَبِعِ فِی مَرایَا الانْفُسِ وَ الآفَاقِ، سِرِّ الانْبیَاءِ وَ الْمُرْسَلینَ، سَیِّدِ الاوْصِیاءِ وَ الصِّدّیقینَ، صورَةِ الامانَةِ الالَهیَّةِ، مَآدَّةِ الْعُلومِ الْغَیْرِ الْمُتَناهیَةِ، الظّاهِرِ بِالْبُرْهانِ، الْباطِنِ بِالْقُدرَةِ وَ الشّانِ، بَسْمَلَةِ کِتابِ الْمَوْجودِ، فاتِحَةِ مُصْحَفِ الْوُجودِ، حَقیقَةِ النُّقْطَةِ الْبائیَّةِ، الْمُتَحَقِّقِ بِالْمَراتب الانْسانیَّةِ، حَیْدَرِ ءَاجامِ الابْداعِ، الْکَرّارِ فی مَعارِکِ الاخْتِراعِ، السِّرِّ الْجَلیِّ، وَ النَّجْمِ الثّاقِبِ: عَلیِّ بْنِ ابی طالِبٍ عَلَیْهِ السَّلَام».
درود
خداوند و
فرشتگان او و حملکنندگان
عرش او، و جمیع آفریدگان آسمانی و زمینیاش ...، بر سرّ رازها و محل درخشش نورها، مهندس عوالم لاهوت و غیوب
[
صفات و ذات
]
، سیّاح
[
دانا و بصیر
]
فضای عوالم
جبروت، مصوِّر هَیُولای عالم صورت در عوالم مَلَکوت، والی و حکمران ولایت در عوالم ناسوت، نمونه و مختصر و شالوده عالم واقع و شخص مُجسَّم عالَم کلّی و وجود اطلاقی، منعکس در آیینههای آفاق و نفوس، سرّ و حقیقت تمام
انبیاء و مرسلین، سروَر و سالار تمام اوصیا و صدّیقین، صورت امانت خداوندی،
ماده و ریشه علوم نامتناهی، حقیقت
آشکار در نظرها به برهان و جلالت و عظمت پنهان بر عقول،
بسم الله الرّحمن الرّحیمِ کتاب موجود، فاتحه و آغاز مُصحَف وجود، حقیقت نقطه بائیّه، تحقّقبخش جمیع مراتب موجودات، تحققبخش مراتب انسانیت، شیر نِیِستان کاخهای ابداع، صاحب حملات مکرره در معرکههای اختراع، سر آشکارای حضرت خداوندی، و
ستاره درخشان جناب سرمدی: عَلیّ بنِ ابیطالب علیه السّلام».
در اینجا به توضیح برخی از فقرات این عبارت پرداخته میشود:
۱. «
سرّ الاسرار»: کلمه «سرّ» در موارد مختلف به کار برده میشود؛ مانند: «سرّ علم» به معنای «حقیقت علم» و «سرّ حال» به معنای «معرفت مراد
خداوند» و «سرّ حقیقت»؛ به معنای «حقیقت آنچه واقع میشود».
در اینجا مقصود از «سرّ الاسرار»،
حقیقت است.
«سرّ»، نوعی دانشِ الهی است که نمیتوان آن را برای همگان، بازگو کرد. پس سر الاسرار، حقیقت هر چیزی است که نمیتوان آن را فاش و
آشکار کرد.
ابنعربی در
کتاب دیگری میگوید: «پس او (پیامبر) آقای تمام
عالم و اولین ظاهر در وجود بود ... و نزدیکترین مردم به او
علی بن ابیطالب (رضی الله عنه) بود که امام عالم و سرّ تمام
پیامبران است».
۲. «
الْمُهَنْدِسِ فِی الْغُیوبِ اللاهوتیَّةِ»: غیوب، جمع
غیب، به معنای هر آن چیزی است که با حواس ظاهری ادراک آن ممکن نباشد.
و هر چیزی که
خدا آن را از
خلق پنهان میکند.
ازاینرو لاهوتیاند؛ زیرا
لاهوت، جنبه الهی و
ناسوت، جنبه بشری دارد.
گاهی به آن «غیب هویت» و «غیب مطلق» میگویند که مراد، ذات حق به اعتبار لا تعین است و گاهی به آن «
غیب مکنون» و «
غیب مصون» گفته میشود که مراد، سرّ ذاتی و کُنه واجب باشد، از جهت آنکه مصون است از اغیار و مکنون (پوشیده) است از
عقول و ابصار.
لاهوت عبارت است از عالم ذات
واجب؛ و جبروت یعنی عالم
اسماء و صفات؛ و
ملکوت یعنی عالم ارواح و نفوس.
۳. «
السَّیّاحِ فی الْفَیافِی الْجَبَروتیَّةِ»: «الفَیف»، به مکان مسطح و بیابانی که آبی در آن نباشد گفته میشود؛ مانند «فیفاة» و «فیفاء».
این جمله به معنای «سیاحتکننده در بیابانهای
عالم جبروت».
۴. «
صورة الامانة الالهیّة»: این فقره اشاره است به این
آیه شریفه: «اِنَّا عَرَضْنَا الْاَمانَةَ عَلَی السَّماواتِ وَ الْاَرْضِ وَ الْجِبالِ فَاَبَیْنَ اَنْ یَحْمِلْنَها وَ اَشْفَقْنَ مِنْها وَ حَمَلَهَا الْاِنْسانُ اِنَّهُ کانَ ظَلُوماً جَهُولًا»؛
«همانا ما
امانت را بر
آسمانها و
زمین عرضه داشتیم و همه از برداشتن آن ابا کردند و
انسان آن را حمل کرد؛ به درستی که او بسیار ظلمکننده و نادان بود».
طبق برخی
روایات؛ این امانت، همان
ولایت است.
معنای صورت امانت؛ یعنی حقیقت و فعلیت ولایت الهی.
۵. «
الْوالی لِلْوَلایَةِ النّاسوتیَّةِ»؛ یعنی اینکه امام علی (علیهالسّلام) بر
عالم ناسوت (
دنیا و
نشئه انسانی) ولایت الهی دارد.
۶. «
حقیقة النّقطة البائیة»: این فقره اشاره به
حدیث مشهوری است که به امام علی (علیهالسّلام) نسبت میدهند که «تمام
قرآن در باء بسمالله است و من نقطه زیر این باء هستم».
این کلمه در اصطلاح عرفانی،
کنایه و
تمثیل است از مظهر اول و تجلی نخستین بودن آن وجود پاک؛ یعنی چنانچه در عالم کتابت و تدوین
الفاظ و تصویر حروف، هر لفظی که موجود میشود اول تعیّن هستی او، از مقام نقطه تجلّی نموده، سپس آن
لفظ و حرف، موجود خواهد شد و همچنین در عالم کتابت تکوینی نیز نخستین تعیّن جمیع موجودات از مشرق ولایت که
نَفَس رحمانی و فیض
مقدس است، طلوع نموده، سایر ماهیات را روشن مینماید و چنانچه تمام الفاظ و حروف مفصّله در حقیقت نقطه بهطور اجمال موجود است، ولایت نیز بهطور بساطت دارای حقیقت جمیع موجودات است.
برخی نیز گفتهاند: باء عالم ذات است، و نقطه باء عالم صفات، و حرکت باء عالم افعال. بنابراین معنای حدیث آن است که حضرت علی (علیهالسّلام) تعیّن اول و مظهر صفات واجب تعالی است.
سایت اسلام کوئست، برگرفته از مقاله «ستایش عرفانی ابنعربی از امام علی (علیهالسلام)»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۶/۱۱/۲۱.