قرائات
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کلیدواژه: قرائات، قراء سبعه، قرائت صحیح.
پرسش: آیا قرائات هفتگانه در زمان پیامبر اسلام ـ صلیاللهعلیهوآله ـ وجود داشت؟ منشأ این قرائتها کجاست؟
پاسخ:
یکی از مهمترین فعالیتهای پیامبر ـ صلیاللهعلیهوآله ـ در طول ۲۳ سال زندگی پس از بعثت، که شاید بتوان آن را اصلیترین بخش رسالت ایشان نیز به حساب آورد، آموزش
قرآن کریم به اصحابشان و نشر و گسترش قرائت قرآن در میان مردمان بود؛ زیرا زلال آیات نورانی الهی بود که زنگارهای
قلب و جان انسانها را زدوده و آنان را به
ایمان به مبدأ و
معاد و تسلیم در برابر فرامین سعادتبخش
اسلام، ترغیب ساخت. اما این فقط مردم زمان پیامبر ـ صلیاللهعلیهوآله ـ نبودند که نیازمند به استفاده از
کتاب سراسر
نور و
هدایت قرآن باشند؛ بلکه نسلهای بعدیِ آدمیان نیز در طول و عرضِ زمان و زمین تا هنگامه
قیامت محتاج خوشهچینی از هدایتهای آن بوده و خواهند بود؛ لذا برای حفظ و صیانت و جلوگیری از نابودی
تحریف و یا حتی اندک تغییری در قرآن که باعث شود معارف اسلامی بهصورت غیر صحیح به انسانها منتقل شود، لازم بود تا اقداماتی به انجام برسد.
از جمله نخستین کارها در این مسیر حفظ کردن و به خاطر سپردن آیات قرآن بود و علاوه بر پیامبر ـ صلیاللهعلیهوآله ـ که قرآن را حفظ بوده، گروهی از
صحابه نیز
آیات الهی را که بر دو لب مبارک ایشان جاری شده و تلاوت میفرمودند یاد میگرفتند و به خاطر میسپردند. که این گروه به «حُفّاظ» و یا «قُرّاء» قرآن نامیده شدند.
پیامبر ـ صلیاللهعلیهوآله ـ دائماً اصحاب و یارانش را به خواندن و حفظ نمودن قرآن دعوت و تشویق کرده
و از آنان میخواستند تا قرآن خواندنشان را بر پیامبر ـ صلیاللهعلیهوآله ـ عرضه کنند تا هرجا لغزش و یا اشتباهی در قرائتشان وجود داشت، با راهنمایی و ارشاد ایشان تصحیح گردد.
و آنقدر میزان توجه و اهتمام پیامبر ـ صلیاللهعلیهوآله ـ و اصحاب ایشان در صحیح به خاطر سپردن قرآن و بیعیب خواندن آن بالا بود که احیاناً اگر در
قرائت کسی یک «واو» کم یا زیاد میشد و شاید حتی ظاهراً تغییری هم در معنی و مقصود
آیه ایجاد نمیکرد، مورد مؤاخذه قرار گرفته و به دقت مورد نقد و بررسی قرار میگرفت.
پس با این اوصاف آیا میتوان گفت که در زمان حیات پیامبر ـ صلیاللهعلیهوآله ـ در بین مسلمین قرائتی جز قرائت ایشان، یعنی همانگونه که از طرف
خدا بر ایشان نازل میشد، وجود داشته باشد؟ مسلّماً جواب منفی است.
اما بعد از رحلت پیامبر ـ صلیاللهعلیهوآله ـ صحابه بر سر جمع و نظم و تألیف قرآن دچار اختلاف شده و بر سر قرائت بعضی از کلمات قرآن اختلاف پیدا کردند. این اختلافات موجب شد تا در زمان خلیفه سوم،
مصحف واحدی تهیه شود و از روی آن نسخههای متعدد و همانندی تهیه گردیده و به مراکز مهم کشور اسلامی فرستاده شود.
اما اگر بخواهیم به صورتی دقیقتر با برخی از منشأها و عوامل به وجود آمدن
اختلاف قرائات
آشنا شویم، میتوانیم موارد زیر را با یکدیگر مرور نماییم:
خط در میان عربها بهصورت اولیه وجود داشته و عموم مردم با فنون خط و چگونگی درستنگاری آشنا نبودند و بسیاری از کلمات را به مقیاس تلفظ مینوشتند. در آن رسمالخطِ عربیِ ابتدایی، کلمه به شکلی نگاشته میشد که به چند وجه قابل خواندن بود نون آخر کلمه را به شکلی مینوشتند که با «ر» فرقی نداشت و نیز شکل «و» با «ی» یکی بود. چهبسا «م» آخر کلمه را به شکل «و» و «د» را بهصورت کاف کوفی و عین وسط را به شکل «ه» مینوشتند و موارد دیگری از قبیل.
از دیگر عواملی که موجب بروز اختلاف در قرائت شد، بینقطه بودن حروفِ نقطهدار بود. لذا میان «س» و «ش» یا «ب»، «ت» و «ث» و همچنین «ج»، «ح» و «خ» و... هیچ تفاوتی در نوشتن وجود نداشت و خواننده مجبور بود با دقت در معانی جمله و ترکیب کلامی، تشخیص دهد که حرف موجود، جیم است یا حاء و یا خاء.
در مصاحف اولیه، کلمات قرآنی بدون هیچگونه علامت، اعراب و حرکتی نوشته میشد؛ زیرا همچنان که هنوز در خط
عربی نقطه اختراع نشده بود، علائم و حرکات نیز ابداع نشده بودند؛ لذا برای خواننده غیر
عرب مشکل بود تا چگونگی حرکات کلمه را تشخیص دهد.
خلاصه آنکه، این عوامل و نیز عواملی نظیر لهجههای مختلف قوم عرب
و عواملی دیگر که در کتب
علوم قرآنی به تفصیل آمده است، موجب گردید که قُرّا بر سر قرائت صحیح برخی کلمات قرآن با هم اختلاف پیدا کرده و هریک طبق اجتهاد خود و دلایل و اسنادی که در دست دارد، قرائت خود را توجیه میکند.
تعداد
قاریان در طی سالیان متمادی افزایش مییافت و هر قاری قرآن، راویانی داشت که چگونگی قرائت از او فرا گرفته و به دیگران میآموختند و در مناطق مختلف کشور بزرگ و پهناور اسلامی، مردم، قرآن را به قرائتهای مختلفی میخواندند تا سرانجام شخصی به نام ابوبکر احمد بن موسی بن عباس بن مجاهد (۲۴۵۳۲۴ ه ق) معروف به «ابن مجاهد» که در زمان خود ریاست إقراء
در شهر
مدینه را داشته و علاوه بر مزایای علمی و فضل و اخلاقی که از او شخصیتی بینظیر ساخته بود، آگاهی عمیقی نسبت به قرائت و علوم قرآن داشت.
از بین قرائت قاریان مشهوری که استادی و مهارت ویژهای در قرائت قرآن داشتند و با واسطههای اندکی قرائتشان را از پیامبر ـ صلیاللهعلیهوآله ـ اخذ کرده بودند، هفت تن را برگزیده و با نوشتن کتابها و رسالههایی به جمع و تدوین قرائت آنان پرداخت.
که البته از بین این هفت نفر (قرّاء سبعه) نیز قرائت «عاصم» به
روایت «حفص» از مقبولیت و شهرتی بسزا برخوردار شد.
از بین قرائتهای هفتگانه، قرائت عاصم به روایت حَفْص، صحیحتر میباشد که با بررسی
شخصیت عاصم و حفص و بررسی سند قرائت آنها، پی به علت این انتخاب خواهیم برد.
«عاصم بن ابیالنّجود الأسدی الکوفی»، در بین قاریان دیگر معروف به کسی بود که
قرائت قرآن را بهطور دقیق ضبط و نگهداری میکند و از طرفی، نسبت به کسی که میخواست قرائت صحیح قرآن را از او یاد بگیرد، بسیار احتیاط میکرد؛ ازاینرو قرائت قرآن را به غیر از استادش که او هم از
علی بن ابی طالب علیهالسلام شنیده بود، نمیگرفت؛ علاوه بر آن آموختههای خویش را به افراد مطمئن دیگر نیز ارائه میداد تا از نداشتن اشتباه و خطا مطمئن شود. عاصم، شیعی مذهب بود و علاقهی شدیدی نسبت به خاندان پیامبر ـ صلیاللهعلیهوآله ـ داشت و قرآن را به روایتی که
متواتر بین مسلمین بود قرائت میکرد.
«حفص بن سلیمان» از اصحاب
امام صادق علیهالسلام و یکی از روایت کنندگان قرائت عاصم است که بر دیگر
راویان از او در زمینهی حفظ و ضبط دقیق قرائتِ عاصم فضیلیت و برتری دارد. او نیز مانند استادش عاصم، دقت زیادی بر این داشت که قرائت او مطابق با نقل و قرائت متواتر مسلمین باشد؛ به همین دلیل اکثر مسلمانان قرائت عاصم را از حفص گرفتهاند.
سند قرائت حفص از عاصم، از بهترین و والاترین اسناد قرائات میباشد؛ زیرا حفص از استادش عاصم و عاصم از استادش عبدالرحمان و او نیز از
حضرت علی علیهالسلام قرائت میکرد که آن حضرت نیز از رسول گرامی اسلام ـ صلیاللهعلیهوآله ـ نقل فرموده است.
قرآن کریم با قرائتهای مختلف بیان شده که از بین آنها، هفت قرائت را انتخاب و بهعنوان قرائات سبعه معرفی کردهاند. در بین این قرائتها، قرائت حفص از عاصم، برتر و صحیحتر از دیگر قرائات میباشد که قرآنهای موجود نیز مطابق این قرائت نوشته شدهاند. این قرائت، یک قرائت شیعی خالص است؛ زیرا حفص و عاصم و استادش عبدالرحمان هر سه
شیعه میباشند و این قرائت را از
امام علی علیهالسلام گرفتهاند که آن حضرت نیز از
رسول خدا صلیاللهعلیهوآله فرا گرفته است، ولی با توجه به دقت نظری که در این قرائت وجود دارد حتی
اهل سنت نیز همان را قبول کرده و قرآنهایی که توسط اهل سنت چاپ میشود با همین قرائت میباشد.
البته به این نکتهی مهم باید توجه داشت که فرق است بین قرآن و بین قرائتها؛ زیرا قرائت و قرآن، دو حقیقتِ از هم جدا هستند و آنچه مهم است، این است که قرآنِ موجود در دسترس مسلمین، همان قرآنی است که بر پیامبر ـ صلیاللهعلیهوآله ـ نازل شده و بدون کم و زیادی نسل به نسل، به دست ما رسیده است. اختلاف قرائتها، چیزی جز
اجتهاد و نظر شخصی قاریان مختلف نمیباشد؛ در نتیجه، این قرائاتِ متعدد اعتباری ندارند و آنچه که معتبر است، اصل قرآن میباشد که بهطور کامل و بدون نقصان یا اضافهای، به دست امت اسلامی رسیده است.
۱. محمدهادی معرفت،
علوم قرآنی، مؤسسه فرهنگی تمهید، چ ۲، بهار ۱۳۸۰، فصل چهارم.
۲. عبدالوهاب طالقانی،
علوم قرآن و فهرست منابع، دارالقرآن الکریم حضرت آیتالله العظمی گلپایگانی (ره)، شهریور ۱۳۶۱، صفحه ۲۱۹ به بعد.
۳. ابوالفضل میر محمدی زرندی،
تاریخ و علوم قرآن، دفتر انتشارات اسلامی، چ ۴، بهار ۱۳۷۵ه ش، ص ۱۶۷ تا ۱۸۰.
۴. محمدباقر حجتی،
پژوهشی در تاریخ قرآن کریم، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، چ ۹، ۱۳۷۵، فصلهای ۱۲، ۱۳ و ۱۴.
سایت اندیشه قم.